خانه > توفیق محمدی > در دفاع از حق پناهندگی و علیه سیاستهای ضد پناهندگی متحد شویم! چه باید کرد؟

در دفاع از حق پناهندگی و علیه سیاستهای ضد پناهندگی متحد شویم! چه باید کرد؟

مِی 30, 2011

peiam@hotmail.com 
 به دنبال تغییراوضاع جهان پس از خاتمه جنگ سرد، و پایمال شدن حقوق انسانی، حقوق پناهندگی نیز هر روز بیش از پیش مورد تعرض قرار گرفته است. در این شرایط پناهجویان در اقصی نقاط جهان دچار وضعیت نابسمان و خطیری شده، و مسئولین کمیساریای عالی امور پناهندگی سازمان ملل نیز گوش خود را برای شنیدن مطالبات و اعتراضات بحق آنها بسته اند.

 اوضاع پناهندگی هر روز بدتر و بدتر میشود، کشورهای غربی به مسئله پناهندگی خاتمه داده اند و بصورت غیر رسمی به تعهدات مکتوب خود در کنوانسیون 1951 ژنو یکی پس از دیگری پشت کردند و دیوارهای امنیتی را برای جلو گیری از ورود فراریان کشورهای دیکتاتور زده هر روز بلندتر و بلندتر کردند.

اگر پذیرش حق پناهندگی پس از جنگ سرد برای دولتها بپایان رسیده است، برای مردم جهان تازه شروع شده است. اگر منشاء پناهندگی دیکتاتوری، جنگ، سرکوب، بحرانهای اقتصادی و غیره میباشد،  نه تنها این علل پس از جنگ سرد پا برجا میباشند، بلکه اوضاع وخیم تر هم شده است. به تعداد جنگهای سالهای اخیر، به افزایش شمار اعدامها در سراسر جهان، به اوضاع کشورهای تازه تاسیس شده که حاکمانش سر هر آزادیخواهی را گوش تا گوش میبرند، به فرقه های اسلامی و عملیات مذهبی و قومی سگان هار اسللامی، نگاهی بیندازید، ماحصل کار عقبگرد جوامع بشری و تلاش بورژوازی جهت سازماندهی جوامع بر اساس قانون جنگل بوده است. مبارزه در چنین شرایطی قطعا سیل پناهنده را بدنبال دارد. تعداد پناهندگان به دلخواه کسی کم و زیاد نمیشود، در افغانستان و عراق کسی دعوت به ماندن به زیر بمب و انفجارهای انتحاری و دسته های اسلامی را اجابت نخواهد کرد. با هیچ آیه و سوره ایی میزان نفرت مردم نسبت به رژیم جمهوری فاشیست اسلامی کم نمیشود.

 تمام این مصیبتها و هزاران دلایل دیگر باعث و بانی فرار مردم از محل زندگیشان میشود. اگر دول اروپایی نام سرکوب زنان و حجاب اجباری را «فرهنگ بومی» گذاشته اند، اگر نداشتن تشکل و حق اعتصاب به «عادت جامعه» تعبیر گشته است، اگر توحش مذهبی احترام به «عقاید ملل» دیگر نام گرفته، در این واقعیت هیچ تغییری بوجود نمی آورد که گریز مردم از کشور مبدا به علل بسیار واقعی و مادی صورت گرفته است. نباید به سر نوشت قربانیان سرمایه داری که در اینجا نام پناهنده بخود گرفته بی تفاوت ماند. هدف ما باید دفاع بدون قید و شرط از حق پناهندگی و تبلیغ برای پیوستن آنها به مبارزه برای یک زندگی بهترباشد. یک وجه مهم این مبارزات افشای جنایات رژیم آدمخوار اسلامی ایران و اگاه شدن افکار عمومی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران است. شاید هیچ چیز همانند زندگی و شرایطی که به پناهندگان تحمیل شده، غیر انسانی بودن این نظام را به این وضوح نشان ندهد.

 انسانها را بدلیل تردد در مرزهای جغرافیایی به گلوله میبندند، جنگ راه انداخته و هزاران نفر را آواره کرده اند، ولی میگویند اینها اصلا پناهنده نیستند، برگردید به خانه شعارشان است. و به طبع این در حال حذف کلمه پناهنده سیاسی هستند. اگر سطح استاندارد زندگی پناهنده بسیار سقوط کرده و اگر پدیده پناهندگی با تراژدی خفه شدن در کامیونها، غرق شدن در دریاها و خودکشی و دهان و چشم دوختن پناهنده توام شده، روی دیگر این مسئله اما کنار رفتن همه پرده ها و عریان شدن هم سرنوشتی میلیونها نفر در سراسر دنیا است.
کمتر روز و ماهی هست که شاهد اخبار ناگوار قتل دهها و صدها پناهجو در اقصی نقاط جهان نباشیم. عبور از سیمهای خاردار متصل به برق، تا دیوارهای بلند و عبور از دریاها و اقیانوسها و جنگلها همه و همه از این انسانها در ابعاد باور نکردنی از افریقا تا آسیا و خاورمیانه و غیره قربانی میگیرند. آن دسته از پناهجویانی هم که از دست این همه موانع سگ و پلیس و مرزبان و سیم خاردار و غیره جان «سالم» بدر میبرند و موانع نامبرده را با تحمل مشقت غیر قابل وصف پشت سر میگذارند و خود را به ادارات مربوطه پناهندگی معرفی میکنند، تازه آغاز تحمل رنج بمراتب کشنده تری از مسیر طی شده شروع میشود.

