مبارزهی طبقاتی برای افزایش دستمزد … ٣. دوران گروندریسه و کاپیتال
در آمد
1. سلسله مقالات "مبارزهی طبقاتی برای افزایش دستمزد" برآیند تأمل نویسنده در اولویتهای جنبش کارگری ایران است و تبعاً قصد ورود به مباحث پایهیی و تئوریک سوسیالیسم علمی را ندارد. واضح است که اشاره به مواضع مارکس و انگلس درخصوص مسالهی دستمزد در پروسهی مبارزهی طبقاتی به اعتبار اهمیت مزد در تاریخ مبارزات همیشه جاری طبقهی کارگر شکل بسته. کما این که بزرگان سوسیال دموکراسی، جناح چپ بورژوازی (کینزینها)، راه سومیها (گیدنز) و صد البته هارترین ایدهئولوژی بورژوازی (نئولیبرالیسم هایک ـ فریدمن) نیز هر کدام به شیوهی خود موضع کار و مزد را بحث و ارزیابی کردهاند. طرح این مباحث در این مجموعه مقالات صرفاً به منظور تعریض و غنیسازی موضوع صورت گرفته و از دقت نقد تئوریک بهرهی عمیقی ندارد. نگارنده در کتاب "امکان فروپاشی سرمایهداری و دلایل شکست سوسیالیسم اردوگاهی" تبیین نسبتاً جامع و دقیقی از موضوعات مورد نظر به دست داده است.
مبارزه ی طبقاتی برای افزایش دستمزد.. ٢. مطالعات گستردهی مارکس و انگلس
درآمد
الف. در بخش نخست این مقاله به مقولهی افزایش دستمزد به اعتبار دو مولفهی نرخ تورم و خط فقر پرداختیم و حداقل دستمزد اعلام شده برای سال 91 را در حد فاصل 3 تا 4 برابر کمتر از خط فقر ارزیابی کردیم. همچنین تلاش مستمر به منظور افزایش دستمزد را یکی از اولویتهای مبارزهی طبقاتی کارگران دانستیم که برخلاف مصوبات شورای عالی کار محدود به اواخر اسفند نمیشود. واضح است که اولویتهای مبارزهی طبقاتی در شرایط کنونی ایران از حدود افزایش دستمزدها فراتر میرود و سطوح گستردهیی از مبارزهی تهاجمی و البته متشتت برای لغو قراردادهای موقت و دریافت دستمزدهای معوقه را فرا میگیرد و این قابلیت را دارد که به گسترهی دفاع از حقوق کارگران بیکار شده، دفع تهاجم استثمار مضاعف پیمانکاریها، حمایت از حقوق زنان خانهدار تا مبارزه برای آزادی فعالان کارگری و به تبع آن بسط آزادیهای سیاسی وارد شود. علاوه بر اینها مبارزهی جاری برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و به رسمیت شناخته شدن حق اعتصاب و تظاهرات نیز کشف تازهیی نیست و در سنتهای یکصد سالهی جنبش کارگری ایران پشتوانهی قاطع مبارزاتی دارد.
مبارزه ی طبقاتی برای افزایش دستمزد … ١. نرخ تورم و خط فقر
نمودار نرخ تورم یا نقش مار؟
1. نه! قرار نیست دستمزدها آن قدر زیاد شود که دستان خستهی کارگران نه به دهان که دستکم به زانوان شکسته برسد. دلارهای ناشی از فروش نفت همین قدر کفاف میدهد که امثال برادر خاوریها (مدیر کل سابق و متواری بانک ملی) در تورنتو کلبههای سه میلیون دلاری ابتیاع فرمایند و خرده ریزهایش خرج لکسوسهای 180 میلیون تومانی شود تا بچه بورژواها در خیابان جردن تهران حال کنند و قیراط بیشتر الماس ساعتهای رولکس خود را برای جذب دوست دختران جذابتر به رخ رقیب بکشند. مهم نیست که ادارهی برق میخواهد روشنایی خانهی علی نجاتی را به سبب تاخیر در پرداخت یک فیش پنجاه، شصت هزار تومانی قطع کند، مهم این است که دلار بورسیهی دکترای دانشجویان آقازاده به بانکهای انگلستان و آمریکا حواله شود. همه چیز آرومه!
انتخابات در گیومه … ٣. انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی و مشروعیت سیاسی
سرمایه داری مردسالار و زن ستیز … در گرامی داشت ٨ مارس
***
زنان محصور ثروت و قدرت
بر مبنای یک تحلیل مبتنی بر دادههای جامعهشناختی در کشورهای فرعی سرمایهداری، افراد و سیاستمداران به طور معمول از مسیر قدرت به ثروت میرسند. رضاشاه نمونهی بارز این مدعاست که در ابتدای خزیدن به پلههای اولیهی قدرت سرجوخهی فرودست و فقیری بیش نبود اما هنگام تبعید نیمی از سرزمینهای ایران را به نام خود ثبت کرده بود.
