در میان رانندگان کامیون
حادثه
فضای دفتر حمل و نقل… را ابری رقیق از دود سیگار و همهمهای گنگ، فرا گرفته است. رانندههای کامیون از تریلر تا ده چرخ و تک و خاور، در انتظار نوبت بار گرفتن، زمان زیادی را هدر داده اند. و معمولاً با گفتگوهای دوستانه اين زمان را پر میکنند. در کنار میز واسطه های بار، همواره بگو مگو بر سر رعایت نوبت، در جریان است. سر و صدای استکان های چای که بوسیله شاگرد قهوهچی بین رانندهها توزیع می شود و صداي راديو ، موسيقي متن فضاي سالن انتظار را تکمیل كرده است و درکل، قهوه خانههای پائین شهر را تداعی می کند. جایی که پاتوق و محل کاریابی کارگران ساختمانی است.
با كارگران پروژه اى ٬ نسل اول و نسل دوم
http://kanoonmodafean1.blogspot.com/2012/03/blog-post.html
كوه پايه هاي زردكوه يا به قول عشاير ساكن در آن"زرده" ديگر مرتعي سبز ندارد. از آن همه گياهان معطر وخوش بو خبري نيست. سبزه ها همين كه جوانه شان از خاك بيرون مي زند، به وسيله ي لبان گرسنه ي بزها و مبش ها از زندگي تهي مي شوند و در زير دندان هاي آنان لهيده مي شوند. چوپان ها كه از آنها گرسنه ترند، همه ي گياهان خوراكي و دارويي را ريشه كن مي كنند تا لقمه اي نان به قيمت نابودي مراتع و محيط زيست به دست آورند.
نگرش نيروى كار پروژه اى در رابطه با ترفندهاى جبهه ى سرمايه
http://kanoonmodafean1.blogspot.com/2012/02/blog-post_18.html
ظهور و سقوط دموكراسي در كشورهاي خاورميانه ، كه اكثرا كشورهاي نفت خيز هستند، دوري است باطل و تكرار واپس گرايي. زيرا هر بار كه مردم براي استقلال وآزادي سرزمين شان برمي خيزند وساختار واپس گرايي اجتماعي را به چالش مي گيرند، هزاران انسان آگاه و آزاده قرباني مي شوند تا مردم بتوانند اهرم هاي قدرت را به دست آورند.
گفت و گوهايى در محيط كار
http://kanoonmodafean1.blogspot.com/2012/02/blog-post.html
برخي پيمانكاران بزرگ صنايع نفت و پتروشيمي به خصوص شركتهاي دست اول كه در رابطههايي قرار گرفته اند كه ميتوانند كارهاي دست اول هم دست و پا كنند، روز آدينه را در ساعت 12 وسي دقيقه بعد از يك هفته روز كار 12 ساعته تعطيل ميكنند. اين روز براي ما روز زيبايي است. در اين نيم روز چند ساعتي اوقات فراغت وجود دارد كه ميشود لباسها را شست و يا از شهر خريدي كرد. برخي هم ترياكهاي يك هفته شان را از شازند تهيه ميكنند. يك تكه ناخالص تيره رنگ كه آن را به قطعاتي ريز در حد يك دانهي كنجد و برخي به اندازهي يك نخود تقسيم ميكنند تا در زمان ناتوانيها و بحرانهاي روحي ، با بالا انداختن يك قطعه گلوله شدهي آن، انرژي فوق العاده ونشاطي كاذب كسب كنند. نشاط و انرژي كه به سرعت فروكش ميكند وافسردگي بعدش روزگار فرد معتاد را به تباهي ميكشد. كارهاي نيم روزمان را به سرعت به پايان ميرسانيم تا شايد سوپروايزر بتواند يك ساعت آخر را به ما مرخصي بدهد.
نيم درصدى ها قربانيان ساختار وفرهنگ سرمايه دارى سنتى – دلالى
http://kanoonmodafean1.blogspot.com/2012/01/blog-post_06.html
كانون مدافعان حقوق كارگر – نظام و سيستم سرمايه داري آن چنان افراد را از خود بيگانه مي كند كه هيچ تصوري جز سودمحوري و كسب سود براي آنها باقي نمي گذارد. اين نظام از ابتدا افراد را در سيستم خود جذب مي كند.
پرتو نگاران صنعتى را دريابيم
پرتو نگاران صنعتى(١) را دريابيم.
