خانه > سعيد صالحى نيا > انقلاب سوریه رو در رو با رژیم بشاراسد ٬ در حاشیه خون پاشی حکومت سوریه به انقلاب مردم

انقلاب سوریه رو در رو با رژیم بشاراسد ٬ در حاشیه خون پاشی حکومت سوریه به انقلاب مردم

آوریل 24, 2011

salehinia@aol.com

مقدمه:

هنوز دوماه نیست که سونامی انقلابی خاورمیانه به سوریه رسیده.(7و8). ماجرا در سوریه از آنجا شروع شد که امنیتی های رژیم در درعا چند دانش آموز را بخاطر شعار نویسی دستگیر کردند و بعدش اعتراض مردم درعا ، شهری در جنوب سوریه که نزدیک به 40% بیکار دارد شروع گردید و راهپیمائی ها را عوامل رژیم بشار اسد بخون کشیدند تا چند هفته گذشته با توسعه تظاهرات از جنوب به شمال سوریه و درگیر شدن کلیت جامعه با حکومت، بالاخره بشار اسد هم آمد در تلویزیون و ضمن پذیرش "نیاز به رفرم" و پذیرش استعفای کابینه مزدورش و قول لغو مقررات نظامی مخالفین را "عوامل بیگانه خواند" و از مردم هم خواست بروند خانه هاشان!

یادمان هست که مردم سوریه با شعارهای "رفرم و آزادی" و کرامت انسانی به خیابان آمدند و حد اقل آن اوائل سرنگونی بشار اسد را اعلام نکردند هر چند که از چند هفته پیش کمپینهای پائین کشیدن عکسهای او در سوریه توسط مردم آغاز گردید و جمعه از پس جمعه سازماندهی مردم برای اعلام حضور خود و خواستهای برحقشان یعنی آزادی و نان گسترش یافت.

گفتیم که سوریه صحنه ای بسیار حساس در خاورمیانه است. حکومتی ایدئولوژیک که چند دهه پرچمدار دروغین "مبارزه ضد امپریالیستی" بوده. حکومتی که از پایگاههای اسلام سیاسی و تروریزم حکومتی در خاورمیانه است. حکومتی که روابط بسیار نزدیکی با رژیم اسلامی دارد که ناشی از هم سنخی و هم سرنوشتی اش با این رژیم است.

توضیح دادم که تاکتیکهای بکارگیری سرکوب توسط رژیم بشار اسد بسیار شبیه تاکتیکهای رزیم اسلامی در سرکوب مردم ایرانست. استفاده از لباس شخصی ها، دستگیریهای پیشگیرانه و مفقود کردن فعالین سیاسی و اجتماعی، دستگیری فعالین باسابقه و زندانیان سابق سیاسی بمنظور "پیشگیری" از تاثیر آنها، کنترل رسانه های داخلی ، اینترنت و تلفنهای سیار، اخراج روزنامه نگاران خارجی و جنگ وسیع تبلیغاتی بر علیه مردم و وابسته به بیگانه و امپریالیزم خواندن آنها نمونه هائی هستند که نشان می دهند مستشاران اطلاعاتی رژیم اسلامی باید نقش مهمی در حفظ رژیم سوریه داشته باشند.

اجازه می خواهم منطق حوادث سوریه را از آنجائی که در مقاله های قبلی رها کردم ادامه بدهم:

 

(1)تعمیق و گسترش موج اعتراضی و تحول انقلابی در سوریه

 

دو ماه پیش که ماجرای تظاهرات اعتراضی در درعا شروع شد، رژیم سوریه اینطور وانمود می کرد که این فقط یک موج کوچک اعتراضی است که از کشورهای دیگر ظاهرا بدون ریشه درونی ، "نشت کرده" به جنوب سوریه و بزودی پایان می یابد! شکل اعتراضها در آن زمانهم بیشتر گواه این بود که مردم آمده اند "کمی آزادی و رفرم می خواهند"، مقداری نان هم بگیرند بروند دنبال کارشان! این صحنه اما برای آنها که سنت انقلابها را می شناسند و می فهمند فقط نوک کوه یخی بود که قرار است ابعادش را طی زمان نشان بدهد.

