برگی از تاریخ

شهر مریوان بدلیل سوق الجیشی واستراتژیکی که بامرزعراق دارد،  صحنه تقابل وتاخت تازبین هیئت حاکمان بورژوازی ایران وعراق در طول تاریخ بوده است واین مهم در سرنوشت مردم منطقه بی تاثیر نبوده است.  

خوانین منطقه هم ازاین خوان نعمتی که ازبرکت این تضاد وتقابل نصیب شان شده بود استفاده بهینه بردند وحتی ازانقلاب سفید که ملقب به نام شاه مردم گردید مصون ماند وهرچند سیستم حاکم به ایران همان سیستم سرمایه داری بود ولی این اصلاحات در شهرمریوان به همان دلیلی که ذکر کردم ازاین قافله جا ماند.
درتابستان سال 1355 که سراغاز اعتراضاتی به صورت پراکنده در ایران ومراکز دانشگاهی شروع شده بود و نیروهای آگاه پیشرو کمونیست سرآمد این اعتراضات بودند و درهمان سال کشاورزان روستائی دارسیران که فاقد نسق زمین بودن وزمین ها در مالکیت خوانین بود مردم دارسیران برای بدست آوردن مالکیت زمین ها همراه با خانواده هایشان دست به یک اقدام انقلابی زدند که نقش معلمین ودانش آموزان آگاه وپیشرو دراین حرکت اعتراضی برجسته بود. مردم دارسیران در این حرکت اعتراضی با این نیت که این بخش ازمردم حتی بعنوان یک شهروند ایرانی به حساب نمی ایند و حتی از انقلاب رفرمی شاه بهره ای نبرده اند و با این احتساب جز نفوس این مملکت به حساب نمی آیند به سمت مرزعراق با وسائل واثاثیه منزل حرکت کردند. جز عده ای خرده مالک مرفه  همه خوش نشینان وکارگران در این حرکت اعتراضی شرکت کردند.
درنزدیکی های مرز عراق رژیم که ترسیده بود با توسل به تهدید و وعده ووعید می خواست ازادامه این حرکت جلوگیری کند ولی بدلیل نقش فعالانه رهبران انقلابی این حرکت بویژه عبدالله دارابی و دخالت معلمان مبارز که در روشنگری واگاهی به مردم دارسیران مانع خواسته های عوامل رژیم وتسلیم طلبی آنها شد.
به ناچار رژیم مجبور به عقب نشینی وتسلیم شد وهیئتی از اپوزسیون از طیف جبهه ملی به نمایندگی دکترکریم سنجابی وداریوش فروهررابه سنندج فرستاد و بعد ازچند دورمذاکره عاقبت تسلیم خواسته مردم شدند.
این پیروزی قوت قلبی وجرقه ای بود برای تداوم مبارزه مردم وبویژه درمیان دانش آموزانی که درس خود را از این آموزگاران خوب یاد گرفته بودن وباید درس های که آموخته بودن پس دهند.
درپائیزهمان سال1355 دانش آموزان ازدبیرستان فرخی در جلو فرمانداری شهرمریوان دست به تجمع بزرگی زدند وشروع به شعاردادن کردن رژیم که ازاین حرکت به وحشت افتاده بود اقدام به تیراندازی هوائی کرد و به تعقیب وگریز دانش آموزان نمود ودرپی آ ن درهمان شب تعداد زیادی از دانش آموزان که همگی ازطیف چپ دانش آموزی بودن دستگیر شدند و در روز بعد دانش آموزان قصد تحصن واعتصاب را در محوطه حیاط دبیرستان را داشتند که با سخنرانی  ابوی کریمی وبا این تعهد که دوستان ما در اسرع وقت آزاد خواهند شد اعتصاب به پایان رسید. و بعد از چند روز که  آنها آزاد  شدن ولی ازحضوردر سرکلاس های درس وتماس با دیگر دانش آموزان منع شدند در آن موقعیت من اقدام به شکستن این حصرنمودم ومورد باز خواست وضرب وشتم قرار گرفتم وحتی تهدید به اخراج ولی با اتحاد وهمدلی وتهدید به اعتصاب وحضوردیگر دانش آموزان درکنار بچه های اخراجی وباز گشت آنها به سرکلاس درس شکست دیگری رابه رژ یم تحمیل کردند واین درس بزرگی برای اتحاد وهمدلی واین نطفه عطفی بود  برای تشکیل کانون محصلین درمریوان.
آدامه دارد
هیبت نودینیان
22 nov 2011