خط فقر خط قرمزی در مقابل توحش سرمایه
بار دیگر اسفند ماه شد و دستگاه های عریض و طویل سرمایه و دولتش براه افتادند تا دور دیگری از ماراتون اعلام ارقام متفاوت خط فقر را تعیین کنند. در این مسیر انواع مقامات و اداره های دولتی، هر روز آماری انتشار می دهند و خط فقر را بالا و پایین می برند و امیدوارند که با تبلیغات خود بتوانند در تعیین حداقل دستمزد و پایین تر نگاهداشتن آن، سهم بیشتری را تصاحب کنند.
سرمایه داران «عدالتخواه» سبز
اخیرأ شورای هماهنگی راه سبز امید، این سخنگویان جناحی از سرمایه در ایران، با انتشار بیانیه ای سعی کرده اند که بار دیگر بلاهای نظام گندیده سرمایه داری را به کوله بار گناهان جناح رقیب خود بیفزایند و به بهانه وضعیت شاق امروز امتیازات و امکانات خودشان را بالا ببرند. شورای فوق در این بیانیه اعلام داشته است که "با اینکه درآمد نفتی ایران طی سالیان اخیر بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار (بیش از درآمد همهی دولتهای پس از انقلاب) بوده و مدعیان عدالت با شعار آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم و رفع فقر و فساد و تبعیض بر سرکار آمدند نتایج عملکردشان جز کاهش نرخهای رشد اقتصادی و سرمایهگذاری به پائینترین سطح، و افزایش نرخهای بیکاری و تورم به بالاترین رقم در در دو دهه اخیر نبوده، و به شکلی تأسفبار بر دامنهفقر و فساد و تبعیض در کشور افزوده شده است."
سرقت و نزاع دزدان در روز روشن
در زیر لوای تحریم های اقتصادی با افزایش نرخ سکه و ارز، در عرض چند روز معلوم شد که عده ای در ایران میلیاردها به جیب زدند. بخشی از مفسران جمهوری اسلامی، علت این امر را به نا متناسب بودن میزان واردات و صادرات نسبت دادند، بخشی به عدم سیاست و بی برنامگی بانک مرکزی خرده گرفتند، و "مارکس خوانده هایشان" ابراز کردند که "بالاخره وقتی تولید سازمان ندارد و یک مشت رانت خوار سرکار هستند، این اتفاقات طبیعی و قابل انتظار است"! و بالاخره مقامات جمهوری اسلامی از شریعتمداری تا احمدی نژاد، و جناح های گوناگون دولتی ، جملگی به این امر اذعان کردند و خط و نشان کشیدند، که کل داستان تنها جار و جنجالی "تبلیغاتی" بوده است که "نظام" را معلول و بی کفایت نشان دهد.
نقاط اشتراک بورژوازی علیه کارگر ٬ نقاط اختلاف درونی آن علیه هم
باری دیگر جدال در میان نیروهای جمهوری اسلامی و صف بندی های آن سرباز کرده است. این جدال ها درزمانی رخ می دهد که دولت دهم قرار است بعد از مدت کوتاهی پس از انتخابات مجلس سرکار آید. بحران های جمهوری اسلامی، بهیچ وجه اتفاقی تازه نیست ولی یکسان تصور کردن آنها، جدا از زمان و شرایطی که در آن مطرح می شوند، دیگر ساده اندیشی است. با فضایی که در جامعه بوجود آمده، اتخاذ سیاست کمونیستی لازم است. سیاستی که اگر بر متن تصویر کاملی از جامعه ایران، موقعیت طبقه کارگر و همچنین سرمایه و سمت و سوی حرکت آن مطرح نشود، آن سیاست اگر نه غیر ممکن، حداقل بسیار اختیاری می شود. بررسی همه جانبه مسلمأ از حوصله این نوشته فراتر می رود، ولیکن پاسخ به سؤالات زیر می تواند به جهتگیری مناسبی کمک کند. برای نمونه آیا بحران فعلی همان بحرانی است که جمهوری اسلامی مثلأ در ۱۵سال قبل و یا ۸ سال گذشته با آن درگیر بوده است؟ آیا شرایط همان است که آن موقع بود؟ انتظارات همان است؟ چه تغییراتی به وجود آمده است و یا اصلأ تغییری در ایران و یا در دنیای فعلی سرمایه در جریان است که می تواند بر سیاست کمونیستی تأثیر داشته باشد؟
حق کارت های اعتباری کارگری
نگاهی هر چند اجمالی به کارت های اعتباری ۵ /۱ میلیون تومانی برای کارگران و برخوردهای گوناگونی که در این مدت به آن شده است، ازچند لحاظ برای کارگران کمونیست حائز اهمیت است.
لیبی، خاورمیانه و جهان عرب ٬ کمونیست ها حق داشتند!
