انواع درد ( شعر )
بعضی دردها خیلی عمیق و کاریند
بعض دردها خیلی بزرگتر از بزرگند
بعضی دردها تیر میکشند و میروند
بعضی دردها به وسعت کل جهانند
بعضی دردها هر شب سراغ آدم میان
بعضی دردها سر آدم رو گیج می کنند
بعضی دردها سوزانند مثل خورشید
بعضی دردها آدم رو یخ میکنند
بعضی دردها روح آدم رو میخورند
بعضی دردها کالبد رو از کار میندازند
بعضی دردها تو تنهایی دردناکترند
بعضی دردها از بچگی مثل سایه دنبالمونند
بعضی دردها درد بی دوایند
بعضی دردها مرهمشون گذشت زمونه
بعضی دردها آدم رو خفه میکنند
بعضی دردها دواشون مچاله شدنه
بعضی دردها خون آدم رو می جوشونند
بعضی دردها بلای آسمونیند
بعضی دردها خیلی زشتند
بعضی دردها ارزش کشیدن رو دارند
بعضی دردها بی دلیل و منطقند
بعضی دردها کاملا زمینی اند
بعضی دردها آدم رو مست میکنند
بعضی دردها آدم رو به فکر فرو میبرند
بعضی دردها ته دل آدم رو خالی میکنند
بعضی دردها دردسر سازند
بعضی دردها رو باید چشید
بعضی دردها رو باید زمزمه کرد
بعضی دردها رو باید خراشید
بعضی دردها رو باید نوش جان کرد
بعضی دردها خاطره رو به یاد می آورند
بعضی دردها تولید نفرت میکنند
بعضی دردها عمیقند و زلال
بعضی دردها خیلی سطحیند
بعضی درها خیسند و بعضی هاشون کویر خشک
بعضی دردها مال خود و بعضی هاشون مال دیگرانند
بعضی دردها سلسله مراتب دارند
بعضی دردها کم و زیاد میشوند
بعضی دردها مال زناست و بعضی هاشون مال مردها
بعضی دردها مال خاکند و بعضی هاشون مال مردم
بعضی دردها رو همه می شناسند
بعضی دردها کاملا خصوصیند
بعضی دردها گذشت زمان رو کند میکنند
بعضی دردها زندگی رو تباه میکنند
بعضی دردها چند قطبیند
بعضی دردها از نور سریعترند
بعضی دردها رو حیونات میکشند
بعضی دردها رو گل و گیاه
بعضی دردها مال خیانتند
بعضی دردها به خاطر وفایند
بعضی دردها رو خدا میفرسته
بعضی دردها رو طبیعت بی جان
بعضی دردها حال آدم رو به هم میزنند
بعضی دردها خیلی حقیرند
بعضی دردها از آدم باج میگیرند
بعضی دردها آدم رو وادار به اعتراف میکنند
بعضی ها درد بی دردی رو میکشند
بعضی ها درد خود کرده رو لمس میکنند
بعضی دردها رو باید درک کرد
بعضی دردها رو باید فهمید
بعضی دردها رو باید آروم کرد
بعضی دردها رو باید از بیخ خشکوند
بعضی دردها رو باید پذیرفت
بعضی دردها رو باید تنها گذاشت
بعضی دردها رو باید اندازه گرفت
بعضی دردها رو باید بخیه زد
بعضی دردها رو باید به مسافرت برد
بعضی دردها رو باید به گور سپرد
بعضی دردها رو باید فراموش کرد
بعضی دردها رو باید از بر کرد
بعضی دردها رو باید تو تاریخ نوشت
بعضی دردها رو باید روی سنگ حکاکی نمود
بعضی دردها رو باید به همه گفت
بعضی دردها رو نباید به زبون آورد
بعضی دردها رو باید قبول کرد
بعضی دردها رو باید ریشه کن نمود
بعضی دردها رو باید نفرین کرد
بعضی دردها رو باید تبریک گفت
بعضی دردها رو باید تلنبار کرد
بعضی دردها رو باید به صاحبانش برگردوند
بعضی دردها رو باید فروخت
بعضی دردها رو باید به محرم اسرار سپرد
بعضی دردها رو باید با دیگران کشید
بعضی دردها رو بهتره به آب سپرد
بعضی دردها رو باید سر برید
بعضی دردها رو باید رو دیوار نوشت
بعضی دردها اشک آدم رو در می آورند
بعضی دردها زبون آدم رو قفل میکنند
بعضی دردها لبها رو از طراوت می اندازند
بعضی دردها تو گوش آدم زوزه میکشند
بعضی دردها صدای آدم رو بلند میکنند
بعضی دردها آه از نهاد آدم بر می آورند
بعض دردها نفس رو تو سینه حبس میکنند
بعضی دردها پشت آدم رو می لرزانند
بعضی دردها کمر آدم رو میشکونند
بعضی دردها آدم رو هلاک میکنند
بعضی دردها آدم رو به حقیقت می رسونند
بعضی دردها واقعیت رو برملا میکنند
بعضی دردها در اوج احساسند
بعضی دردها کذب محضند
بعضی دردها خواب و خیالند
بعضی دردها آتشفشان عشقند
بعضی دردها ریشه در شعور دارن
بعضی دردها زایش عقلند
بعضی دردها احساس رو نشونه رفته اند
بعضی دردها متفکرند
بعضی دردها خیلی با مرامند
بعضی دردها خیلی بی پرنسیبند
بعضی دردها آدم رو وسوسه میکنند
بعضی دردها آدم رو معتاد میکنند
همه درد میکشند به غیر از خدا
بله ، خدا بی درد بی درده
فریدون حسین زاده
آرشيو دوم سايت آزادى بيان 