پرویز ثابتی در نقش گوبلز … دورانی یکسره سپری شده و بازگشت ناپذیر
درآمد
شرح کوتاهی از وقایعاتفاقیه پیش و پس از انقلاب بهمن 57 به مناسبتهای مختلف در نوشتههای من آمده است. همچنین در رمان "پرستو در باد" (انتشارات آلفابت ماکسیما – استکهلم) کوشیدهام حوادث پر تنین ماههای پایانی منجر به قیام تودهیی بهمن را به شکلی کاملاً واقعی ترسیم کنم. گیرم در قالبی روایی و ترکیبی از گونهی مقاله ـ داستان.
انتخابات در گیومه … ٢. دموکراسی به شیوهی مردم سالاری دینی
درآمد.
الف. این مقاله بعد از انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری اسلامی ایران (22 خرداد 1388) نوشته و فقط در شمارهی 103 مجلهی آرش (صص:93-89) منتشر شد. مقاله کوششی است در راستای تبیین مکانیسم انتخابات در ایران و پاسخ به صفبندی سیاسی و اقتصادی بعد از آن انتخابات. نویسنده در صدد پیشبینی حوادث بعد از انتخابات نبوده و صرفاً در چارچوب یک امکان به تحلیل وقایع احتمالی آینده پرداخته است. با این حال روند رخ نمودهای 32 ماه گذشته بر درستی بخش عمدهیی از این امکانیابیها مُهر تایید زده است.
انتخابات در گیومه … ١. تبیین چیستی مواضع تحریمی اصلاح طلبان
خانهام ابریست…٨ . سقوط سرمایهی مالی یا بحران ساختاری کاپیتالیسم؟
کل این سلسله مقالات پیشکشِ:
رفقای کارگرم در کارخانهی فولاد غدیر یزد که شباهنگامِ واپسین روزهای تار آذر 1390 جان و جهانشان قربانی استثمار بربریت سرمایهداری شد.
خانهام ابری ست… ٧. امپریالیسم در کمین جنبش های اجتماعی
-
جنبش اشغال والاستریت و 3 نقطه!
جهان به شکل شگفتی شلوغ شده است. دیگر صرفاً منطقهی زیست ما (خاورمیانه) و آفریقا، مکان گزارش اخبار موهش جنگ و شورش گرسنهگی و یورش بیکاری و توحش کودتا نیست. هر روز و هر ساعت از بروکسل و پاریس و فرانکفورت و لندن و نیویورک تصاویری از گردآیش سران سرگردان و پریشان هیات حاکمهی سرمایه داری جهانی مخابره میشود.
خانهام ابری ست… ٧. امپریالیسم در کمین جنبش های اجتماعی
-
جنبش اشغال والاستریت و 3 نقطه!
جهان به شکل شگفتی شلوغ شده است. دیگر صرفاً منطقهی زیست ما (خاورمیانه) و آفریقا، مکان گزارش اخبار موهش جنگ و شورش گرسنهگی و یورش بیکاری و توحش کودتا نیست. هر روز و هر ساعت از بروکسل و پاریس و فرانکفورت و لندن و نیویورک تصاویری از گردآیش سران سرگردان و پریشان هیات حاکمهی سرمایه داری جهانی مخابره میشود.
خانهام ابری ست… ٧. امپریالیسم در کمین جنبش های اجتماعی
-
جنبش اشغال والاستریت و 3 نقطه!
جهان به شکل شگفتی شلوغ شده است. دیگر صرفاً منطقهی زیست ما (خاورمیانه) و آفریقا، مکان گزارش اخبار موهش جنگ و شورش گرسنهگی و یورش بیکاری و توحش کودتا نیست. هر روز و هر ساعت از بروکسل و پاریس و فرانکفورت و لندن و نیویورک تصاویری از گردآیش سران سرگردان و پریشان هیات حاکمهی سرمایه داری جهانی مخابره میشود.
خانه ام ابری ست…. ٦. کارگران در میدان بحران یونان
بر یونانیان اشک مریز
هنگامی که اندیشناک شان
می یابی.
بر یونانیت اشک مریز
هنگامی که به زانو در می آید
کارد در استخوان و قیش بر گردن.
خانه ام ابری است… ۵. ریشه های اقتصادی جنبش اشغال وال استریت
درآمد
وال استریت را اشغال کنید! لندن را اشغال کنید! فرانکفورت را اشغال کنید! دوران تغییر جهان فرارسیده است. جهان را بر سر سرمایه داری و سرمایه داران خراب کنید!