پس از وقفه کوتاهی، از سه شنبه گذشته بار دیگرخمپاره و بمب اندازی برطرابلس آغاز شد. برخلاف ادعاهای شان این جنگی نبود که در عرض چند روزبه پایان برسد. امروز دیگر آشکار است که همانطور که گفته بودیم، جنگ داخلی و حضور نظامی ناتو، تقابلی است با انقلاباتی که از تونس و مصرآعاز گردید و ادامه آن، امروز در یمن و اردن و سوریه و دیگر کشورهای عربی، در جریان است.
طبقه کارگر و گرانی
با افزایش سرسام آور قیمت کالاهای مورد نیازمردم و تورمی که در ایران حاکم است، روز به روز از امکانات و قدرت خرید کاسته می شود. قبض های تلبنار شده برق و گاز، گرانی نان و مسکن و ترانسپورت و پایه ای ترین مایحتاج روزمره، فشار به دستمزد ناچیز اکثریت جامعه را بیشتر می کند.
جنگ ها و مشاهدات
در عرض کمتر از چند ماه، آنچه که با نام انقلاب در لیبی معرفی شد، تبدیل شد به جنگی در میان رؤسای قبایل، وزرای سابق در هیبت دولت جدید و "انقلابی" و دولت قزافی و … و لیبی مبدل شد به دینایی پر از بمب و کشت و کشتار و عرصه جنگ هواپیماهای جنگنده و توپ وتانک. آنچه که نصیب مردم لیبی شده است که در آن پیروزی هر طرف جنگ ، نتیجه اش همانا نابسامانی و ادامه وضعیت سابق خواهد بود.
فقط کارگران لیبی نمایندگی نمیشوند
بیش از نیم میلیون نفر مردم لیبی در عرض هشت هفته اخیرمجبور به ترک لیبی و آواره کشورهای همجوار شده اند و شمارمردمی که در این مدت با بمب و خمپاره های طرفین به قتل رسیده اند و می رسند سرسام آور است. آنچه که موج افتخار و قدرت مردم در تقابل حکومت های منطقه بشمار می رفت همانا اعتراض و حق خواهی مردم لیبی، به سرعت به کنار گذاشته شد و جنگ داخلی جایگزین آن شد. تمامی کمسیون ها و هیأت های متعددی که در قطر، سران آفریقا، سازمان ملل و غیره ترتیب داده اند، جملگی دنبال راه هایی هستند که به نحوی این پروسه را به نفع این یا آن جناح خودی در آینده لیبی قدرتمند تر کنند؛ و در حقیقت تنها مردم و کارگران لیبی هستند که در این میان نمایندگی نمی شوند. و در یک کلام صحنه آنچنان چیده شده است که امروز هیچ کسی قادر به پیشبینی پایان آن و نتیجه اش نیست.
لیبی و درسهای آن برای کارگران ایران
مسلمأ برخورد به آنچه در لیبی در جریان است، حائز اهمیت است. در اولین نگاه، همه شاهد بودیم که سیر تحولات در لیبی با آنچه در تونس و یا مصر اتفاق افتاد تفاوت های زیادی داشت و همین تفاوت ها در پروسه خود شرایطی را فراهم آورد که بررسی لیبی را، به مثابه کیسی مشخص، ملزم می کند.
کارگران ایرانخودرو و حق تشکل
به دنبال خبر دلخراش مرگ کارگران در قتلگاه ایران خودرو، کارگران این شرکت دست به اعتراض زدند و از جمله خواستار تشکیل تشکلات کارگری شدند و تا همینجا بحث حول محتوا و نام چنین تشکلاتی براه افتاده است. شاید قبل از هرچیز اشاره به چند نکته زیر مفید نباشد.
یارانه ها، رشد صنعتی، پوپولیسم و کمونیسم
با اعلام تصمیم دولت احمدی نژاد مبنی بردر دستور قرار گرفتن "طرح هدفمندی یارانه ها"، اقتصاددانان دولتی و غیر دولتی با آمار و ارقام به توضیح آن پرداختند و همزمان نیروهای انتظامی اظهار آمادگی در صورت هرگونه اعتراضی کردند. حضور چکمه پوشان و قمه زنان از پیش جهت هرگونه مقابله ای سازمان داده شد. از قبل واضح بود که باز کردن دست بازار و هرگونه کاهشی در سوبسیدها به معنی افزایش قیمت ها و افزایش تورم است.
کارگر بدون تشکل کمونیستی در قرن ۲۱ ٬ کارگر خاموش
امان کفا : در حاشیه انتخابات انگلیس- ماه گذشته انتخابات انگلیس برگزار شد. از بسیاری جهات این بار هم مطابق گذشته مردم را پای صندوق های رأی کشاندند تا بین احزاب حاکم، یکی را انتخاب کنند.