خانه > از ديگر سايتها > هراس حكمتيست ها از افشاى حقايق مربوط به گروهك داب ناشى از چيست؟ ( روزنامه کيهان )

هراس حكمتيست ها از افشاى حقايق مربوط به گروهك داب ناشى از چيست؟ ( روزنامه کيهان )

آوریل 9, 2011

حسين حسيني
اقدام روزنامه كيهان درانتشار سلسله مقالاتي درارتباط با علل شكل گيري و سيرتحولات تمام گروه هاي چپ ماركسيستي فعال دردانشگاهها واكنش شتابزده و بغض آلود توام سران حزب كمونيست كارگري ايران- حكمتيست -را به همراه داشته است. واكنشي كه بيش از هرچيز نشانگر عمق هراس و بيم سركردگان اين گروهك خانوادگي از افشاي برخي حقايق درارتباط با سياست هاي ماجراجويانه آنان درگروهك داب مي باشد. لذا سركردگان اين حزب درموضع گيري هاي خود سعي نموده اند با ايجاد جو رواني و تبليغات گسترده و وارونه نمودن واقعيت هاي مورد اشاره، افشاي حقايق مربوط به ماجراجويي هاي خود درباب گروهك دانشجويي چپ راديكال را تحت الشعاع قرار دهند. حقايقي كه تنها با استناد به وبلاگ ها و نشريات دانشجويي گروهك داب و مطالب مندرج درسايت هاي حزبي نگاشته شده است.

سران و فعالين حزب كمونيست كارگري ايران -حكمتيست- درقالب هاي زير به مقاله واكنش نشان داده اند.
1-مصاحبه سركرده هاي اين گروهك با راديوهاي وابسته
2- بيانيه ها و سلسله مقالات وابسته به حزب و مزدوران وابسته
3- نشريات وابسته به حزب
4-جمع آوري هاي صورت گرفته در شبكه فيس بوك با محوريت يكي از اعضاي مركزي حزب
5- برگزاري ميتينگ در لندن درمحكوميت اقدام روزنامه كيهان
با بررسي هاي به عمل آمده درواكنش هاي اين افراد مي توان عمق وحشت آنان را دريافت كه در قسمت هاي بعدي به آن اشاره و در نهايت به برخي مطالب مطرح شده دراين واكنش ها پاسخي در خورداده خواهد شد.
مواردي كه اين افراد درواكنش هاي خود به آن اشاره نموده اند درچند بندخلاصه مي گردد:
¤ طبق عادت و همسان با سايرجريان هاي همسو كه منتقدان خود را به نظام ها و سازمان هاي امنيتي نسبت مي دهند نويسنده اين مقاله نيز از اين ادعاي آقايان بي نصيب نمانده است.
ادعاي سمپاتي براي حزب مذكور و هشدار به فعالين داخلي
آقايان دربخش هاي مختلف از واكنش هاي خود ادعا نموده اند كه روزنامه درمقاله مذكور نسبت به جريان آنان سمپاتي داشته است. و درعين حال ادعا نموده است كه هدف اصلي نويسنده پرونده سازي گسترده نسبت به فعالين نداشته آنان درداخل بوده و از هرگونه بازداشته هاي احتمالي درچند روز آينده خبرداده اند و درعين حال از سرعجز و ناتواني خواستار قطع انتشار ادامه مقاله نموده اند.
حمله به سايراحزاب وفعالين چپ ماركسيستي منتقد حزب حكمتيست
يكي از محورهاي عمده واكنش هاي صورت گرفته حمله شديد سركرده گروهك به ساير احزاب منتقد حكمتيست بود. لازم به ذكر است كه سياست ها و خط مشي حكمتيست ها همواره از سوي ساير گروههاي چپ مورد انتقاد قرارداشته است و گروههاي همسو مدعي هستند كه درنتيجه برخي اقدامات آنان درداخل كشورجريان ماركسيستي به گورستان تاريخ خواهد پيوست.