خانهام ابری ست….٤. هولیگانیسم سیاسی اقتصادی به سبک دار و دسته ی انگلیسی ها
خانهام ابری ست….٤. هولیگانیسم سیاسی اقتصادی به سبک دار و دسته ی انگلیسی ها
کسی به فکر گل ها نیست … در متن قتل عام جاده های وطنی
صورت مساله
به اعتبار یک آمار رسمی گفته میشود پس از انقلاب بهمن 57 و ظرف 33 سال گذشته بیش از هشتصد هزار نفر از مردم ایران در جریان تصادفات رانندهگی به قتل رسیدهاند. آخرین نمونهی این کشتارهای جمعی زمانی شکل بست که دولت تعطیلات عیدفطر سال جاری را (31 و 1 اوت مصادف با چهارشنبه و پنجشنبهی 9 و 10 شهریور) به دو روز افزایش داد و مردم گرفتار در ادوار ادبار شهرهای محل سکونتشان به ناگزیر راه گریز به شهرهای شمال را برگزیدند و چنان که انتظار میرفت جمع دیگری به آمار مقتولان جادهیی افزوده شدند. در خوشبینانهترین برآورد 62 نفر کشته و 700 نفر زخمی در عرض دو روز! وحشت ناک است نه!
خانهام ابری سـت…. ٣. حل بحران اقتصادی به شیوهی دار و دستهی فرانسویها
تماشاخانهی صندوق بینالملل پول
دومینیک استراوس کان دراز شد. جماعتی گفتند او را دراز کردند. مگر فرقی هم میکند؟ به نظر دیپلومات – بیولوژیستها، به هم خوردن توازن نسبی هورمون تستوسترون عامل اصلی جنجال گریبانگیری از یک خدمهی هتل بوده است. این گروه با استناد به چند صحنهی ناپیدای مشابه معتقدند، دومینیک اگر میخواهد در حزب سوسیالیست فرانسه پشت سر فرانسوا آلوند قرار بگیرد و برای نقشآفرینی در برنامهی آیندهی جهان سرمایهداری در پوست گرگهایی همچون فرانسوا میتران و تونی بلر و پاپاندرئو و زاپاترو برود باید به زودی خود را به یک شورای حل اختلاف متشکل از چند متخصص پسیکولوژیست، سکسولوژیست و اورولوژیست معرفی کند. در این بلوا خانم رویال تا روشن شدن نتیجهی تلاش این شورا در کنار استراوس نخواهد ایستاد!
خانهام ابری سـت… ٢ – دار و دستهی نیویورکیها و سرمایهی مالی
درآمد (دار و دستهی نیویورکیها)
اواسط اکتبر 2001 کم و بیش یک ماه پس از حملهی القاعده به برجهای منهتن؛ اوریانا فالاچی ضمن سوءاستفادهی فرصت طلبانه از جریحهدار شدن عاطفهی افکار عمومی جهانیان و فضای خشم و نفرتی که علیه اسلام سیاسی و بنیادگرا شکل بسته بود، پلاکاردی به دست گرفت و در خیابانهای مشهور "دهکدهی جهانی" قدم رو رفت و جماعتی را پیش فنگ داد که یک صدا فریاد میزدند "ما همه نیویورکی هستیم!". آنان نمیدانستند – یا تجاهل میکردند – که عامل عمدهی این "وحدت" صوری و دلیل اصلی این "احساس خطر" و "ابراز هم بستهگی" توسط همان "دار و دستهی نیویورکیها" ساخته شده بود.
خانهام ابریسـت… دلایل دم دستی بحران سیاسی اقتصادی جاری
از آلن ایر نپرسید! ایران و آمریکا از مذاکره تا لابی
اول
«وزارت امور خارجهی آمریکا اعلام کرده است در راستای تعامل مستقیم با مردم ایران به آلن آیر [سخنگوی وزارت خارجه] ماموریت داده است تا به طور مستقیم به پرسشهای ایرانیان پاسخ دهد. آقای آیر [که] به زبان فارسی تسلط کامل دارد، پس از دریافت و طبقهبندی پرسشها، پاسخهای خود را در یک ویدئو 5 تا 7 دقیقهیی از طریق شبکههای اجتماعی [فیسبوک، توئیتر و یوتوب] به اطلاع ایرانیان میرساند.» (http://www.voanews.com/persian/news/usadarfarsi – eyre- 126707058.htm
نوشتههای داخل [ ] از من است.)
