خانه > محمد فتاحى > اول مه امسال چگونه برگزار میشود؟

اول مه امسال چگونه برگزار میشود؟

مارس 30, 2011

اول مه دقیقا مانند کمونیسم در تاریخ خود توسط سنن سیاسی مختلف و به نفع جنبش های سیاسی دیگران مصادره شده است؛ در بلوک شرق سابق ابزار قدرتنمایی دولت بود. در جنبش های ملی ابزار جنبش ملی بود تا بگویند کارگر بخش پیگیر در امر ملی است. در ایران اسلامی، در سی سال گذشته بسته به اینکه کدامین جنبش بورژوایی نفوذ کلام داشته این روز را در خدمت خود گرفته است. جنبش مخالفت با رژیم از زاویه منافع طبقات دیگر قدرتمندترین نیروی دوره های مختلف بوده است. مخالفت ملی، مخالفت لیبرالی و مخالفت قومی بیشترین سهم در سنت مخالفت با حکومت را داشته اند.

سنت مشترک مخالفت اینها با حکومت ایران بی توجهی به اعتراض کارگری به این حکومت و سیستم است. اعتراض طبقه کارگر بطور طبیعی توسط نیروی متشکل و با اتکا به قدرتمندترین بازوی این طبقه که بازوی اقتصادی اوست به پیش میرود. کارگر در همین سنگر مبارزه در کارخانه است که اتحاد و تشکل و خودآگاهی طبقاتی را کسب میکند. و با اتکا به همین تشکل و خودآگاهی هم در مسائل متعدد روز و در سرنوشت سیاسی خود و جامعه نقش بازی میکند. شرکت طبقه کارگر در سیاست هم از طریق متحد کردن خود در محل کار و با استفاده از بازوی اقتصادی خویش است. کافی است چرخ تولید را تعطیل کند و خواهان مطالبات خود شود. این آن جایی است که رگ حیات بورژوازی را نشانه میگیرد و ناچار به تسلیم به مطالبات خود میکند.
جنش های اعتراض بورژوایی در ایران که اعتراض شان نه به کل سیستم که به نوع حکومت و شکل و قواره سیاسی آن است، سنت خود را دارند. در میان کارگران قوی ترین سنت بورژوایی که در بین آنها تاثیر گذاشته و تعدادی را دنبال خود کشیده است، جنبش جناح های پروغرب بورژوازی ایران است که در دوره ای با عنوان اصلاحات، دوره ای با سیاست سرنگونی و این دوره با عنوان سبز مشغول تقلاست. بگذریم که بخشی از چپ به آن لقب جنبش اعتراضی یا مبارزات انقلابی یا جنبش جاری میدهد تا با جدا کردن اسمی آن همراهی خود با جنبش بورژوایی را توجیه کند.
سنت اعتراض کمونیسم بورژوایی امروز ایران شلوغ کردن های خیابانی است. این چپ که تحرک و اعتراض کارگری را فقط در شکل آکسیون خیابانی میبیند و اتحاد و تشکل کارگری برایش جایگاهی ندارد، قدرت طبقاتی طبقه کارگر را نمیبیند و کلا از زاویه خرده بورژوای منفرد مبارزه برایش پروسه ای فردی و اتمیزه است. این همان جایی است که دست کارگر به اسلحه اقتصادی بند نیست. کارگری که تشکل و اتحاد خود را ندارد، حضورش در خیابان نه به شکل متحد که به شکل اتم های انسانی و متفرقه است. خیابان جایی است که کارگر بدون سنگر اقتصادی اش ناچار است با توسل به سنت و شیوه دیگران اعتراضش را پیش ببرد.
نتیجه عملکرد این سنت دور کردن کارگر از نقطه قوت خود، از قویترین سنگر مبارزاتی خود و کشاندن اتم های پراکنده او جایی است که به آسانی ضربه میخورد و توان دفاع از خود را ندارد. اگر طبقه کارگر ایران صاحب تشکل های قدرتمند خود می بود و با اتکا به آن متحد به خیابان ها می آمد و شهرها را روز اول مه مال خود میکرد، البته مسئله متفاوت بود. طبقه کارگر ایران امروز نه برای به دست آوردن مطالبات روزانه اش و نه برای برگزاری اول ماه مه در این تناسب قوای طبقاتی به سر نمی برد. نتیجتا هر تقلای این طبقه و فعالین آن باید متوجه پر کردن این خلا باشد. اول مه یکی از مقاطع است.