كانون مدافعان حقوق كارگر – حوادث ناشي از عدم اجراي مسايل ايمني روزانه جان صدها كارگر را در ايران و ساير كشورهاي جهان در معرض خطر قرار مي دهد. بسياري از اين كارگران جان خود را از دست مي دهند و تعداد زيادي نيز براي هميشه ناقص العضو و از كارافتاده مي شوند. قوانين حمايتي بخصوص در كشور ما به هيچ وجه پاسخگوي اين مشكلات كه مصداق بارزجنايت عليه نيروي كار است، نبوده است.
اعتراضات مردم به نئو لیبرالیست ها در امریکا و اروپا
اواخر سده ی بیست بود. جبهه کار درهم شکسته، از ضعف های درونی و فشارهای خارجی و عوارض ویران گر اقتصادی جنگ سرد، از پای در آمده بود. نئولیبرالیست ها در میدان بدون حریف، با سرمستی پایان تاریخ را هورا می کشیدند. شکست جبهه کار را دلیلی برای ابدی بودن مناسبات نابهنجار سرمایه داری قلمداد می نمودند؛ همان طور که این رقص و پایکوبی را پس از شکست کمون پاریس در قرن نوزدهم به پا کرده بودند. با همین مضمون، پایان تاریخ را فریاد می کشیدند. دیکتاتوری یک فرد را (استالین) که تحت تاثیر محاصره ی اقتصادی، نظامی و تکنولوژیکی سرمایه داری جهانی و تهاجم ددمنشانه نازیسم و فاشیسم، سگ هار سرمایه داری امپریالیستی، به دام دیکتاتوری افتاده بود، به جهان بینی علمی تعمیم می دادند و سوسیالیسم علمی را نفی می کردند. سوسیالیسم واقعا موجود را با ساختار نازیسم مترادف تلقی می نمودند.
پایان یک اعتصاب ٬ شروع ماه هفتم بدون دریافت حقوق
کانون مدافعان حقوق کارگر- کارگران پروژهای سابقهای طولانی در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی دارند، آنها زمانی که احداث یک چاه نفت و یا احداث خط لوله گاز و یا یک پالایشگاه در دستور کار است، به کار فرا خوانده میشوند و پس از اتمام کار و پروژه، دوباره بیکار میشوند و باید رحل اقامت برای پروژه ای جدید ببندند؛ البته اگر آنقدر خوش شانس باشند که به زودی کار جدیدی پیدا کنند.
عاقبت بردههای نظام سرمایهداری دلالی ٬ طبقهی محروم از قوانین اجتماعی، قضایی و مدنی
کانون مدافعان حقوق کارگر- عقربههای ساعت به كندی به سوی پایان نیم روز میرفتند. كارگران جوان سریع و مسنترها كندتر ابزار كارشان را به كناری میگذاشتند و پله های طبقات را دو تا یكی با شتاب روی به سوی كف سایت سرازیر میشدند. تنها یك منبع آب در گوشه ی یونیت 12 (قسمت صنعتی پالایشگاه) وجود دارد. از این رو باید سریع به آنجا رسید تا نوبت را از دست نداد و دست و رویی صفا داد؛ غذا را از وانت توزیع دریافت كرد و آن را به سرعت تا فرصت چند دقیقه چرت زدن در زیر آفتاب بهاری بر روی سنگ ابزارهای سایت را از دست نداد.
شبی در خوابگاه كارگران پروژهای
كانون مدافعان حقوق كارگر- گزارش زیر واقعی و بلاواسطه است. واقعیتهای تلخ و شیرینی را به ما مینمایاند كه بیانگر وجود افكار مختلف در میان كارگران است. از طرفی آگاهی كارگران را در بخشهای مختلف نشان میدهد و از طرف دیگر رقابتهایی را به نمایش میگذارد كه در میان كارگران، بر اثر نیاز به كار و فشار معیشتی به وجود میآید. كارفرمایان همواره تلاش میكنند از وجود ناآگاهی و اختلافات قومیتی در میان كارگران استفاده كرده و با دامن زدن به آن مانع وحدت آنان شوند. از طرفی فشار فقر و بیكاری، بسیاری از كارگران شریف ولی ناآگاه را به تن دادن به خفت وا میدارد.
آنچه در زیر میخوانید واقعی و در بعضی اوقات تاسفبرانگیز است. ولی امید است كه با واگویهی این واقعیات، فرهنگ همبستگی و وحدت كارگران روز به روز افزایش یافته تا با ایجاد تشكلهای مستقل خود بتوانند حقوق از دست رفتهشان را باز یابند.
شبی در خوابگاه كارگران پروژهای
ناصر آغاجری