شلاق بر چهرهی چراغ ٬ عبور از گفتوگوی منوچهر آتشی با روزنامهی شرق
درآمد
این مقاله در" فصل نامهی تخصصی شعر گوهران"شماره ی ششم زمستان 1383 منتشر شد. بعد از آن که منوچهر آتشی جایزه ی کتاب سال جمهوری اسلامی را دریافت کرد و به عنوان “چهره ی ماندگار ادبی” مورد تقدیر مقامات ارشد وزارت ارشاد و صدا و سیما قرار گرفت ناگهان تغییر موضعی صد و هشتاد درجه یی داد و متعاقب انتشار پنج کتاب مثلا انتقادی در به اصطلاح نقد نیما و فروغ و شاملو … طی یک مصاحبه با روزنامه ی شرق هر چه می خواست نثار شاملو کرد. لیچار به ترین وصف مواضع و درفشانی های آتشی بود. بعد از مصاحبه ؛ صاحب این قلم مقاله گونه یی را نوشت که در پی می آید.
احمد شاملو، گواه آگاه تاریخ بیقراری ما … ٣. درک انتزاعی پاشایی و نقد خردهبورژوایی مختاری
درک غلط پاشایی از شادی چریکی
هر چند تصور میرود که شاملو پس از گرویدن جوانان چپ و رادیکال به سوی مبارزهی مسلحانه به درک چنین ضرورتی رسیده و با همین منطق نیز در کنار آزادیخواهان ضد سلطنت ایستاده و با شعر و ترجمان و ژورنالیسم سیاسی اش به سوی شاه شلیک کرده است، اما ذهنیت شاملو – به محض رهایی از رمانتیسم" آهنگهای فراموش شده" – همواره ذهن ستیز و ستیهندهگی علیه نظام سرمایهداری موجود بوده و برای به عینیت رسیدن زبان را به خدمت گرفته است. برای اثبات این مدعا طبیعی است که نمیتوانم از شعرهای همین دوره (دههی پنجاه) مدرکی به دست دهم و ناگزیرم کمی به گذشته رجعت کنم. سند من شعر" مه" از دفتر هوای تازه است که تاریخ سرودن آن، سال 1332 ذکر شده. اینکه شعر قبل یا بعد از کودتا شکل بسته است، بهدرستی بر من دانسته نیست اما ردپای اندیشهی پارتیزانی در شعری که از سرزمینی مه گرفته در وصف حال مردان جسورِِ بیرون زده از خفیهگاه (خانهی تیمی؟) برخاسته، به وضوح پیداست:
احمد شاملو، گواه آگاه تاریخ بیقراری ما
ا. دوران سپری شدهی جنگ مسلحانه برای آزادی
درآمد
کتاب "من درد مشترکام" با سوتیتر "بازخوانی پنجاه سال تاریخ معاصر ایران از پنجرهی شعر شاملو" 5 سال است که در تاریکخانهی ادارهی سانسور وزارت ارشاد دراز شده! بخشهای موجزی از این کتاب بسیار مبسوط، مستند و پژوهشی این جا و آن جا منتشر شده است و اینک در آستانهی دوم مردادی دیگر – به یاد غروب خورشید جان درخشان استاد و رفیقمان احمد شاملو – گوشهی دیگری از این کتاب منتشر میشود. باشد تا روزی که "هوا دلپذیر شود، گل از خاک بردمد، و پرستوها فارغ از باد و توفان، باز گردند و نغمهی شادی سر دهند" این کتاب و همهی آثاری که قربانی ممیزی شدهاند – حتا با جلد سفید سال پنجاه و هفت – کسوت نشر بپوشند.
