خانه > مطالب ترجمه شده > پورنوگرافی و قدرت زنان

پورنوگرافی و قدرت زنان

مارس 9, 2011

ترجمه : سیف خدایاری
گفتگویی بین یک جامعه شناس و یک تهیه کننده فیلمهای پورنو
آیا پورنوگرافی همیشه به زنان آسیب می رساند و آیا فیلمهای پورنو به زنان قدرت می بخشد؟ موضوع گفتگویی کوتاه بین گِیل دینز جامعه شناس و استاد مطالعات زنان در دانشگاه بوستون و مؤلف کتاب  پورنلند: چگونه پورنو جنسیت ما را ربوده است و آنا آروسمیث تهیه کننده فیلمهای پورنو و کاندید پیشین لیبرال دمکراتها می باشد.

گِیل دینز: من نگران چگونگی زیستن در جامعه ای هستم  که زیر تصاویری که توسط سرمایه داری هار ایجاد شده غرق شده است ـ کسانیکه کارشان بالا بردن سود است. پورنوگرافی تبدیل کردن جنسیت به کالا است،محصولی پلاستیکی و فاقد هر گونه فردیت است.احساس می کنم شما از یک چشم انداز بسیار شخصی به قضیه نگاه می کنید و می دانم که قطعاً راههایی وجود دارد که تعدادی از زنان می توانند از طریق پورنوگرافی برای خودشان کار فراهم کنند.مسأله فراتر از من و توست، از نظر من  مسأله تحلیل سیاسی حیات در جامعه ای است که در آن بطور سازمان یافته علیه زنان تبعیض اعمال می شود و در عوض بدانها نیروی تخریب کننده مهیبی به نام پورنوگرافی بخشیده اند که از آن طریق به دید مردان در خصوص زنان شکل دهد.همان مردانی که قوانین و سیاستهایی را تعیین می کنند که بر زندگی زنان تأثیر می گذارد.
آنا آروسمیث: من هم ضد پورونو گرافی بودم تا اینکه تشخیص دادم خشم من ناشی از حسادتم بوده ـ به مردانی حسودی ام می شد که برای سکسوالیته آنها شرایط فراهم شده بود.فهمیدم که بهترین کار این است به زنان کمک کنم هویت جنسی خود را بشناسند.این فقط به تجربه شخصی ام مربوط نمی شود ـ قبلاً رئیس یک سازمان تجارتی در انگلستان بودم. ما در رسانه ها خوب معرفی نشده ایم؛ هدفی سهل الوصول بوده ایم؛ از هراس اخلاقی علیه ما استفاده می کنند که به عنوان شیطان به ما نگاه کنند و انگار اگر زنان از دست پورنوگرافی رها شدند، به طور معجزه آسایی برابری مطلق خود را بدست می آورند.
گِیل دینز: من هم موضوع حسادت به آزادی جنسی مردان را درک می کنم. اما نکته مهمتر این است که مردان، قدرت اقتصادی و فرهنگی بیشتری دارند و پورنوگرافی توسط زنان این وضعیت را تغییر نخواهد داد. اگر ما خواهان برابری هستیم باید در سطح سیاسی ـ اقتصادی دنبال آن باشیم و پورنوگرافی جواب ناچیزی به این قضیه است.
آنا آروسمیث: جبهه ضد پورنو زنان را تشویق می کند که به خود به چشم قربانی بنگرند.
گِیل دینز: چگونه؟
آنا آروسمیث: به زنان اجازه داده نمی شود در مورد مسائل شخصی خود تصمیم بگیرند.
گِیل دینز: البته که زنان به صورت افراد می توانند قدرت پیدا کنند. من در زندگی شخصی خودم بی نهایت قدرتمند هستم، فقط بدین دلیل که یک زن سفید پوست و از طبقه متوسط و تحصیلکرده هستم. اما  اینکه من قدرتمند هستم بدین معنی نیست که رهایی زنان متحقق شده است.قدرتمند بودن من بدین معنی است که وظیفه دارم از [امکانات] خودم برای دفاع از زنانی که علیه آنها اعمال تبعیض می شود، استفاده کنم.
آنا آروسمیث: من هم اینطور فکر می کنم و به همین دلیل با کسانی مبارزه می کنم  که علیه دخالت زنان در صنعت سکس هستند. از جانب افراد زیادی مانند تو به ما حمله می شود واین خیلی مهم است که افراد قدرتمندی مانند من به نمایندگی از ستاره های پورنو بلند شوم و بگویم لطفاً به ما گوش دهید. اگر می گویند که ما راضی هستیم لطفاً به استقلال آنها احترام بگذارید.
گِیل دینز: زنانی که در صنعت سکس کار می کنند و کار خود را تحت نام فمینیسم پیش می برند فقط و فقط پوسته جنبش فمینیستی هستند. به نظر من تو فقط یک مدعی هستی و زنان را به فروش می رسانی.
آنا آروسمیث: من مدعی نیستم. در این صنعت مانده ام چون زنان می خواهند سکسوالیته خود را ابرازکنند.اگر تمام تصورات سکسی را به مردان واگذار کنیم، قدرت خود را نیز واگذار کرده ایم. من نمی گویم کل پورنوگرافی به نفع زنان است، اما تنها راه برای تغییر دادن آن این است که زنان خودشان به این تصورات شکل دهند.