در بين واكنش هاي آقايان نكات قابل توجهي درباب گستردگي فعاليت هاي داب، تعداد نشريات دانشجويي وابسته، وزن سياسي گروهك داب دردانشگاهها، جايگاه انديشه هاي ماركسيستي درجامعه و نقش محوري جريان چپ ماركسيستي حزب كمونيست كارگري ايران – حكمتيست درتحولات آينده ايران اسلامي وجود داشته و دراين بين هرگونه ارتباط تشكيلاتي گروهك داب با حزب حكمتيست ها و كليه اسناد به كارگرفته شده در مقاله درباب فعاليت هاي گروهك چپ راديكال را منكر شده اند.
و اما پاسخ نويسنده به ادعاهاي مطرح شده به شرح زير است.
برخلاف ادعاي آقايان نويسنده مقالات مذكور به عنوان يك پژوهشگر درمسائل اجتماعي صرفا با استناد به مطالب وبلاگ ها، نشريات دانشجويي و صفحات و اسناد مندرج در وب سايت حزب حكمتيست اقدام به جمع بندي مقاله مذكور نموده و در اين بين به هيچ گونه سند محرمانه اي اشاره نشده است. آقايان مي توانند با مراجعه به آرشيو وبلاگ ها وتارنماي مركزي حزب به اسناد مورد اشاره دسترسي داشته باشند.
واقعيت هاي فعاليت تشكيلاتي گروهك داب
شگرد اصلي فعاليت تشكيلاتي گروهك داب درحضور درتجمعات مربوط به تشكل هاي قانوني چون انجمن هاي اسلامي و نشان دادن چند تراكت و انتشار چندنشريه با حلقه فكري و تحريري مشترك بوده وكل فعالين گروهك داب دردانشگاه از تعداد انگشتان دست تجاوز نمي كرد.
پاسخ به گذشته پرافتخار مورد ادعا درخصوص گروهك داب آقايان ادعا نموده اند كه فعاليت هاي گروهك داب در راستاي سياست هاي انساني بوده است. دراين صورت آيا آن به اصطلاح مصادره انقلابي و يا درحقيقت گروگانگيري و آدم ربايي دو تن از فعالين داب مرتبط با حكمتيست ها و طرح ريزي براي سرقت ازيك بانك با هماهنگي يكي از اعضاي مركزي حزب دراوايل آبان ماه 1386 را دراجراي همين سياست هاي انساني توجيه مي نمايند. آقايان مطرح نمايند كدام بند ازسياست هاي ماركسيستي در راستاي اصول انساني بوده است. آيا آقايان اجراي سياست حذف فيزيكي منتقدان رهبري برخي سازمان هاي چپ گرا درگذشته خود را درراستاي اين اصول انساني توجيه مي نمايند. آقايان توضيح دهند كشتار وحشيانه و دهشتناك چند ميليوني مردم بي دفاع دركشورهايي چون كامبوج، لهستان و شوروي سابق و نيز درسايركشورهايي كه مدتي زيريوغ تئوري پوسيده و متعفن ماركسيستي قرارگرفته بودند با استناد به كدام يك از سياست ها و خط مشي انساني مورد ادعا صورت گرفته است.
پاسخ به سكوت يا رد وابستگي و نيز فرم تشكيلاتي ارتباط رهبري داب با حكمتيست
در مقاله مذكور نويسنده تنها در يك مورد به ارتباط رهبري گروهك چپ راديكال به حزب حكمتيست اشاره دارد و در ارتباط با وابستگي كليه فعالين انگشت شمار اين گروهك دانشجويي به حكمتيست سخني به ميان نياورده است. درباب نحوه ارتباط تشكيلاتي رهبري گروهك داب با حزب حكمتيست بايد خاطرنشان ساخت كه اولا تنها تعداد انگشت شماري ازفعالين با حزب درارتباط بوده اند و حزب سعي داشت با ايجاد سلول هاي شانه اي و موازي با محوريت شخص واحد سازماندهي و رهنمودها و دستورالعمل هاي تشكيلاتي خود را از كانال فرد مذكور به سلول ها منتقل نمايد. اما در اين بين بدنه تشكيلاتي كه تنها مجري دستورات بودند از كم و كيف ارتباط و يا به عبارت ديگر از وجود ارتباط تشكيلاتي با حزب مطلع نبودند.