جنبشهاى فمينيستى در بن بست طبقه یابی
محمد قراگوزلو : درآمد – فمینیسم در مقابل سوسیالیسم … الف. به نظر نگارنده هر گونه رفع ستم جنسی از زنان فقط در گرو رفع ستم طبقاتی قابل دست یابی است
قدرت سیاسی ، پول و فوتبال
*نشانی قبلی مخدوش است
در آمد
حاکمیت سیاست های مونتاریستی جهان را به تعفن بوی ناکی کشیده است که هر لحظه غیر قابل تحمل تر می شود.حالا دیگر رشوه و رانت های میلیاردی فقط در قراردادهای نفت و گاز جا سازی نمی شود. هر جا که بتوان پول پارو کرد ؛ ردی و نشانی از فساد مالی دیده می شود.این فقط مقامات دادستانی ایران نیستند که از دست گیری مفسدان اقتصادی در همه ی حوزه ها از جمله نفت و شورای ایرانیان سخن می گویند و این البته فقط فوتبال ایران نیست که به گند تباهی آلوده است و به قول زنده یاد ناصر حجازی " کجای ما پاک است که فوتبال مان پاک باشد…"در سطح بین المللی نیز هر کجا بوی قدرت و پول به مشام می رسد فضاحتی نیز در کار است. بی هوده نیست که مارکس در" دست نوشته ها" با صراحتی کم مانند گفته بود:
پایان دورانی که غرور گدایی کرد ٬ امکان عروج طبقهی کارگر
درآمد
کم یا بیش یک سال و شش ماه پیش (7/10/1388) در جریان یک سلسله مقالات مستمر – که به بررسی اوضاع اجتماعی جاری در ایران و جهان اختصاص داشت – مقالهیی از این قلم منتشر شد تحت عنوان "دربارهی غیبت طبقهی کارگر". با توجه به صراحت تیتر یاد شده، واضح است که آن نوشته قصد داشت فرضیهها و دلایل غیبت طبقهی کارگر در میدان جنبشهای ضد نئولیبرالی داخلی و بیرونی را در مرز کلیات؛ استدلال و آببندی کند. آن مقاله با اشارتی شتابزده به سنتهای سوسیالیسم خلقی رسوب کرده در تئوری و پراتیک چپِ میلیتانتِ سنتیِ غیر کارگریِ ملی مذهبیِ خرده بورژواییِ … – این صفات یک کامیون میخواهد – بازمانده از دههی پنجاه ایران آغاز میشد و با تاکید بر صداقت و شرافت ناب و انسانی پیش روان آن چپ، به دو عامل اساسی گیر میداد:
از شب هنوز مانده دو دانگی! چرا کارگران از پای نشستند؟
درآمد
به اعتبار "اسناد تاریخی جنبش کارگری، سوسیال دموکراسی و کمونیستی ایران" – به ویژه جلد چهارم: آثار سطانزاده، بیتا، تهران: انتشارات علم – جنبش کارگری ایران پر پیشینهتر از آن است که مرعوب تحلیلسازیهای متوهمانه ی لیبرال دموکراسی وطنی شود. پشتوانهی درخشان جنبش کارگری ایران آن قدر از ستیهندهگی اجتماعی ضد سرمایهداری و مبارزهی طبقاتی غنی هست که چپ بریده و شرمسار از گذشته – و حالا جمهوریخواه و سوسیال دموکرات شده – نتواند موجودیت و حافظهی تاریخی آن را در پیشگاه انواع نطع گاه معابد مقدس خرده بورژوازی ذبح کند. کسانی که از پایان دوران امپریالیسم، "مسالمت جویی امپراطوری سرمایهداریِ جهانی شده"؛" آوانگاردیسم طبقهی متوسط دموکراسیخواه" و "انبوه خلق" قصیدهی نفس گیر غوکان را تکرار میکنند و تئوری بافیهای نامربوط امثال نگری ـ هارت را در تلفیق با نئولیبرالیسم اصلاحطلبان در قالب جنبش سبز جا میدهند تا به انکار نقش و رسالت تاریخی آخرین طبقهی انقلابی تاریخ برسند، در واقع و خواهناخواه همان مواضع پوچ و تاریخ منقضی فوکویاما را باز تولید میکنند. با این تقاوت که مواد اولیهی چنین بازیافتی همان زبالههایی است که کامیونهای رفتگر شهرداری با زحمت فراوان از سطل کنارآسانسور آکادمیها جمع کردهاند.
روز کارگر ١٣٩٠ ٬ روزی که رفت بر باد، روزی که ماند در یاد
محمد قراگوزلو : چپ سنتیِ متاثر از آموزههای ملی مذهبی که در صورتمندی ظاهراً "مدرن" و سکولار و آتهئیست شده فرو رفته است و با وجود تغییر چهره و تعویض نام و عنوان هنوز بر مدار مانوس
امکانیابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٩- تبعات سقوط
پیش کش دوست بسیار نازنین ام ناصر زرافشان عزیز
در آمد
این سلسله مقالات بیش از حد مورد انتظار طول و قد کشید و به راستی اگر اصرار دوستان گران مایه ام نبود و اگر مقالات متناسب فارسی در این زمینه به اندازه ی مناسب موجود بود، هرگز تا این جا استمرار نمی یافت. دوست تر می داشتم ؛ بخشی از این کار و بار اصرار و استمرار را دیگران به دوش می کشیدند. و یا از طریق نقدهای رادیکال این مجموعه را غنی می ساختند.از قرار، مباحث سخت تئوریک در میان چپ ایران چندان جدی انگاشته نمی شود. از قرار چپ فراموش کرده که در هر حال اولویت نخست اش نقد و تبیین اقتصاد سیاسی سرمایه داری است. و از قرار چپ فراموش کرده است که از سه دهه ی پیش نئولیبرالیسم هارترین شکل ایده ئولوژی سرمایه داری را علیه طبقه ی کارگر نماینده گی کرده است.با این همه نقد نئولیبرالیسم در میان چپ ایران چندان هم بی پایه نیست. گمان می زنم رفیق نازنین ما ناصر زرافشان از پیشگامان این نقد مبرم است.مقاله ی " وقتی که آب سر بالا می رود " نقد پر مایه یی از نئولیبرالیسم وطنی است که با قوت و قدرت کم مانندی از خجالت حضرت عباس میلانی در آمده است. ناصر دوست داشتنی ؛ ناصر گرامی – او که وکالت را با شرافت و انسانیت پیوند زده است – اکنون به دنبال یک سانحه ی راننده گی در بستر شکسته گی تن است. اما جان درخشان اش در برابر تندر ایستاده است و هم چنان جهان ما را روشن می کند. تا باد چنین بادا.
امکانیابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٨ – از مقررات زدایی مالی تا حراج مسکن مردم
در آمد:
از سال 1384 که احمدی نژاد به قدرت سیاسی در دولت نهمم عروج کرد موضوع فساد اقتصادی همواره یک سوژه ی جذاب در دست او به منظور ناک اوت کردن رقیبان سیاسی بوده است. لیستی از این مفسدان که از قرار در جیب احمدی نژاد بود هر گز در معرض نظاره ی افکار عمومی قرار نگرفت و فقط هر از چند گاه و در تند پیچ های سیاسی روی افشای آن مانوور داده شد.
بنلادن؛ ویروس تروریسم دولتی جنگ سرد
درآمد
وینستون چرچیل در گوشهیی از کتاب قطور خاطرات خود سر و ته ماجرای ظهور و سقوط "رضاشاهکبیر"! را در یک سطر جمع کرده است: "خودمان آورده بودیم، خودمان هم بردیم".
روزی به قامت عصر طبقهی کارگر (و پاسخی کوتاه به سوسیال دموکرات لیبرالها)
اول. نیازی نیست که انسان اهل سیاست و رسانه باشد تا بداند که سرمایهداری طی دو سه قرن گذشته چه بلایی بر سر بشریت آورده و چگونه جهان را به آستانهی نابودی کشیده است. بحران پشت سر بحران، جنگ در پی جنگ، بیکاری به دنبال بیکاری، فقر به دنبال فقر…
امکانیابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٧.تناقض ذاتی شیوه ی تولید سرمایه داری
درآمد
در جریان مقالهی " بحران کاپیتالیستی از آفریقای شمالی تا خاورمیانه " به یکی از دو دلیل عمدهی بحران سرمایهداری با تبیین گرایش نزولی نرخ سود پرداختیم و نشان دادیم که چهگونه افت سود سرمایهی صنعتی به بحرانهای دامنهدار و خیزشهای تودهیی در کشورهای سرمایهداری انجامیده است. اینک در ادامه سلسله مباحث تجزیه و تحلیل ماهیت عروج و افول سرمایهداری جدید (نئولیبرالیسم) به یک ضلع عمدهی دیگر تعلیل بحران سرمایهداری – که در جریان بحران جاری نیز نمود داشته است – می پردازیم. امید داریم این مجموعه به دانشجویان رشتهی اقتصاد سیاسی به منظور استمرار نقد نئولیبرالیسم یاری رسانده باشد.
امکانیابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٦. افوال نئولیبرالیسم
درآمد
جنبش عظیمی علیه سرمایهداری در همهی جهان آغاز شده است و به نظر میرسد ساحت سیاسی دومین دهه از هزارهی سوم بیش از هر زمان دیگری به سرخی گرائیده است. از آمریکا (ایالت ویسکانسین) – که زمانی گفته میشد تمام زمینهایش را برای زمینهی عروج جنبش کارگری و سوسیالیسم مینگزاری کرده است – تا انگلستان تاچریستها سیل خروشان اعتراض به وضع موجود راه افتاده است. اتخاذ سیاستهای انقباضی موسوم به "ریاضت اقتصادی" اگرچه کارگران و فرودستان را به بیکاری، فقر و فلاکت بیشتری کشیده، اما در مقابل به خیزشهای تازهیی انجامیده است که دستکم در کشورهای آفریقای شمالی و خاورمیانه، افق روشنی را برای نیل به دنیایی دیگر و بهتر گشوده است. دیر یا زود نوبت به کشورها و دولتهای اصلی سرمایهداری نیز خواهد رسید. افول نئولیبرالیسم به مثابهی هارترین ایدهئولوژی سرمایهداری، میتواند به فرصتهایی برای عروج سوسیالیسم منجر شود.
