خانه > عبدل گلپریان > نقش کارگران در اوضاع سیاسی کردستان عراق

نقش کارگران در اوضاع سیاسی کردستان عراق

آوریل 29, 2011

عبدل گلپریان : دوران بقدرت رسیدن احزاب ناسیونالیست کرد در سالهای ٩٠ و ٩١، برخلاف فضای موجود در آن سالها که می‌خواستند تصویر جنبش کارگری را درصحنه سیاسی کردستان تیره و تار نشان دهند

 و اوضاع آن روزها را با افق به بن بست رسیده احزاب ناسیونالیست کرد تداعی کنند، فعالین، تشکلها و شوراهای کارگری درسطح وسیع حضور چشمگیری داشتند و نسبت به آینده تاریکی که احزاب ناسیونالیست حاکم با خود به ارمغان آورده بودند کوچکترین توهمی نداشتند. ٢٠ سال قبل و در زمان بقدرت رسیدن احزاب ناسیونالیست کرد بر کردستان عراق، تشکلها، شوراها، فعالین و سخنگویان کارگری در کردستان عراق همراه با سازمانهای سیاسی چپ، یک پای وزنه سیاسی در جدال با احزاب حاکم در کردستان عراق بودند. خواستهای رادیکال و انسانی، ایستادگی در مقابل حاکمان ناسیونالیست کرد  در دفاع از حق خود و برای یک زندگی بهتر، در تاریخ اعتراض و مبارزه کارگری در کردستان عراق ثبت شده است. برگزاری اول مه‌های قدرتمند و توده‌ای، با طرح مطالبات روشن و طبقاتی، سیمای جنبش کارگری در کردستان عراق بود. در کنار این جنبش، احزاب چپ و کمونیست و نیروهای سیاسی رادیکال با سنت ریشه دار خود حضور چشمگیری در مبارزات ٢٠ سال اخیر در کردستان داشته‌اند.

از سوی دیگراحزاب ناسیونالیست کرد متشکل از اتحادیه میهنی طالبانی و حزب دمکرات مسعود بارزانی به همراه دیگر احزاب مرتجع اسلامی و محلی، با بروز اولین نشانه‌ها از ابراز وجود جنبش کارگری در کردستان عراق به تقلا افتادند، کینه و دشمنی خود را نسبت به این جنبش در سرکوبی اعتراضات کارگری و بعنوان حاکمان ناسیونالیست کرد در ضدیت با منافع کارگران بثبت رساندند و تمام تلاش خود را برای تقابل، تعرض و سرکوب کارگران بکار گرفتند. بارها به تجمع کارگران حمله کردند، دفاتر و مراکز فعالین و نمایندگان کارگران را اشغال کردند. فعالین و رهبران چپ و کمونیست آنان را بازداشت، ترور و زندانی کردند. بسوی تجمع اعتراضی کارگران آتش گشودند و چندین نفر از آنها را بقتل رساندند. جنبش کارگری در کردستان عراق طفل نو پایی نیست،  جنبش کارگری در کردستان پیشینه دیرپایی دارد که در این نوشته کوتاه مجال پرداختن به تاریخچه آن نیست.

اما بعد از گذشت ٢٠ سال فقر، فلاکت و شرایط ناهنجار اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر عدم تامین آب آشامیدنی و برق و دیگر نیازهای رفاهی که مهمترین معضل اکثریت مردم کردستان یعنی نیروی کارکن در جامعه است، وضعیت غیر قابل تحملی را نصیب کارگران در کردستان عراق کرده است. در کنار این بی حقوقی و بربریتی که حاکم کرده‌اند، سران حکومت و اعوان و انصارشان طی این بیست سال ثروتهای افسانه‌ای برای خود اندوخته و دست و پا کرده‌اند. چنین شرایط فلاکتبار اقتصادی بطور واقعی اولین حمله خود را بر بخش محروم و مزدبگیر در کردستان نشانه می‌رود. فقر و نداری و شکاف طبقاتی، بیکاری و عدم تامین بیمه‌های اجتماعی و ده‌ها معضل اجتماعی و سیاسی دیگر، تداوم این وضع را برای کارگران و مردم ستمدیده کردستان غیرممکن کرده است. تجمع اعتراضی کارگران سیمان در شهر سلیمانیه در طی سالهای گذشته برای تامین خواستهایشان و دیگر اعتراضات کارگری در کردستان عراق گویای زندگی تیره و تار در میان کارگران و مردم ستمدیده کردستان است. بعد از بیست سال فقر و نداری، بیکاری و عدم تامین ابتدایی‌ترین نیازهای رفاهی برای اکثریت جامعه بیش از این برای کارگران قابل تحمل نیست.