اینطور بود که از یک اعتراض محلی در درعا شهر به شهر چرخید و چرخید و به دمشق رسید. اینترنت و تجمعات آخر هفتگی را فعالین این جنبش تبدیل کردند به ابزارهای سازماندهی. شمال سوریه و منطقه ای "کرد نشین" برخواست و به ژستهای آشتی جویانه بشار اسد نه مردم این منطقه پاسخ دادند و نه "مسلمانان" سوریه بعد از اینکه جناب بشار اسد یادش افتاد که کازینو اسلامی نیست!

لغو "مقررات نظامی" پنجاه ساله را مردم باور نکردند و جدی نگرفتند. تظاهرات چند صد هزار نفره زمانی شروع شد که این مقررات را در عمل مردم در خیابانها شکستند و به تهدیدات رژیم سوریه هم وقعی ننهادند.

موج اعتراضی که پیش رفت، شعارهای عمومی آزادیخواهی و نان و تقاضای "بهبود اوضاع اقتصادی" بتدریج تبدیل شد به شعارهای مستقیم سیاسی. هر قدر اراذل بشار اسد بیشتر کشتند، مردم سوریه بیشتر مصمم شدند که حرف آخرشان را به صراحت بزنند.عکسهای بشار اسد در همه شهرهای سوریه به آتش کشیده می شوند. سوریه دیگری در آتش و خون و فریادهای آزادی مردم دارد متولد می شود.

حالا ، دو ماه بعد از زمانی که آن چند نفر دانش آموز در شعر درعا شعار آزادی را بر دیوارها نوشتند و دستگیر شدند، شعار سرنگونی رژیم بشار اسد تبدیل شده به شعار مورد توافق جامعه. تردیدها در مورد "رفرم پذیری رژیم بشار اسد و حکومت بعثیش" به کناری رفته و مردم در تجربه خود فهمیده اند که کاری که شروع کرده اند باید تمام کنند.

 

(2)حکومت بشار اسد انقلاب را به خون می کشد

 

اخبار حاکی است(1 تا5) که حکومت سوریه و اراذل امنیتیش  طی تظاهرات وسیع و سراسری اخیر سوریه در روز جمعه 22 آوریل ، دست به تیراندازی به مردم بی سلاح زده اند و رقم کشته ها بین 112 تا 170 نفر گزارش شده است. حکومت بشار اسد با استفاده از تک تیراندازان از بالای ساختمانهای دولتی به شکار مردم پرداخته. صحنه های دلخراش گلوله خوردن مردم از 70 ساله تا کودکان 10 ساله در یوتیوب منتشر شده است.

مردم سوریه شدت سبوعیت و درندگی عوامل بشار اسد را دارند اینروزها تجربه می کنند.

صحنه های دلخراش خیابانهای دمشق و سایر شهرهای سوریه اینروزها کاملا شبیه خیابانهای تهران و سایر شهرهای ایران در دوران عروج جنبش انقلابی و راهپیمائیهای صدها هزار نفره سالهای اخیر بوده است.

وضعیت چنان بحرانی و تکان دهنده است که رهبران سیاسی حکومتهای غربی و روسیه و نهادهای بین المللی حقوق بشر بطور وسیعی نگرانی خود را از وضعیت در سوریه اعلام کرده اند(6)

حکومت بشار اسد هان روانشناسی را دارد بکار می برد که رژیم اسلامی، یعنی شمشیر را از رو بستن و کوچکترین عقب نشینی را نپذیرفتن و مردم را عامل امپریالیزم و بیگانه خواندن و کشتن و کشتن به این امید که ترس ، مردم را به خانه هایشان برگرداند. به این امید که سرکوب وحشیانه جلوی سازماندهی بیشتر مردم را بگیرد. همان استراتژی آشنائی که حکومت اسلامی در ایران بکار بسته است و در عین موفقیت موقت و موضعی خودش باعث رادیکالیزه تر شدن جامعه و ورو
د جامعه به عرصه های پیچیده تر مبارزه اجتماعی و سیاسی خواهد شد.