فعالین متشکل در نهادهای با عنوان کارگری اهداف خود را دارند. اینها در این دوره هوادارن و فعالان جنبش جاری، جنبش انقلابی یا اعتراضی یا انقلابی (که عنوان سبز در بسته بندی های ایدئولوژیک مورد پسند این چپ اند) بودند و اول مه منجمله سال گذشته را هم با سنت خیابانی همین سبز برگزار کردند. در سال های قبل نیز این نهادها تحت تاثیر جنبش مخالفت سیاسی با رژیم اسلامی همیشه تقلای شان برای برگزاری مراسم اول مه در خارج از مراکز کارگری و کارخانه ها بوده است. خیابان، پارک، میادین شهرها، کوه و دشت و دمن همه جا برای این سنت محل شکل دادن به تجمع بوده جز کارخانه و محل کار میلیونی.
تحت تاثیر این سنت بود که سال گذشته حتا سندیکاهای هفت تپه و شرکت واحد به جای اقدامی در محلی مربوط به کار و همکاران خود و خانواده هایشان، فراخوان اول مه در جایی را دادند که هیچ ربطی به توده کارگر این دو مرکز نداشت. هیات مدیره هفت تپه بیش از هر کسی میدانست که تهران نمیتواند محل مراسم اول مه هزاران هفت تپه ای باشد. نه فقط آنها که هر عقل سلیم میدانست که هیچ جمع قابل توجهی از هفت تپه ای ها برای اول مه به تهران نخواهد آمد، در حالیکه در مراکز و مناطق خود شاید بهترین اول مه را برگزار میکردند. با این حال فشار سنت جنش بورژوایی سبز آنها را پای امضای اعلامیه و فراخوانی برد که به آنها بیربط بود. سنت ضد رژیمی آنها را قانع کرد که در صورت چنین فراخوانی توده میلیونی انقلابیون شرکت کننده در اعتراضات خیابانی سبز مراسم آنها را میلیونی خواهند کرد. توجه یا دقت کافی به خرج ندادند به طرف بگویند انقلابیون جنبش طبقه متوسطه ایران چرا باید مراسم کارگری را تقویت کنند، مگر جنبش آنها به اندازه جناح حاکم علیه کارگر نیست؟ نتیجه این شد که اول مه در خدمت شلوغ کردن خیابانی سبز و جنبش جاری در آمد و به اسم کارگر ولی به ضرر کارگر بود.
اقدامی که به اتحاد بیشتر طبقه کارگر نمی انجامد مضر است. اقدامی که وسیله ای برای نزدیک تر شدن طبقه کارگر به مطالبات دهها ساله اش نیست در بهترین حالت بی معنی است. اول مه باید چنین جایگاهی داشته باشد. و چنین جایگاهی تنها از برگزاری امروز آن در مراکز کارگری میگذرد. کارگران هر مرکزی که تصمیم به برگزاری مراسم اول مه میگیرند، خیلی طبیعی است که به این مسئله فکر کنند که این اقدام چه نقشی در اتحاد و به هم پیوستگی طبقاتی بطور کلی و چه نقشی در پیشبرد مبارزات مشخص همین امروزشان دارد.
 با این بحث خواستم بگویم طرح از پیشی فعالین متشکل در نهادهایی که با عنوان کارگری فعالیت میکنند اگر ادامه همان سنت همیشگی بوده است، به خودشان مربوط و مثل همیشه فقط خودشان با خودشان خواهند بود. در مقابل، کارگر کمونیست و فعال و رهبر کارگری ب
اید به فکر این نقشه باشد که کارگران مرکز و محل کار و زندگی اش را چگونه دور هم گرد می آورد که آنها را یک قدم به اتحاد نزدیک تر کرده و از این زاویه در خدمت خود و منافع سیاسی طبقاتی جنبش خود باشند. 

دسته‌ها:محمد فتاحى