خانه > محمد امین کمانگر > در شریعت خونِ تو حفظِ نظمِ امور است

در شریعت خونِ تو حفظِ نظمِ امور است

ژوئیه 14, 2011

بگذار نقاشانِ بی ادعا نقاشی کنند
در فضای غم آلود یک درد
دردِ عاشقی عاصیی سنگسار شده.
در انفجارهای پیاپی  اعترافِ یک عشق

بگذار شاعران
 بدون لکنه زبانِ  سنتها
 پاره کنند حیات خلوتِ  گدایی اذان گویان.
برای حفظِ نظمِ امور.

بگذار که نویسنگان
اشکِ شوقِ  قلم را
آنطور که واژه عشق روان است
 رها کنند
و ابطالِ زمان را طلب.

بگذار  تاریخ  قاب کند
 آن عشقی که .
کامِ شمشیر و طنابِ دار و تازیانه تحقیر  را بجان خرید
و طلوع را  بی ابهام  بکام کشید.

بگذار با جرئتِ اعتراف
 منطقِ عشق قوی بماند
تا شاهراهِ حقیقت
 تاریخ را نظاره گر شود.

خاموشیی تو
 با هزاران زبان در سخن است
 در باز تابِ طغیانِ درون

بگذار سفیر سنگهای اذان گویان
 بر اقرار عشق بتازند
 تا غنچه های گلِ سرخ
 مرگِ عروس را حاشا کنند.

بگذار عروس شب عاطفه ها
در نگاه سنتهای آلوده بجنگ
اقرارعشق را زمزمه کند
تا رازِ  پنهانِ سفری ناخواسته
 در قفس مدفون نگردد.

نیروی شتابدار
 با باوری نشسته در چشمانت
تا لوح از گذشته بروبید.

تیغِ  سزای عشق نبرّد
در این فصل رستاخیز.

پیکر عظیم  عاطفه  را
بی واهمه
عشق به تصویر کشید!

محمدامین کمانگر       12.7.2011