گِیل دینز: می دانیم که بیشتر زنان صنعت پورنو را فقط با بقچه لباسهایشان رها می کنند. آنها با میلیونها دلار که بیرون نمی آیند.این صنعت بر روی زنان فقیری شکل گرفته که فرصت های شغلی محدودی دارند. دروغی بیش نیست اگر پورنوگرافی را راهی برای پیشرفت اقتصادی بدانیم.
آنا آروسمیث: مخالف این نیستم که زنان با تجربیان بدی صنعت پورنو را رها می کنند.این مسأله بدین خاطر است که جامعه نگرش بدی نسبت به افرادی دارد که در این صنعت کار می کنند.این نگرش رسانه های بستر اصلی و فرهنگی است که در آن بزرگ شده ایم که به کارگران سکس به عنوان افراد متساوی الحقوق احترام نمی گذارد.
گِیل دینز: من تقصیر را متوجه مشتریان و مردانی می سازم که سکس را خریداری می کنند. من هم موافق هستم که زنان به تصورات جنسیتی خود فکر کنند. اما به جوک می ماند اگر فکر کنیم که در صنعت درنده خوی سرمایه داری چنین چیزی تحقق پیدا می کند.من به وبسایت شما سری زدم و آن را مانند هر وبسایت سکسی دیگر دیدم. تفاوت کار تو با تمام کسانی که در پورنوگرافی کار می کنند در چیست؟
آنا آروسمیث:  تو فیلمهای مرا ندیده ای. یکی از خصوصیات مهم آنها توسعه کارکترها و طرحها و نقشهایی است که زنها در این فیلم ها بازی می کنند.اکنون زنان این فرصت را پیدا کرده اند که سکسوالیته خود را ابراز نمایند.هر کسی می تواند یک وبکام تهیه کند و روی انترنت برود. پورنو به یک صنعت خانگی گسترده تبدیل شده و این حرکتی فوق العاده دموکراتیک است.
گِیل دینز: هر کسی می تواند یک سهمی بگیرد و غذای خودش را تهیه نماید. اما حقیقت این است که صنعت مواد غذایی  در دست صاحبان صنایع است و صنعت پورنو هم در دست صاحبان این صنعت اداره می شود.با در نظر گرفتن تمام جوانب، شما نمی توانید در سطح کلان به سکسوالیته نرینه شکل دهید.
 آنا آروسمیث:  تو به ما سازندگان متفاوت پورنو اهانت می کنی.من تأثیر بزرگی بر ای
ن صنعت گذاشته ام، از این گرفته که با چه دیدی به زنان در فیلم نگاه می شود تا اینکه در انگلیس مردان چگونه نقش بازی می کنند.علاوه بر این من سبک و خلاقیت فلیمهای پورنو را در انگلستان تغییر داده ام. شما ( از نقطه نگاه زن) شاهد دوربین های متفاوتی هستید که بر مردان متمرکز شده و این بدان سبب است که من در این صنعت کار کرده و بر آن تأثیر گذاشته ام.زنان به صدایی نیاز دارند که در مقابل افرادی مانند تو قرار گیرد و بگوید که ما قربانی نیستیم؛ بگوید باید با ستارگان پورنو صحبت کنید….
گِیل دینز: ستارگان پورنو؟  می دانی چند " ستاره پورنو" در این صنعت وجود دارند؟بخش زیادی از زنانی که در این صنعت بوده و من با آنها صحبت کرده ام  ستاره نیستند. فقط سه تا 5 ماه در آن مانده و با پول ناچیزی آن را رها کرده اند.  وارد شدن آنها در این صنعت به این دلیل است که زنانی در موقعیت تو، زندگی زنان در این صنعت را غلط  نشان داده اند. اکثریت آنها تبدیل به " ستاره " نمی شوند.داشتن این همه زن در این صنعت یک توجیه است.
آنا آروسمیث:  می توانم بگویم که از طریق نگاه کردن فیلمهای پورنو چیزهای بیشتری درباره جنسیت خودم آموخته ام. بسیاری از زنان و از جمله خودم اولین تجربه ارگاسم را از این طریق پیدا کرده ایم.
گِیل دینز: مسأله شخص تو نیست. مسأله صنعت بزرگی است که تأثیر فرهنگی عظیمی بر جامعه دارد.ما این حق و این فرهنگ را داریم که سکسوالیته حقیقی خود را از طریق تجربیات انسانها،آرزوها، نیازها و خواسته های جنسی تحقق بخشیم.در عوض ما مواجه با سکسوالیته عام و فرمولیکی  هستیم که از این صنعت بیرون آمده است.این کاری است که صنایع انجام می دهند،این اندیشه که می توان وارد یک صنعت شد و آن را تغییر داد. این دیدی ساده لوحانه نسبت به کارکرد سرمایه داری است.
برگرفته از گاردین، 5 مارس 2011