خانه > جلال برخوردار > بازگشت به اقتصاد سیاسی ٤ … حسنی مبارک رفت

بازگشت به اقتصاد سیاسی ٤ … حسنی مبارک رفت

فوریه 13, 2011

چند روز پیش در محل کارم با یکی از خانمهای همکارم مشغول تماشای صحنه های تظاهرات خیابانی مصر بودیم که یک دفعه و با یک حکم محکم گفت که این شلوغیها به غرب هم خواهد رسید. در جواب گفتم که چطور می دانی و ایشان جواب داد – این خواستهای اقتصادی مردم در کشورعای غربی هم است. این خانم  که البته جزفعالان سیاسی هم نیست به یک واقعیت عظیم در تغییر شیفت  سیاسی و روان شناسانه مردم و پس از یک دوران افسردگی شدید سیاسی که ناشی از سقوط دیوار برلین بود در سطح بین المللی اشاره داشت.   

علارغم تفاوتهای ملی انچه که برفراز اسمان کشورها ی عربی درگذران است و قبل از هر دلیل و شرایط ملی و محلی نتیجه یک روند عمیق سیاسی بین المللی است که منشا ان را دیگر نه درجنبشهای ضد استعمار- ضد امپریالیستی – پان عربیسم دهه های قبل جستجو کرد. تا قبل از تحولات اخیر و تقریبنا تمامی صحنه سیاست دول عربی را جنبشهای ضد امپریالست و استقلال طلبانه اشغال کرده بودند. اسلام سیاسی  به مثابه ان تمایلات عقب افتاده و راست ترین بخش جنبشهای استقلال طلبانه و ضد استعماری دهه های گذشته بود که از محصولات و صادر کننده گان جامعه مصراست که برای دهه ها اپوزیسیون رسمی نه تنها در مصر بلکه در بخش اعظم دول عربی هم بوده.رفتن حسنی مبارک و بن علی در عین حال بسته شدن پروند طولانی جنبشهای ضد استعماری و ضد امپریالیستی هم خواهد بود.

ران پال از نظریه پردازان نسل قدیمی محافظه کاران امریکایی واز نمایندگان کنگره امریکاست  که اخیرانا و درجواب خبر نگار سی بی سی می گوید – ما باید به متحدان و دوستانمان بگوییم که دیگرانتظار زیادی از ما نداشته باشند چون ما ورشکست شده ایم .    

این تحولات و در وهله اول نتیجه موقعیت رو به افول لیبرالیسم سیاسی و بخصوص تشتت و دیس انتگره شدن سیاسی راست ایدولوزیک دوران جنگ سرد است. بالاخره و با یک تاخیر چند ساله که نتیجه بن بست سیاسی لیبرالیسم است پس زلزله های دیوار برلین به مغز استخوان راست ایدولوزیک دوران جنگ سرد که برای چند ین دهه دنیای کشورهای سرمایه داری را شکل داده بود به زیر کشید. ازکودتاهای خونین امریکای جنوبی گرفته تا شکل دهی به جنبشهای ارتجاعی و از جمله اسلام سیاسی از تولیدات و صادرات  این ایدولوزی کثیف و جنایت کارانه است که در سازمانها و نهادهای تینگ تنگ لانه کرده بودند هست . توصیه و رهنمودهای دمکراسی خواهانه دول غربی و بخصوص امریکا در قبال مصر و دول عربی قبل از هر ارزیا بی نتیجه بن بست سیاسی این راست ایدولوزیک است.

تحولات کنونی در کشورهای عربی و درمقیاس بزرگتردیوار برلین دیگری و دقیقنا خلاف نتایج و پیامدهای اوار دیواربرلین خواهد بود. با این تجول در کشورهای عربی  سوسیالیسم و جبهه عدالت خواهی و برابری طلبی به دایره قدرت سیاسی بازگشت و مستقل از نتایج این خیزشها این برگشت ناپذرو یک روند بین المللی هم خواهد بود و نتیجتنا ظهور و شکل گیری جنبشهای ازادی خواهانه و برابری طلبانه از نتایج منطقی این دوران نه تنها در دول عربی بلکه در سطح بین المللی خواهد بود.

 ترجمه عملی و نوحه رفتن حسنی مبارک و حتی ماندنش در مصر کلید متفرق شدن این پوپولیسم و شکل گیری یک دوران انقلابی و تحرک کارگری نه تنها در سطح منطقه بلکه در سطح بین المللی خواهد بود که می تواند فارغ از اوهامات ملی و خلقی  باشد که این به نوبه خود دیر یا زود کارگر متشکل و تحزب سیاسی و سوسیالیستی را به صحنه خواهد اورد .

 ممکن است تحولات کنونی در مصر به یک انقلاب کلاسیک تکامل یابد و یا در نیمه راه همچون قیام سال 1357 مسخ شود که البته ابزارهای غرب برای این مسخ کهنه – بی اعتبار و البته در عصر و دوران اینترنت و فیس بوک تاثیر نهای نخواهد داشت و همینطورپروسه بی موضوع شدن راست ایدولوزیک را باید به ان اضافه کرد  ولی درهرشکل پیش درامد سیاسی تحولات عظیمی دررابطه مبارزه طبقاتی خواهد بود.  

 مردم مصر- تونس به درست و بر حق یکی از طولانی ترین و بلندترین دیوارهای ایدولوزیک غرب را و درروز روشن پاثین کشیدند که تا چند ماه پیش غیر قابل تصوربود. این قبام و یا انقلاب و درسطح ظاهرعلیه رزیم پرو غرب مبارک است اما در سطح عمیقترعلیه محافطه کاری اپوزیسیون رسمی – اسلا میستها و حداقل در مصر همیشه و از طریق نمایندگان پارلمان ووو درحول و حوش قدرت سیاسی بوده اند– است که تمامنا و سالهاست هر نوع تلاش جدی و انسانی را برای تغییرات واقعی در جوامع عربی را به بن بست کشانده اند. مبارک پرو غربی حیات و بقای رزیم  را مدیون اسلامسیتهای در حول و حوش قدرت سیاسی می داند که البته این و بر خلاف افکار عمومی یک امتیاز بزرگ برای جبهه ازادی خواهی و برابری طلبیست.

ممکن است این مردم متوجه و یا بی توجه به نتایج و پیامدهای تاریخی و بین المللی این حرکتشان باشند که تفاوتی کیفی در ارزیابی واقعی از این دوران ندارد اما ان اقلیت کوچک – ارمان خواه –  انسان دوست- مصمم و پیش برنده تاریخ درمیدان ازادی – التحریر ووو – سیر و مسیر تاریخ معاصر را که تا چند ماه پیش دردنیایی ازابهام و ناروشنی بود تغییر و روشن کرد. اولین و یا شاید مهمترین نتایج این تحولات کنونی بازگشت روحیه و الهام انسان دوستی و سرنوشت مشترک است که تا همین امروز مهر خود را برذهن و شعور ملیونها نفر و در چهار گوشه جهان کوبیده است. دنیا وارد فاز و دوران جدیدی از حیات سیاسی شده و این هیجان انگیز ترین خبر برای هر ادم ازادی خواه و برابری طلبی در این کره خاکیست.

 

زنده باد انقلاب در تونس و مصر

زنده باد حکمتیست

  2011-02-11   

دسته‌ها:جلال برخوردار