کمترین درصد از این پناهجویان موفق به گرفتن اجازه اقامت میشوند، هزاران ایرانی، افریقایی ، افغانستانی، عراقی و غیره در زندانها و بازداشتگاهها در بدترین شرایط روحی قرار گرفته اند و برای مدت نا معلومی جسما و روحا له میشوند و تمامی امیدها یشان به سراب تبدیل میشود و در نهایت ناباوری به این موقعیت ناهنجار میاندیشند. زیرا بنا بود که دولتهای غربی پناهنده پذیر به حقوقشان احترام بگذارند، زیرا روزی پای سندی را امضا کرده اند که در آن از امان نگاه داشتن فراریان جنگ، تبعیض و بیحقوقی قومی و مذهبی، گریختگان از دست اعدام و زندان و شکنجه و آپارتاید جنسی و تفتیش عقاید و غیره سخن گفته است.

صدها هزار پناهجوی بلاتکلیف و بعضا مخفی در کشورهای اروپایی بدون هیچ تامین اجتماعی، درمانی و زیستی در این جوامع اروپایی سرگردان رها شده اند. فقر مطلق و بی افقی، آنان را به بازار کار سیاه و بی تامین سوق داده است و دست صاحبان کار و سود جویان اقتصادی و باندهای مواد مخدرو فحشا را باز کرده است تا این بخش از قربانیان نظام جهنمی را به شدیدترین شیوه استثمار کنند. این جمعیت کثیر از پناهجویان که در کشورهای اروپایی و امریکای شمالی زندگی میکنند در بی حقوقی غیر قابل توصیفی بسر میبرند و آنان را تحت فشار قرار میدهند تا ناچار به « تسلیم به بازگشت به کشورشان بشوند». این جمعیت از همه کشورهای پناهنده خیز میباشند و لازمه تلاش جدی و همه جانبه است تا آنان را سازماندهی و توجه افکار عمومی و نهادهای چپ و انساندوست این جوامع را نسبت به این فاجعه اگاه و در راه انداختن جنبشی عظیم اجتماعی دخیل باشیم.

 وظیفه کلیه فعالین، نهادها، سازمانها و احزابی که در هر گوشه از جهان مشغول به فعالیت هستند نسبت به این فاجعه ا
نسانی حساسیت نشان بدهند و با تمام توان در راه سازمانیابی پناهجویان و همکاری با نهادهایی که به این امر معطوف میباشند از هیچ کوششی دریغ نکنند. مبرمترین وظیفه در حال حاضر تلاش بی وقفه بمنظور تقویت جنبش دفاع از حقوق پناهندگی برای بازگرداندن کمک هزینه های زیست و مسکن به پناهجویان و یا کسب اجازه کار و بیمه بیکاری میباشد.

چه باید کرد؟
دنیای بعد از این همه تحولات بزرگ و عظیم این حقیقت را بما میگوید که باید متحدتر و جدی تر به میدان بیائیم. دولتها در ابعاد باورنکردنی و بمراتب افسار گسیخته تر از دهه گذشته به کل دستاوردهای بشریت متمدن حمله کرده و میکند. حق پناهندگی از ضعیف ترین حلقه هایی است که وسیعا در ابعاد سراسری مورد تعرض افسار گسیخته قرار گرفته و دولتهای اروپایی در یک اتحاد نامیمون آن را گسترش میدهند.

باید بمیدان بیائیم، باید متحد و متشکل شویم، باید همنوعنمان و متحد ینمان که نفعی در استثمار و بیحقوقی انسان ندارند، را با خود همراه کنیم و بگوئیم که هیچ انسانی غیر قانونی نیست و مرزها را باز نگاه دارید و درهای زندان و بازاشتگاههای محقر را ببندید و هیچ انسانی را در بند نگاه نداری. با نهادهای مترقی و انسان دوست تماس بگیرید و بر علیه قوانین ضد پناهندگی دولتها و برای کسب حق مسلم پناهندگی برای کلیه متقاضیان از هر نقطه جهان که هستند، مبارزه کنید. رمز موفقیت ما در مبارزه متشکل و اتحاد با نهادها و جریانات پناهندگی و انسان دوست دیگر میباشد. این جریان و جنبش را باید تقویت کرد. برای تقویت جنبش و مبارزه مثمر ثمرتر، به ظرف و تشکل خود بپیوندید.

 برای متحق نمودن این امر بزرگ باید از سیاست و استراتژی و افق و امر اجتماعی جنبش پناهندگی در اروپا شروع کنیم و خصلت و وظایف خودمان را از آن استنتاج کنیم. اگر افق و استراتژی و معدود افرادی که عمیقا به آن باور دارند و بر آن پافشاری میکنند وجود داشته باشد، آن وقت میتوان یک جنبش قوی در دفاع از حقوق جهان شمول انسان ساخت، جنبش پناهندگی بدون رهبران سراسری شناخته شده و جسور بجایی نمیرسد. این رهبران باید مدافعان یک افق مشترک و متعلق به یک جنبش فکری، سیاسی واحد باشند.

دسته‌ها:توفیق محمدی