با توجه به اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، کار و زندگی کارگران و کل مردم و حرکت اعتراضی بخشهای مختلف مردم که بیش از دو ماه است علیه این شرایط ناهنجار در کردستان جریان دارد،  جنبش کارگری در کردستان عراق می‌تواند نقش برجسته و تعیین کننده‌ای در اوضاع سیاسی جاری و درعقیم ساختن سیاستهای ضد کارگری و ضد مردمی احزاب حاکم و برای پایان دادن به فقر و فلاکت بر عهده بگیرد. جنبش کارگری در کردستان اگر بخواهد نقش خود را ایفا کند، خود را از شر استثمار، سود جویی و چپاول احزاب عشیره‌ای و طوایف مسلح ناسیونالیست و اسلامی کرد نجات دهد به فقر و نداری بی حد و حصر پایان دهد و توده‌های ستمدیده مردم کردستان را حول خواستهای مطرح شده و دیگر مطالبات جامعه کردستان پشت سر خود بسیج کند، نیازمند حضور گسترده، قدرتمند و متحدانه خود است. حضور فعالین، رهبران و نمایندگان و توده‌های کارگر در اوضاع سیاسی جاری قادر است ورق را برگرداند و توازن قوا را با شروع اعتصابات قدرتمند کارگری به نفع این جنبش و خواستهای مردم کردستان تغییر دهد. اعتصابات گسترده و سرتاسری کارگری می‌تواند گلوی مفتخوران ناسیونالیست کرد را بفشارد و اوضاع فعلی را به نفع این جنبش و توده‌های ستمدیده مردم کردستان وارد مرحله جدیدی سازد.

جنبش کارگری کردستان، فعالین و تشکلهای مختلف کارگری باید بتوانند صحنه سیاسی جامعه کردستان را با افق و اهداف خود تداعی کنند. یک کاسه کردن اوضاع سیاسی در کردستان عراق در گرو حضور متشکل و گسترده جنبش کارگری در کردستان و متحد و متشکل کردن دیگر اعتراضات جنبشهای اجتماعی حول خواست و مطالبات کارگری برای برچیدن فقر و فلاکت موجود است. شرایط و اوضاع سیاسی فعلی در کردستان عراق، مبارزات و تجمع روزانه مردم آزادیخواه و برابری طلب در دو ماه گذشته این امکان را فراهم کرده است که فعالین  و نمایندگان جنبش کارگری، متشکل، متحد و سازمانیافته، مهر خود را بر روند اوضاع سیاسی امروز بکوبند. اول مه روز جهانی کارگر فرصت مناسبی برای اعلام حضور قوی و برجسته بخشهای مختلف کارگری همراه با خانواده‌هایشان است.

 اگر ٢٠ سال پیش کار
گران در اول مه‌های کردستان در صف ده‌ها هزار نفره رژه می‌رفتند و خواست و مطالباتشان را بر سر احزاب تازه بقدرت رسیده ناسیونالیست کرد فریاد می‌زدند، امروز که گندیدگی سود و سرمایه و فساد حاکمان مرتجع مورد تعرض جانانه مردم قرار گرفته است، شرایط بسیار مناسبی فرا رسیده است که در روز جهانی کارگر، کارگران مراکز تولیدی بصورت متشکل، با طرح خواست و مطالبات توده‌های کارگر و مردم محروم و ستمدیده کردستان و با حضور میلیونی خود در صف اول این مبارزه کیفرخواست خود را علیه دم و دستگاه پوسیده احزاب حاکم به دنیا اعلام کنند. اگر امروز حاکمان ناسیونالیست کرد در اوج وحشیگری بروی مردم تیراندازی می‌کنند و تمام شهرهای کردستان را میلیتاریزه و به پادگان تبدیل کرده‌اند از آن روست که کارگر دیگر نمی‌خواهد استثمار شود و وضع موجود را شایسته زندگی خود نمی‌داند و خواهان برقراری یک زندگی انسانی است. کارگران و مردم ستمدیده در کردستان خواهان پایان یافتن چپاول، بردگی مزدی و سود و استثمار کانگسترهای ناسیونالیست مسلح در کردستان عراق هستند و خود می‌خواهند در اداره امور جامعه، درسرنوشت و زندگی همین امروزمردم نقش اساسی و تعیین کننده‌ای ایفا کنند.
٢٣ آوریل ٢٠١١

دسته‌ها:عبدل گلپریان