خانه > محمد امین کمانگر > واژۀ پناهنده یا غیر قانونیهارا قاب کنید!

واژۀ پناهنده یا غیر قانونیهارا قاب کنید!

آوریل 14, 2011

با کمال تأسف و تأثر فراوان آقای کامبیز روستایی پس از ده سال تلاش و کوشش در کشور هلند  جهت وضعیت نا معلوم پناهندگی اش  در سن 36 سالگی  روز چهار شنبه ششم آوریل در میدان اصلی شهرآمستردام  خود را به آتش می کشد و شعله های آتش او عابرین را متوجه پایان بخشیدن به زندگی خود می کند و جسد نیمه جانش را به بیمارستان حمل می کنند، صبح روز پنجشنبه در مرکز مداوای مجروحین سوختگی در شهربیفرویک بر اثر شدت سوختگی فوت می کند و میلیونها انسان که این خبردردناک را شنیدند بر خود لرزیدند. این حرکت هولناک  جنایتی دیگری را بر کارنامه سیاه رژیم اسلامی ایران افزوده کرد.

در مصاحبه ای که تلویزیون محلی آمستردام  آ- ت – 5 با شاهدان عینی انجام می دهد یکی از عابرین چنین توضیح می دهد. با توجه به اینکه میدان دام محلی برای هنر نمایی هنرمندان خیابانی است ابتدا فکر کردم که این فرد در حال تمرین و اجرای شوی خیابانی است امّا سپس دیدم که با بدن شعله ور شده روی زمین غلت می زند در این حال چند رهگذر با در آوردن کتهای خود با زحمت بسیار موفق شدند که آتش را خاموش کنند.
آقای فان هارن، وکیل آقای روستایی که تا سال 2009 وکالت او را بعهده دارد در گفتگویی با تلویزیون هلند در رابطه با کامبیز، چنین توضیح می دهد  که موکلش در سال 2008 از زندگی غیر قانونی و وضعیتِ نا روشن و انتظار طولانی کلافه شده بوده و یکبار اظهار داشته که به زندگی خود پایان خواهد داد. آقای فان هارن اضافه می کند که آقای روستایی  به خاطر فشارهای وارده طی سالهای انتظار و بلا تکلیفی در دورۀ اخیر به وهم مبتلا شده بود.
ما غیر قانیها، ازطرفی در مملکت خود جهت دفاع از انسانیت از آزادی و آرامش و آسایش انسانها، بعنوان قانون شکن از ما کشتار می شود واز ترس مرگ حتمی از دست  جلادان حکومت  اسلامی ایران  به کشور های پناهنده پذیر می گریزیم ، از طرف دیگر بعنوان غیر قانونیها بسیاری از ما،  پس از چندین سال سر گردانی در این  کشورها  می خواهند دو باره ما را به قصابخانه ای که  رژیم اسلامی علیه ما به پا داشته است باز پس فرستند. به کجا پناه برد، به کجا باید رفت. چند و چندین انسان شریف دیگر باید از شدت فشار و بی پناهی خود را به آتش بکشند، یا خود را در کومنها حلق آویز کنند، یا خود را جلوی قطارها خورد و خمیر کنند، تا ثابت کنیم که ایران با نظام ضد بشری اسلامیش مکان امنی برای هیچ انسان شریفی نیست. باز گرداندن پناهجویان، مساوی است با زندان و شکنجه  و اعدام. مسئله حقوق بشر و حق و حقوق پناهندگی وکنوانسیون ژنو برای این دولتها زیر سایه قراردادهای میلیونی با رژیم اسلامی ایران قرار گرفته است که کامبیز و کامبیزهای دیگر جزو قربانیان آن هستند.

هزران انسان دیگر مثل کامبیز و ثریا کودک 8 ساله بی نشان و بی مکان در دریاها و درّهها و کوه وبیابانها  با آتش غم، راهِ بی بازگشت تنهایی را به آغوش کشیدند و رفتند و در پی هدفی بودند که هیچگاه به نشانه نزد!
اگر دراین دنیا انسانیتی بود، می بایست در آن مکان، یاد بودی، مجسمه ای درست می شد و واژۀ  پناهجو را بر آن حک می کردند. آنجا که کامبیز رو ستایی پس از درد ده ساله اش، خسته از بوی ماندگی،  درد عظیم تری را کشید تا بمیرد، آنجا که در عصر انتظارِاو انسانیت سوخت،  و بادِ قانون در کویر سوزان  بی رحمی بوته های سرگردان را به هرسویی می پراکند.
آری متأسفانه  کامبیز روستایی بخاطر وضعیت نابسامان پناهندگی اش و برخورد غیر انسانی اداره مهاجرت هلند نسبت به او دست به چنین حرکتی زد و دولت هلند مسئول مرگ اوست. اما این راه چاره نبوده و نیست. مدتهاست که کشورهای اروپایی شعار پایان دادن به مهاجرتهای غیر قانونی را سر لوحه خود قرار داده اند و مسئله مهاجرت  یکی از بحثهای مهم پارلمان اروپا شده است.تنها راهی که بتواند این قوانین و این حملات  را به عقب براند اتحاد آگاهانه و پیگیرانه  در بین پناهجویان است. فقط و فقط این می تواند مناسبات را در این کشورها  به هم بریزد وبنفع ما پناهجویان تمام شود. غیر از این ما شاهد وضعیت بد تر هر روزه پناهجویان هستیم. من اینجا از صمیم قلب به خانواده کامبیز روستایی تسلیت می گویم و خود را در غم بزرگ آنان شریک میدانم. امیدوارم که صبر و تحمل این بار گران را داشته باشند.
اینجا من از همه شما انسانهای شریفی که در سراسر جهان در کار امور پناهنده گی کار می کنید از هر ملیتی که هستید واژۀ پناهنده یا غیرقانونی ها را قاب کنید ودر اتاق قلبتان میخکوب کنید و هزاران انسان سرگردان که در حوالی بی پناهی قدم می زنند را بینید و فریادشان را به آغوش بکشید.
 محمدامین کمانگر جمعه 8 آوریل 2011