میخک: دورنمایی انقلاب و دلبستگی های سبز
چندی است شب نامه اینترنتی میخک با انتشار سلسله مقالات کوتاهی به نقد اصلاحطلبان حکومتی و مواضع آنان در قبال جنبش ۸۸ بهویژه در دوره رکود جنبش میپردازد. میخک در دو مورد از آخرین نوشتههایش(۱) بحث دوگانه ” انقلاب – اصلاح ” را بررسی کرده و آن را فاقد اهمیت و موضوعیّت دانسته است. از آنجا که شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران در اهداف و اولویتهای تئوریک خود که در سرمقاله دومین شماره نشریه رادیکال نیز ذکر شده است، یکی از نکات مهم پیش پای جنبش و نیروهای سیاسی را پاسخدهی به این مساله و تعیین تکلیف با آن میداند لذا به نقد مواضع میخک در این مورد پرداختهایم.
تزهایی پیرامون انقلاب مشروطیت ایران
امروز یک صد و پنجمین سالگرد انقلاب مشروطیت ایران است. انقلابی که بدون شک ورودگاه مردم ایران به یک قرن مبارزه برای آزادی و سوسیالیسم است.
سه خیز کیفی جنبش و ضرورت خیز چهارم
اینک دو سال از جنبش ضد استبدادی و شورانگیز مردم ایران در سال 88 میگذرد. جنبشی که بار دیگر جسارت و امید تغییر دادن و مبارزه کردن را در ابعاد تودهای به مردم بازگرداند و فصلی نوین از مبارزه با رژیم ضد بشری و ارتجاعی جمهوری اسلامی را گشود. ترسیم کردن روند رو به رشد جنبش از اواخر خرداد 88 تا عاشورای خونین همان سال یعنی از لحظهی آغاز تا نقطهی اوج، بیانگرِ پروسهی تکاملی است که میتوان آنرا در سه نقطهی عطف و سه گسست کیفی جمعبندی کرد. نقاطی که جنبش به اعتبار گذار از آنها به سطحی بالاتر ارتقا یافت و تداومش را تضمین کرد. این نقاط عبارتند از: 1) شکلگیری خیزش در خیابان، 2) تظاهرات روز 30 خرداد و 3) قیام روز عاشورا.
تاریخ نگاری فرصت طلبانه برادر مصطفی
پیش از این به بیان این مساله پرداخته بودیم ( 1 ) که در جریان قیام ضد استبدادی مردم ایران مساله آگاهی تاریخی در ابعاد وسیع یکی از دستاوردهای قیام بوده است و هرچه از عمر خیزش مردم بر ضد جمهوری اسلامی میگذرد عمق این آگاهی و ضرورت آن بیشتر عیان میشود .
ما همه سرباز توایم آلزایمر تاریخی ٬ در پاسخ به نوشته اخیر آقای هوشنگ اسدی ((ما همه سرباز توايم خامنه اى))
قابل توجه دوستان : اين نوشته در سايتهاي وابسته به اصلاح طلبان مانند جرس ، كلمه و حتي روزآن لاين چاپ نخواهد شد .
چرا تاریخ پاشنه آشیل سبزها است ؟ پیرامون نامه اخیر مهدی کروبی
پیش از این به فراخور وقایع و حوادث درباره نسبت رویدادهای دهه 60 با جنبش سبز و به ویژه رهبران آن در دو نوشته دیگر مطالبی را بیان کرده بودم (1) با این وجود نامه اخیر مهدی کروبی ( شیخ اصلاحات ) در نقد مواضع اصولگرایان در ارزیابی از وقایع آن سالها و سوگ نامه او در فقدان " امام راحل " و اینکه " اگر امام زنده بود چه میشد و چه نمیشد…. " ما را بر آن داشت تا بار دیگر به ارزیابی آن سالها بپردازیم و بسنجیم عیار صداقت " رهبران سبز " را و از آن مهمتر جایگاه حقیقت تاریخ را نزد ایشان .
رفورمیسم و فکاهی های تاریخی فرخ نگهدار
با فروپاشی " سوسیالیسم واقعا موجود " گردش به راست در میان بخشهای وسیعی از چپ بین الملل و از جمله چپ ایران به اپیدمی و مد روز تبدیل شد . چپی که نه تنها مفاهیم اندیشه سیاسی چپ مانند مبارزه طبقاتی ، انقلاب و دیکتاتوری پرولتاریا را به کنار نهاد بلکه با شرمنده گی ناشی از یک عمر " چپگری " آمد تا جبران آنهمه گناه را در دامن جهان آزاد بکند و بهترین حربه البته حمله به چپ و کمونیسم به طور کلی بود . سازمان اکثریت یکی از سازمانهایی بود که در این مساله پیشقدم شد و کوشید با سرعت بیشتری دامن خود را از گناه تناول این میوه ممنوعه پاک کند .