شمار ازدواج کودکان در سوئد رو به افزایش است!

مسئولین نه تنها قضیه را جدی نمی گیرند بلکه کوتاه هم می آیند!

سخنرانی کریم شامحمدی عضو دفتر مرکزی کودکان مقدمند در پارلمان سوئد.

این سمینار، درمحل پارلمان سوئد٬ تحت عنوان ازدواج کودکان از سوی شبکۀ فراحزبی پارلمان سوئد، ترتیب داده شده بود.
کریم شامحمدی بعنوان نماینده نهاد کودکان مقدمند در این سمینار شرکت کرد و توانست در وقت کوتاهی که دراختیارداشت در دفاع از حقوق کودکان صحبت کند. در زیر ترجمه فارسی این سخنرانی را می خوانید.

با وجود اینکه از اول مه ۲۰۰٤ممنوعیت ازدواج کودکان در سوئد قانونی شده و بمرحله اجرا هم در آمد، ولی با این وصف به نقل از اداره ثبت احوال هر ساله صدها کودک در سوئد ازدواج داده میشوند. طبعا تعداد قابل توجهی از این ازدواجهای غیر قانونی ثبت نمی شوند.
ممنوعیت و غیر قانونی شدن ازدواج کودکان با یک مبارزه سخت و رو در رو در ابعاد وسیع اجتماعی بدست آمد. ما، مدافعین حقوق کودکان از جمله کسانی بودیم که با تلاش مستمر در مقابل جریانانی که تحت لوای احترام به فرهنگ و رسوم دیگران٬ حقوق کودکان را نادیده می گرفتند. درمقابلشان بایستیم و این پیروزی را تثبیت کنیم.
برای من قابل درک نیست که چرا دولت و جامعه سوئد این مسئله را جدی نمی گیرند. اعلام میکنند که این احترام به فرهنگ و سنت این کودکان است. کودکان که در مورد آینده و عواقب زندگیشان ابدا اختیاری ندارند! این بازیها را کنار بگذارید. از نظر من این نوع استدلال ننگین و خجالت آور است.
سوال من این است؛ مگر قرار نبود به کودک و حقوق کودک احترام گذاشته شود؟ چرا این تصمیم انسانی تبدیل شد به احترام به فرهنگ و سنت!؟ آنهم سنتی که تماما علیه حقوق کودک است؟ مگر قرار نبود حقوق کودک در مرکز توجه جامعه قراربگیرد؟ آیا این فرهنگ و سنت مدرن هم برای همیشه مرد؟ این چه جامعه پر از تناقضی است که ما در آن زندگی می کنیم!؟
وقتی که ممنوعیت ازدواج کودکان در سال ۲۰۰٤ در سوئد قانونیت یافت، همه ما خوشحال شدیم٬ نفس راحتی کشیدیم. ولی حالا شاهد آنیم که شمار ازدواج کودکان افزایش می یابد. این خیلی وحشتناک و دردناک است. چه اتفاقی دارد مقابل چشمان ما رخ میدهد؟
چیزی که می شنوم و میبینم این است؛ هنگامی که در همین اروپا یک حرکت آزادیخواهانه براه افتاد٬ قدرت و نفوذ کلیسا را از کار انداخت و مردم از چنگال آن قدرت سیاه و قوانین کهنه کلیسایی رها کرد انسانها حد اقل توانستند در روابط زناشوئی اختیاراتی داشته باشند.
به نظرم باید با اسلام سیاسی هم، همین برخورد را کرد٬ این قدرت سیاه را باید پائین کشید٬ باید مقابل قلدری این جریانات ایستاد نه اینکه سر تعظیم فرود آورد.
ولی متاسفانه همین حالا در همین اروپا در مقابل اسلام سیاسی و جریانات ارتجاعی کوتاه می آیند و باج هم می دهند.
خانمها و آقایان، دولت سوئد در مقابل قوانین و سنتی سر تعظیم فرود می آورد که دختر نه ساله را بزرگسال تلقی می کند و ازدواجش می دهد. حقوق کودکان را پایمال می کنند تا جریانات اسلامی و ارتجاعی را راضی نگه دارند.

اگر سوئد، از زاویه حقوق کودک مسئله را میدید٬ آنوقت ترتیب دادن ازدواج از طرف اولیا و اقوام کودک را بعنوان ازدواج اجباری قلمداد می کرد. اگر دختر و پسر هم خودشان بله بگویند. چونکه کودک اختیار ندارد و طبعا نمیداند چه بلائی در این قرعه کشی کور بر سرنوشتش خواهد آمد. این رضایت قابل قبول نیست.
بنابراین باید اینرا متوجه شده باشید، ترتیب دادن ازدواج کودکان طبق اسلام و یا قوانین اسلامی اکثرا در میان، مسلمانان، اتفاق می افتد و اینرا هم می دانید که زنان طبق چنین قوانینی اختیاراتی هم در مورد جدائی ندارند. وقتی هم کودک را به ازدواج کسی در می آورند از همین اول عواقب شوم آن در زندگیشان رقم می خورد و برایشان تصمیم گرفته میشود.
اگر می خواهید٬ ناموس پرستی، را بزنید! اگر می خواهید در مقابل قتلهای ناموسی، بایستید ریشه را باید دریابید و در مقابل این قدرت سیاه اسلامی، بخود آیید!