دیر یا زود همانطور که در مصر اتفاق افتاد، جنبش اعتصابی سراسری بمیان خواهد آمد. مردم وقتی رسیدند به نقطه ای که حکومتی را نخواهند، وقتی تجربه زندگی و دردهایش برای جامعه تحمل ناپذیر شد، وقتی مردن از زندگی کردن مشکلتر گردید، مسیر جامعه برای پائین کشیدن رژیمها یکطرفه می شود. ممکنست پیچ و خمهائی در مسیر باشد اما مسیر ادامه می یابد

 

(3)قدمهای بعدی؟

 

حکومتها معمولا در انتهی خودشان به یک کوری و کری عجیبی مبتلا هستند. حتی با معیارهای خودشان هم کور و کر می شوند. آن واقع بینی نسبی را هم از دست می دهند. اینهم از علائم حضور انقلابهاست. حکومت بشار اسد هم به همین ته خط رسیده و نمی بیند که مردم دیگر نمی پذیرندش. فکر می کند اینروزها هم آنروزهای قدیمی تر است که با تار و مار کردن مردم می توانست حکومتش را تداوم ببخشد. همانطور که پدرش هم 30 سال اینکار را کرد.

انقلاب نمی تواند و نباید فقط در خیابان بماند. فلج کردن رژیم اسد نیاز دارد هر چه زودتر طبقه کارگر بطور سازمانیافته وارد صحنه شود همانطور که با اعتصاب سراسریش کار رژیم مبارک را یکسره کرد. اعتصاب عمومی پاسخ این جنایتها و درنده خوئی های بشار اسد است. حکومت را باید فلج کرد و سلاح را دیر یا زود از دستش گرفت. اینها پاسخ نهائی است که مردم در سوریه به بشار اسد باید بدهند.

 

جنبش انقلابی خاورمیانه و خصوصا انقلاب در ایران برای رسیدن روزهای آزادی مردم سوریه روزشماری می کند. باید کمپین جهانی برای دفاع از مردم سوریه و محکوم کردن خونپاشی به انقلاب در سوریه سازمان یابد. پاسخ بشار اسد را باید در سطحی جهانی داد.

 

زنده باد انقلاب مردم در سوریه!

سرنگون باد حکومت جنایتکار بشار اسد!

منابع دیگر:

(1)صحنه دلخراش تیراندازی به مردم بی دفاع در سوریه

http://www.youtube.com/watch?v=W4o9Q4A2iZQ

(2)جمعه بزرگ در سوریه 112 کشته برجا نهاد

http://persian.euronews.net/2011/04/23/more-protests-expected-as-syria-buries-its-dead/

(3)تظاهرات بزرگ ضد حکومتی در شهرهای سوریه

http://persian.euronews.net/2011/04/22/dozens-reported-killed-in-syrian-protests/

http://blogs.aljazeera.net/live/middle-east/syria-live-blog-april-23

(4)دولت سوریه مراسم سوگواری را به خون کشید

http://www.dw-world.de/popups/popup_printcontent/0,,15026233,00.html

(5)خشونت گسترده نیروهای امنیتی سوریه علیه معترضان

http://persian.euronews.net/2011/04/01/up-to-10-die-in-syrian-day-of-martyrs/

(6) جامعه جهانی کشتار مردم معترض سوریه را محکوم کرد

http://www.dw-world.de/popups/popup_printcontent/0,,15026390,00.html

(7)سعید صالحی نیا: عروج جنبش هویت انسانی در سوریه. در حاشیه تظاهرات سراسری "روز هویت انسانی" در سوریه

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/6365-1390-01-05-07-36-47.html

(8)سعید صالحی نیا: بهمنی که هر روز بزرگتر می شود. در حاشیه گسترش جنبش انقلابی در سوریه

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/6486-1390-01-19-22-22-51.html

دسته‌ها:سعيد صالحى نيا