سركرده هاي حزب كمونيست كارگري ايران كه همواره درمقالات و مصاحبات و برنامه هاي تشكيلاتي خود از گروهك داب تحت عنوان شاخه دانشجويي حزب نام مي بردند، درشرايطي اقدام به انكارهرگونه ارتباط تشكيلاتي و ما
راجويي خود درگروهك چپ راديكال مي شوند كه در شرايط فعلي حتي كلمه عبور سايت آزادي برابري در اختيار آنان بوده و از قراردادن آن در اختيار برخي همراهان گذشته و منتقدان فعلي سياست هاي گذشته حكمتيست ها در گروهك داب طفره مي روند.
موضع همراهان سابق و منتقدان فعلي سياست هاي ماجراجويي حكمتيست درباب گروهك داب
اكثر فعالين گروهك داب مرتبط به حزب حكمتيست درحال حاضر موضع انتقادآميز و در پاره اي موضع تحقيرآميزي نسبت به سركرده هاي حكمتيست ها داشته و دارند و اين درحالي است كه واكنش ها به ماجراجويي حكمتيست ها در گروهك داب تنها به بدنه دانشجويي مرتبط محدود نشده بلكه تعدادي از اعضاي مركزي حزب نيز در و اكنش به سياست هاي سكتاريستي حزب خانوادگي حكمتيست درگروهك داب ازآن جدا و نسبت به سياست هاي آن افشاگري نموده اند. و درواكنش به سخنان سركرده هاي حزب كه يكي از اهداف سياسي مقالات را پرونده سازي براي فعاليت كمونيستي در دانشگاه ها و بسترسازي براي ممنوعيت فعاليت ماركسيستي در دانشگاهها عنوان مي كند و مي نويسد نويسنده مقاله كيهان تحولات و رشد كمونيسم در دانشگاه ها را مستقيما به حزب حكمتيست و اهداف آن مربوط دانسته است، بايد خاطرنشان ساخت كه:
اولا- برخلاف ادعاي سركرده هاي حزب حكمتيست، نويسنده درهيچ جاي مقاله مذكور تحولات و رشد كمونيسم دردانشگاهها را به حزب حكمتيست منتسب نكرده است. نويسنده مقاله در باب گروهك داب برذكر اين حقيقت تاكيد نموده است كه بعد ازشكل گيري هسته اوليه گروهك داب ارتباط اوليه از طريق يكي از دانشجويان دانشگاه آزاد كه از طريق فضاي اينترنت با حزب كمونيست كارگري ايران آشنا شده بود. ايجاد مي گردد. پـس شكل گيري داب تحت هيچ شرايطي به حزب مربوط نبوده وحزب در شرايط مذكور دچارچند دستگي بوده است و از نظر تشكيلاتي توان سازماندهي در داخل كشور را نداشته و به عبارت ديگر جرأت سازماندهي در داخل كشور را نداشته است و چنين ادعايي، ادعايي مضحك بيش نيست.
ثانياً -برخلاف ادعاي آقايان كه جامعه ايران را مستعد انقلاب كمونيستي و خود را مدعي صرف نماينده جامعه مي دانند و هر از چند گاهي براي ابراز وجود در فضاي سايبري و بر روي كاغذ تز رهايي!؟ ارائه مي نمايند بايد خاطرنشان ساخت كه نه تنها مردم مسلمان و انقلابي ايران اسلامي بلكه در ساير كشورها نيز مردم راه حل مشكل خود را در تاروپود پوسيده و سست ايدئولوژي ماركس و تزهاي بي پايه و اساس مدعيان ماركسيستي وابسته به اردوگاه سرخ پيدا نمي كنند. با اندك نگاهي به سرگذشت ننگين و خفت بار اين ايدئولوژي در ساير نقاط عالم و نيز سرگذشت خفت بار آن در كشور به اين حقيقت پي برد.
ثالثاً- مقاله در ارتباط با گروهك دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب و سير تحولات و خيانت هاي سران آن در قبال كل بدنه انگشت شمار آن بوده است. مگر نه آنكه اين حزب هرگونه ارتباط خود را با گروهك داب منكر مي گردد، پس هراس سركرده هاي گروهك حكمتيست و واكنش توام با هجوگويي آنان از افشاي برخي از حقايق پشت پرده اين گروهك ناشي از چيست؟
رابعاً- برخلاف ادعاهاي آقايان، نويسنده مقاله مذكور هيچ نقطه سفيدي در پرونده فعاليت هاي گروهك داب نمي بيند. توصيه مي گردد آقايان مدعي حقوق انساني اندكي صبر پيشه كنند و هجوگويي نكنند، هر چند از افشاي حقايق مربوط به اين گروهك انگشت شمار دانشجويي و سوءاستفاده از بدنه خود بايد هراسان باشند.