انقلاب عراق، بسترساز مرگ ناسیونالیسم کُرد
محمد قراگوزلو : اول. انقلابهای مسری! از شگفتیهای بسیار انقلابی که در تونس و مصر شروع شده است، یکی هم سرایت آن به کشورهاییست که به لحاظ اقتصادی و سیاسی از وضع مانستهیی
جنگ امپریالیستی در لیبی
یکم
همه ی کسانی که سبب شناخت شکل بندی جنگ جهانی دوم را در جنون جاه طلبانه ی هیتلر و شخصیت امپراتور مابانه ی رهبران رایش سوم دانسته اند ……
امکانیابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ۵. عروج نئولیبرالیسم
درآمد
در تاریخ 27 دی 1389 (17 ژانویه 2011) وقتی بخش نخست این مجموعه مقالات تحت عنوان فرعی "هایک در تهران" منتشر شد و در ادامه نگارنده از امکان فروپاشی دولتهای نئولیبرالِ فرعیِ تحت سلطهی صندوق بینالمللی و بانک جهانی سخن گفت هنوز در تونس و مصر و لیبی و یمن و اردن و عراق و بحرین و عربستان و الجزایر و… "همه چیز آروم" بود و دیکتاتورهایی همچون بنعلی و مبارک و قذافی و عبدالله صالح و غیره در کاخهای هارونالرشیدی خود احساس "خوشبختی" میکردند.
جنبش زنان در گیومه …٢ – زنان فرودست در خانه سیاه است
به یاد اثیریِ پرستو فرهودی*
سرِقرار
یادداشت کوتاه "جنبش زنان در گیومه، 1- در ستایش 8 مارس" را با زمزمهی بخشی از ترانهی "زن فرودستترین دنیاست" از جان لنون به پایان بردیم و قرار گذاشتیم که بعد از نجوای این ملودی، سخن خود را ادامه دهیم. اینک سرقرار آمدهایم. به یاد پرستو فرهودی*. زنی شوریده و شیدا که خاطرهاش در تلفیقی از سراب حقیقت خیال و مهتاب واقعیت حال در رمان "پرستو در باد" این قلم به تاریخ جنبش اجتماعی ضد سلطنت پیوسته است و کتابش در انتظار یا پندار کسب مجوز در وزارت ارشاد خاک میخورد.
امکانیابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٤ . بحران کاپیتالیستی از آفریقای شمالی تا خاورمیانه
انقلابهای نیمه تمامی که آتش به تن و جان دولتهای ارتجاعی آفریقایی و خاورمیانهیی زده است، مستقل از اینکه به کجا ختم شوند، قیام فرودستانیست که از سیاستهای نئولیبرالی امپریالیستی به ستوه آمدهاند. بافت طبقاتی تودههای معترض، شعارهای مبتنی بر نان و کار و آزادی و مقابله با دولتهایی که از متحدان اصلی امپریالیسم آمریکا و اتحادیهی اروپا به شمار میروند، بی برو و برگردترین دلیل این مدعاست. دولتهای امپریالیستی که تا دیروز از مهرههایی همچون شاه، بنعلی، مبارک، بوتفلیقه، قذافی و امثالهم حمایت بیقید و شرط میکردند، حالا به اعتبار حضور قاطع کارگران و زحمتکشان خشمگین از یکسو و به منظور پیشگیری از تعمیق انقلاب و به تبع آن ممانعت از شیفت اعتراضات به سمت هواداری از جریانات چپ رادیکال، ناگزیر یکی پس از دیگری مهرههای خود را میسوزانند و از ضرورت اصلاحات سیاسی اقتصادی سخن میگویند. آنان مادام که میدان آزادی و انقلاب برای دولتهای متحدشان تنگ نشد، هیچگاه از ضرورت پاسخگویی به مطالبات متراکم تودههای گرسنه و استبداد زده کلامی نگفتند و حالا برای کنترل اوضاع وارد عرصهیی شدهاند که خود نیز نه فقط با اشکال مشابهی از آن دست به گریبانند، بلکه اساساً در به وجود آوردن چنین وضعی که مترادف با تبدیل جهان به یک جهنم واقعیست، نقش اول را ایفا کردهاند.
ایران و مصر …..ولی افتاد مشکل ها !
دوران منقضی شدهی ناسیونالیسم ترقیخواه
در اوج تنشها و کشمکشهای موسوم به جنگ سرد جریانات ناسیونالیست و استقلالخواه با گرایشات ضد آمریکایی در آفریقا و خاورمیانه به قدرت رسیدند که به نحو آشکاری از سوی اتحاد جماهیر شوروی حمایت میشدند.
