خانه > محمد امین کمانگر > چون گریه صواب است ما گریه نمی کنیم ! (گزارشی از پاتوق فرانکفورت)

چون گریه صواب است ما گریه نمی کنیم ! (گزارشی از پاتوق فرانکفورت)

جون 1, 2011

این سخن مادر یا شیر زنی است که پدرش به دست فاشیستهای اسلامی ایران اعدام شده است و خود نیز یکی از فعالین شهر فرانکفورت است. او در عین دیدن فیلم مراسم خاکسپاری عبدالله  و محمد چنین صدا سرداد، چون فاشیستهای اسلامی می گویند گریه صواب است ما گریه نمی کنیم .

سرِ ساعت شش بعداز ظهر است بحثِ  پاطوق قرار بود  با سخنان دختر جوانی که 3ماه و 9 روز در زندانهای   رژیم اسلامی بوده  و در ضد انسانی ترین حالت این مدت را  بسر برده است و چند بار  نیز مورد تجاوزجنسی اسلامیها قرار گرفته است شروع شود تا  پرده دیگر از اسرار و جنایات نظام اسلامی برداشته شود. اما شروع جلسۀ  پاطوق،  با فیلم خاکسپاری عبداله  و محمد آغاز گردید و جنایتی دیگر از حکومت ضد بشری اسلامی ایران در این جلسه  به سرِ صحنه رفت و نشان داده شد.
حاضرین در این جلسه به صحنه های این خاکسپاری به دقت نگاه می کردند و با تمام تنفر وانزجاراز رژیم اسلامی و سردمداران این حکومت زیر لب و آرام از این جنایات سخن می گفتند. پس از چند دقیقه  پردۀ سکوتِ سالن، همه را در آغوش گرفت  و نگاهها عمیقاٌ به دیواری که مراسم را برسینه خود منعکس می کرد دوخته شد و احساسها بجوش آمده بود.  و به آزار دهنده ترین جنگی که نظام اسلامی ایران علیه بشریت راه انداخته است نگاه می کردند که  چگونه و چه ساده دو جوان را،  دو برادر را همزمان به چوبۀ دار می آویزند و 32 سال است چنین  توحش خود را به روی مردم نشان می دهند و چنین جنایت می کنند.

 تعدادی از شرکت کنندگان  بدون اینکه بغل دستی را متوجه کنند آرام، آرام اشکها از گونه هایشان سرازیر می گردید. دستهای بعضی ها بخاطر فشار درون مشت گره کرده ای شده بود که گاه و بیگاه  مثل چکش قاضی دادگاه بر میز نا عدالتی این جهان وارونه  کوبیده می شد و بغض درون را منعکس می نمود.
تعدادی هم در ظاهر آرام نشسته بودند اما  نا خودآگاه روی صندلی حرکت می کردند و چهارچوبۀ صندلی داشت  می جنبید  و آرامی نداشت،  فشارِ درون  کنترل  نمی شد و طغیان آن  در حرکتهای نا موزون دست  و پا  و چهره خود را نشان می داد. گر چه  ظاهراٌ بغض ها در سینه حبث شده بود اما همه می خواستند آنچه در ذهن دارند با فریاد به زبان بیاورند. بخصوص هنگامی که مادر عبدالله و محمد خطاب به کل سران و دست اندر کاران حکومت اسلامی اعلام کرد که شماها  هر روز صد بار می میرید و به آخر خط رسیده اید و این پیام را به جهان متمدن فرستاد. کینه و نفرت جمعیت از این جانوران اسلامی بیش و بیشتر می شد.  بنظر من جلو سفارت رفتن و شعار دادن علیه جنایات حکومت اسلامی بعد از دیدن این  فیلمها   فقط می توانست دمی به این جمعیت آرامشی بدهد، اما فرا خوان پاطوق چنین نبود. بعد از فیلم خاکسپاری این  دو برادر جوان، صحنه های کوتاه و گذرا از چند سنگسار و دست و پا بریدن جوانان بدست اسلامیها  نشان داده شد و بعد بحث پیرامون این مسائل شروع شد. این جلسه  در سطح خود دادگاهی شد علیه کل نظام ضد بشری اسلامی ایران در طول این 32 سال  و همچنین  جواب دندان شکنی را هم به اصلاح طلبان حکومتی داد .

رجوع به تاریخ

اینکه ما در چه دوران تاریخی معینی قرار گرفته ایم و در تاریخ چه تأثیری داریم  بر می گردد به پراتیک انسانها،   اما حقیقت تاریخ در سپری شدن آن است.     تاریخ،  32 سال از پراتیک نظام اسلامی را در سینۀ خود حک کرده است.
  این جلسه به این تاریخ رجوع  کرد و مروری به صفحات  آن و به جنایت 32 ساله نظامی  اشاره کرد که  روی جوی خون شریف ترین و با انصاف ترین انسانها سر کار آمد و با کشتار نیز سر کار مانده است.  گیرایی و زنده بودن این جلسه در آن بود که سه  نسل از  بازگو کنندگان این تاریخِ  اسفناک  در این جلسه حضور داشتند و هر یک عملاٌ  به گوشه ای و به دوران مشخصی از این تاریخ  واین جنایات اشاره می نمودند . 

و بعد مسئول پاطوق سخنانی در رابط با اهداف اساسی پاطوق و برنامه های آینده آن ایراد کرد و جمع در این رابطه اظهار نظر کردند و پیشنهادات بسیار جالب و روشنی برای آینده پاطوق ارائه دادند. در ضمن در رأس ساعت 9 شب جلسه رسماٌ پایان پذیرفت اما بحثها همچنان ادامه داشت. این اولین جلسه پاطوق در سال 2011 در شهر فرانکفورت بود که در روز شنبه 21 مای بمدت سه ساعت ادامه داشت. این تصویر کوچک از جلسه بزرگی بود.
                                                شاد و پیروز باشید . محمدامین کمانگر   .21.5.2011