در بيانيه رسمي حزب در محكوميت انتشار اين مقاله در روزنامه كيهان آورده شده كه دهها هزار دانشجو تحت بيرق گروهك داب فعاليت مي كرده است كه در جواب به اين ادعاي مضحك بايد خاطرنشان ساخت كل بدنه فعال دانشجويي گروهك داب عده اي انگشت شمار بوده و از اين بين تنها عده محدودي از ارتباط داب با حزب مطلع بوده اند.
برخلاف ادعاي مضحك آقايان در باب پي ريزي ماركسيسم در دانشگاه و در جامعه ايران اسلامي بايد خاطرنشان ساخت ادبيات پوسيده ماركس هيچ گاه چه در گذشته و چه در حال حاضر راهي براي ابراز وجود نداشته است.
با اين تفاسير ترس سركرده هاي گروهك حكمتيست ها از انتشار مقالات مربوط به داب از چيست؟
در اينجا بايد خاطرنشان ساخت كه مقالات مذكور تنها گروهك داب را شامل نشده بلكه تمام گروههاي چپ ماركسيستي را مورد اشاره قرار خواهد داد. موضع گيري هاي شتابزده توام با هجوگويي سركرده هاي حكمتيست و درخواست عاجزانه سركرده اين گروهك از خودداري روزنامه كيهان از انتشار ادامه اين سلسله مقالات نشانگر ترس آنان از افشاي حقايقي واقعي از چهره كريه سركرده هاي اين حزب در به كارگيري تعداد انگشت شمار دانشجونما در راستاي منافع شخصي و گروهي مي باشد و در نهايت نشانگر ترس آنان از واقعيت دارد كه ضربه اساسي بر پيكر متعفن وارد و آنان را به سمت نابودي سوق داد.


واكنش ها ي گسترده ضد انقلاب در پي انتشار مقالات «بررسي سير تحولات جريان چپ در دانشگاه»
جيغ كشي بر بالين جسدي در اعماق زباله دان تاريخ

در هفته هاي پاياني سال 89، انتشار سلسله مقالاتي را دراين صفحه به قلم «حسين حسيني» پيرامون گروهك هاي كمونيستي دانشجويي آغاز كرديم و سير تحولات و فعاليت هاي اين گروهك ها را در دوره هاي مختلف، مورد بازخواني قرار داديم. اين مقالات با عناوين «بررسي سير تحولات جريان چپ ماركسيستي دانشجويي در اعماق زباله دان تاريخ» و «تلاش براي احياي يك جسد پوسيده»، درتاريخ 30بهمن و 21 اسفند 89 منتشرشد كه در آنها به سير تشكيل و انش
قاق و همچنين هسته هاي اين گروه ها و فعاليت ها و نشريات كمونيستي اشاره شده بود.
در پي انتشار اين مقالات، سران حزب كمونيست كارگري- حكمتيست و جيره خواران و وابستگان آن، در واكنش هراس آلود و شتاب زده، از افشاي بيش از پيش ماهيت اعمال و فعاليت هايشان در حزب، خشمگين شده و به موضع گيري گسترده اي پرداخته اند.
صدور چندين بيانيه شخصي و جمعي از سوي حزب و اعضاي آن، انتشار چندين يادداشت در نشريه هفتگي حزب حكمتيست، اختصاص چندين برنامه در شبكه هاي راديويي وابسته به حزب و بحث و موضع گيري پيرامون اين مقالات در شبكه هاي اجتماعي، از جمله تحركات اين حزب پيرامون مقالات منتشره در كيهان است.