مصر: در آستانهی دوراهی سوسیالیسم یا بربریت
محمد قراگوزلو : زحمتکشان تونس، مصر، اردن، یمن، الجزایر در جوش و خروشند. آنان به چهرهی دیکتاتورهایی پنجه میکشند– و در خون میغلتند – که دهها سال تمام مسیرهای نان و آزادی را بستهاند
امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٣. عروج و افول سوسیال دموکراسی
قصه نیستم که بگویی…
اگر "اخلاق حاکم بر هر جامعه، اخلاق طبقهی حاکم است" (مارکس) – که به درست چنین است – آنگاه در عصر حاکمیت هارترین ژانر کل تاریخ سرمایهداری (نئولیبرالیسم) لاجرم باید در تقابل با اخلاق منحط بورژوایی نیز به نقدهای جدی دست زد. نئولیبرالیسم فقط یک مشی اقتصادی نیست.
امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ٢. اختلال دموکراتیک؟
Mohammad.QhQ@Gmail.com
درآمد
سیر سریع تحولات تونس عجالتاً یکی از نشانیهای مکان دفن نئولیبرالیسم را نشان داد و زمین را زیر پای دیکتاتورهای خوشنشین دولتهای فرعی سرمایهداری آفریقا و خاورمیانه لرزاند. تونس که از قرار با رهنمودهای مشعشع صندوق بینالمللی پول به بهشت امن سرمایه عروج کرده بود، در مدتی کوتاه تعفن بویناک اقتصاد سیاسی نئولیبرال را به معرض نظارهی جهانیان نهاد.
امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم … ١.هایک در تهران
محمد قراگوزلو
Mohammad.qhq@gmail.com
شتاب شگفت ناک دولت نهم و دهم در راستای عملیاتی کردن بخشی از برنامه ی پیشنهادی صندوق بین المللی پول (طرح تعدیل ساختاری ) و آزاد سازی " بازار مقدس و عزیز" از قید و بند خدمات حمایتی دولت ؛ جریانات و جناح های رقیب را به تکاپو انداخته است.اصلاح طلبان دولتی که خود را صاحب و متولی اصلی بازار می دانند و از سال 1368 با عروج رفسنجانی اجرای این طرح را به نام خود سند زده اند ؛ موج جدیدی از تهاجم را علیه دولت حاکم آغاز کرده اند.
روزی روزگاری دولت حامی! ترجمهی دروغهای واقعی صندوق بینالمللی پول
1. سال 2010 در دوران پُر نوسان و خروشانِ جنگهای خونین میان دو اردوی آشتیناپذیر کار ـ سرمایه بیشک سالی ماندگار خواهد بود. از زمانیکه سرمایهداری به شیوهی خلع ید از فئودالیسم، انباشت بدوی را رقم زده تاکنون لشکرکشی بورژوازی برای استثمار هرچه بیشتر پرولتاریا همواره ادامه داشته است. گرچه در این نبردهای بیامان، پیروزی سیاسی طبقهی کارگر و کسب قدرت سیاسی مستمر – جز در دو دورهی کوتاه چند روزه و چند ساله در سالهای 1871 پاریس و 1917 مسکو – سخت کم شمار و نزدیک به هیچ بوده است، گرچه همان دو پیروزی نیز در فاصلهیی نه چندان طولانی به شکست انجامیده است، گرچه در تمام این چهارصد و اندی سال و به ویژه پس از صنعتی شدن جهان، بورژوازی همیشه دست برتر داشته است… و گرچه از دوران ظهور "پادشاهی ولگردان" تا شکلبندی پرولتاریای صنعتی و به موازات آن تا عصر ما – که کارگران با چهرههای جدیدی در صورتمندی پرستاران و معلمان و انواع شاغلان خدمات تولید؛ طبقهیی با کمیت و کیفیت قاطع و غالب را ساختهاند – تهاجم اردوی سرمایه به یک شکست تمام عیار و بادوام منجر نشده است اما….
روند معکوس آب و برقِ رایگان! تحلیل وضع حال سرمایهداری
درآمد
اقتصاد سیاسی نئولیبرال به مثابه هارترین صورتمندی تاریخ سرمایهداری سیاهترین شرایط اقتصادی ـ سیاسی را بر زندهگی فرودستان تحمیل کرده است. از یونان تا ایران، از آمریکا تا فرانسه، از ایتالیا تا پرتغال، از اسپانیا تا ایرلند، از انگلستان تا روسیه و… همهی دولتها از آزاد سازی بازار و برنامههای موسوم به ریاضت اقتصادی سخن میگویند.
اتحادیهگرایی محافظهکار –٢
محمد قراگوزلو : یکی از شهرهای فرانسه: تولوز. ساعت ٦ غروب. هوا سرد. کارگران پرشور پس از چند روز راهپیمایی و تظاهرات مستمر؛ در حال پراکنده شدن هستند. بدون افق روشن برای فردا.