خانه > محمد امین کمانگر > این انقلابات سه پیام مهم را به جهانیان داد!

این انقلابات سه پیام مهم را به جهانیان داد!

جون 23, 2011

قانون بنیادی در تکامل بشر چنین حکم می کند که هر جا  ظلم و ستم و دیکتاتوری باشد آنجا مقاومت  وجود دارد و بالاخره تعرض اجتماعی مردم است که سر بلند می کند. تعرض به نظامی که نه بر مبنای خواسته ها و نیازهای انسان بنا شده است بلکه پول وسرمایه را خدای مطلق و بلامنازع قرار داده است. 

 تعرض انسانهایی که مشتاقانه در پی بوجود آوردن جامعه ای بهتر، انسانی،  آزاد، شاد  و مرفه  هستند و خواهان در هم کوبیدن نظام گندیده و دست و پاگیر امروز هستند. در زندگی انسان همیشه نوعی ضرورت و اجبار موجود است این ضرورت در زندگی اجتماعی بشر به نیروی مادی عظیمی تبدیل می گردد تا قانون و مناسبات کهن را تغییر دهد. هم اکنون انقلابات شمال آفریقا و خاورمیانه  در عمل دارد به این مسئله جواب می دهد و عمق ضرورتها را آشکار کرد،  ذهنیت  خود و جهان را تغییر داد و ذهنیت جهان را بسوی انقلاب بر گرداند.
چندین دهه  است که  طبقات حاکم و رسانه های وابسطه به آنها و روشنفکران و مبلغین و مروجین  در کمپ طبقات حاکم تعرض و  انقلاب مردم  را به نام خشونت و حمله به اموال مردم  تعریف وتبلیغ میکنند!؟ ( بزعم آنان حمله به مراکز سرکوب، ساختار، سیستم و نظم و نسق حاکمیت گویا اموال مردم هستند.) اما انقلابات اخیر پرده کذب و دروغینی که بوژوازی بر زندگی اجتماعی  مردم کشیده بود و آنرا درقالب  روابط اجتماعی تقویت می کرد از هم پاره کرد.
 این خیزشهای شورانگیز  سبک و سنتی را برحرکتهای سیاسی اجتماعی جامعه  آشکار کرد که  مبلغین و مروجین حاکمان، سالها علیه اش  گفته ونوشته بودند. امّا روابط متضاد طبقاتی و اختناقی که در آن جوامع وجود داشت گرایش توده ها را به سمت انقلاب هدایت کرد به آن سمتی که بورژوازی  از آن وحشت دارد و حتی ازبیان کردن  واژه  آن  در هراس بود.
 این طوفان کاخهای دیکتاتورهای منطقه را به لرزه در آورده است. بی جهت نبود که کامرون نخست وزیر انگلستان  گلویش را  پاره می کرد و می گفت که مردم مصر دمکراسی می خواهند و خواهان انقلاب نیستند یا رهبران آمریکا این اوضاع را چنین تصویر می کردند "انتقال تدریجی منظم و مسالمت آمیز به دمکراسی" و اوباما این انقلابات را دنیای جدید با خواسته های جدید می خواند.           

 این انقلابات دقیقاً نقطه حساس جامعه بورژوایی  را زد و در زیر این درد شدید آنها  اعتراف کردند که این انقلاب است و بر تزهای پوسیده، و عوامفریبانه شان خط بطلان کشیدند.
 انقلاباتی که در سال 88 ایران وهم اکنون در شمال آفریقا و خاور میانه در جریان است  به یمن تلاش انسانهای شریفی که توانستند در اشکال مختلف این مبارزات برحق و انسانی را پوشش دهند  به سراسر جهان مخابره شد،  تبلیغات دروغین  بورژوازی را آشکار کرد، انقلاب و اسم انقلاب  را در جهان برای دوره ای  دیگر همه معادلاتشان را بهم ریخت و بورژوازی را مجبور کرد بر اساس شرایط جدید اوضاع  جامعه را تحلیل و تعریف کند و به دست نشانده های خود توصیه کرد تا اوضاع عمیق تر و حاد تر نشده است  رفرم هایی را به حراج بگذارند  یا از مسند قدرت  کناره گیری نمایند.
این انقلابات عصر نوینی را در تاریخ شمال آفریقا و جهان آغاز نموده است وعصر وحشت از دیکتاتوریها را بسر رساند و دگرگونیهای سیاسی اجتماعی ای که در تاریخ این منطقه آغاز گشته است از موارد کم نظیر و  بی سابقه ای در تاریخ معاصر بوده است. مخصوصاٌ امروزه که زمان مصافها و فرصتهای عظیم برای پیروزیها و تحولات انقلابی در مقیاس جهانی است. این انقلابات سه  پیام بزرگ را به گوش جهانیان رساند.
اول  : مسئله بسیار مهم این است که  توده عظیم  و سازمان نیافته  مردم به خود اعتماد کردند و به این باور رسیدند که کلید تغییر جامعه در دست آنهاست و ثابت  کردند که می توانند قدرت را  تغییر دهند و  عملاٌ نیز تغییر دادند.
دوم : همۀ دیکتاتورها و پادشاهان و رئیس جمهورهای مادام العمر، شیخهای خود گمارده  به این مسئله پی بردند که دنیا وارد مرحله ای دیگر شده است. دوران طلایی آنان  بسر رسیده  و دوران سکوت و هراس مردم پایان پذیرفته است.  دیگر نمی توانند به دور جامعه که مردم را در آن زیر یوغ سرمایه و سرکوب به بند کشیده بودند حصار بکشند و دور از چشمِ جهانیان به فساد و جنایت ادامه دهند.  بعضی از رهبران این کشورها قبل از وزیدن  طوفان انقلاب  برای اینکه چند صباحی دیگر در مسند قدرت باقی بمانند در نهایت استیصال و درماندگی به مردم انقلابی وعده و وعید میدهند، پارلمانها را ملغی می کنند و سر کیسه ها را دارند شل می کنند اما مسئله اصلی این است که برای مردمی که خواهان انقلاب هستند در واقع این شروعی برای برپایی یک حکومت  انسانی ومتمدنانه است.
سوم : این اوضاع معادلات جهان را عوض کرد. همه نظریه پردازان و حامیان  غربی حکومتهای دیکتاتور به وحشت افتادند که چگونه این انقلابات آنها را غافلگیر کرد. در شروع این انقلابها از دیکتاتورهای دست نشانده خود دفاع می کردند از جمله آمریکا در اوائل انقلاب مصر بیانیه ای صادر نمود و از دیکتا تور مصر جهت ماندن در مسند قدرت دفاع کرد.  خواستند انقلاب را به اشکال مختلف در نطفه خفه کنند، اما طوفان انقلابات در منطقه  مسیرحرکت  را عوض کرد  وآنها  عملاٌ  دریافتند که سرکوب و بستن فضای سیاسی بیش از این قادر به پیشبرد و پیشروی سیاستهایشان در این جوامع نیست. جهان وارد دور جدیدی شده است مردم به دنبال آزادی ،رفاه، شادی و یک زندگی مدرن  هستند. زمان بر نمی گردد. انقلابات پیش می روند و تداوم می یابند. خواسته ها و مطالبات  مردم  در میدان التحریر قاهره را در مشتهای گره کرده و مطالبات کارگران و جوانان یونان و اسپانیا  داریم می بینیم.                          
 زنده باد انقلاب . زنده باد انسانیت.
19 ژوئن 2011