تناقض گويي، مغلطه، و واژگون نمايي حقيقت دراين موضع گيري ها، خود نشان از شتاب زدگي و هراس دست اندركاران حزب از افشاگري كيهان است. به طور مثال در بيانيه اي كه در سايت اشتراك در همين رابطه منتشر شده است، با اشاره به بخش هايي از مقالات كيهان، هدف از انتشار اين مقالات را «بي اعتباركردن انديشه ماركسيسم در جامعه و كمك به پرونده سازي براي اصلاح طلبان به جرم فراهم آوردن بستر رشد اين حزب در دوران اصلاحات عنوان شده است.
بهرام مدرسي- از فعالين حزب- نيز در يادداشتي، اين سلسله مقالات را كمپين وزارت اطلاعات خوانده و با فريب مخاطبان، سعي در القاي گستردگي فعاليتهاي كمونيستي(!) و غيرمستندبودن مقالات كيهان داشته است نام برده نيز يكي از اهداف سياسي اين سلسله مقالات را پرونده سازي براي فعاليت كمونيستي در دانشگاه ها و هراس جمهوري اسلامي(!!!) از اين فعاليت ها اعلام كرده است؛ كه اين در واقع همان استفاده از تكنيك واژگون نمايي و يا پرتاب توپ به زمين حريف است كه براي فرار از متهم شدن صورت گرفته است.
حزب حكمتيست نيز چند روز پيش از انتشار دومين مقال از اين سلسله مقالات، در واپسين روزهاي اسفند89، در بيانيه اي آميخته با توهم خودبزرگ بيني كه در هفته نامه حزب حكمتيست منتشر شده است، انتشار اين مقالات توسط كيهان را ناشي از هراس جمهوري اسلامي از نفوذ عميق(!!!) كمونيسم در دانشگاه و جامعه ايران و گستردگي آن دانسته كه در مدت زمان كوتاهي موفق شده است همه تشكل هاي دانشجويي از جمله بسيج دانشجويي را حاشيه اي كند و نويدبخش رهايي(!) كل جامعه و سرنگوني جمهوري اسلامي خواهدشد!! در شماره بعدي اين نشريه نيز به همين ترتيب به تشجيع مخاطبين پرداخته شده تا مبادا ترديدي نسبت به ماهيت اين حزب و منسوخ و پوشالي بودن آن پيش آيد.
سراسيمگي و هراس آشكار دراين اعلام مواضع چنان است كه تناقض گويي و وارون نمايي مطلب به وضوح در آنها ديده مي شود و تلاش براي برائت جويي از فعاليت هاي ذكرشده در مقالات مذكور به روشني قابل مشاهده است.
در يكي از مصاحبه هاي راديويي ترتيب داده شده پيرامون اين مقالات، مستندات موجود در نوشتار مذكور را در هاله اي از ابهام و «اتهام زني براي براندازي» خوانده اند كه البته در ادامه اين گفت وگو، ميزبان- كه از شبكه هاي وابسته به حزب است- تشكيك خود را درباره عجولانه بودن اين نوع واكنش ها و نامعلوم بودن اين ارزيابي حزب براي مقدمه بودن اين مقالات براي سركوب هاي بعدي در ايران، ابراز مي دارد كه ميهمان نيز در نهايت ناشي گري هدف و تلاش حزب براي سرنگوني جمهوري اسلامي را – كه دقايقي قبل آن را يك اتهام دانسته بود- تاييد مي كند اين تناقض گويي درحالي صورت مي گيرد كه حزب، اين هدف را اولين گام پيروزي مي داند كه البته همان محال ترين گام است.
در اين گفت وگوي راديويي همچنين براي فرار از افشاگري هاي احتمالي بعدي كه به طور مستند دراين سلسله مقالات صورت خواهدگرفت، اسناد مورد استفاده درمقالات مذكور را حاصل از اعترافات زيرشكنجه تعدادي از دابي ها دانسته اند و آنها را نامعتبر اعلام مي كنند! بديهي است به كار بردن اين تكنيك نيز براي فرار از اتهام، همانند نفس تفكر ماركسيستي، منسوخ شده است.
سراسيمگي و هراس آشكار دراين اعلام مواضع چنان است كه تناقض گويي و وارونگي مطلب به وضوح در آنها ديده مي شود و تلاش براي برائت جويي از فعاليت هاي ذكرشده در مقالات مذكور به روشني قابل مشاهده است.

منبع : http://www.kayhannews.ir/900120/12.htm

دسته‌ها:از ديگر سايتها