بردگی زن حجاب وعفاف ترجمه شده است (قسمت دوّم)

جامعه بشری نسبت به قرنهای پیشین تغیيراتی بسیار کرده  و اندوخته ای از تجربه ها را پشت سر خود دارد. نحوه زندگی مداوما در حال تغيیر بوده و هست  و ارزشها و نگرشها به زندگی دگر گون شده است. از روابط طایفه ای و قبلیه ای تا روابط بین دولتها و تا روابط در بین فرد فرد انسانها. در بسیاری از جوامع بشری مذهب، فرهنگ، مناسبات اجتماعی مانند قبل٬ حاکمیت کور نمی کند و نهاد هایي  مثل نهاد خانواده از لحاظ کمی و کیفی  تغیرات بسیاری کرده و تجربیات بسیاری اندوخته شده است.

در مورد پوشش اگر تاریخ جامعه بشری را ورق بزنیم و به لباس ملی و محلی ملتها نگاهی بیاندازیم حجاب و پوشش زن را در آن خواهیم دید. در عهد باستان حجاب و پوشش در میان یهودیان، مسیحیان، اعراب، همچنين در یونان، آلمان، و هندوستان، پوشش زن رعایت می شده  اما در نیمۀ دوم قرن هیجدهم در اروپا شروع به برداشتن این پوشش کردند و  امروز هم به اینحا رسیده اند که  می بینیم و ما به عنوان تاریخ به آن رجوع می کنیم .مسئله دیگر  این است  که تاریخاٌ  اثبات شده است که ادیان بطور کلی در طول حیات زندگی بشر ابزاری بوده اند برای به سکوت واداشتن و سر بزیر نگه داشتنِ انسانها بخصوص زنان و اساساٌ فلسفۀ وجودی کل ادیان چنین است. اما فشار مدنیت و قدرت مردم آزادیخواه در بسیاری از نقطه های کرۀ زمین بربریت مذاهب را به عقب راند. منتها  در جوامع اسلامی مسئله به شکل دیگر است. امروز هم، اسلام در مقابل تحولات و پیشرفتهای اجتماعی و بهبود زندگی انسانها با تمام قوا مقاومت ميکند٬ عليه حقوق و حرمت انسانها و بويژه حقوق زنان عمل ميکند  و رجوع به گذشته جز ارکان اصلی آن است!؟

می خواهند در همان قالب و روابط قبیله ای  یعنی روابط  و سنتهای اعصار قبل و تکرارِ این  روابط  کهنه باقی بمانند  و چهارچوب  این مناسبات  کهن را به هر شیوه ممکن  حفظ  نمایند تا مردم آگاه نشوند، تا مردان قبیله حاکمیت کنند. تا بزرگان قوم همه کاره باشند تا  این عتیقه دورۀ حرمسراها خلوت نشود، تا آن سنت و رسوماتی که  زن را کلفت و برده مرد در خانواده می داند از هم پاشیده نشود، تا آیت الله ها و شیخها فرمان برانند و زنان و کودکان بسان برد گان اسیر و فرمانبردار برای سواستفاده مردان  باقی بمانند و تا کنیزکان  در سکوتی اسرار آمیزندانند و نپرسند که چرا چنین است؟
آیا زن در دین اسلام بعنوان یک انسان و یک زن اجازه خود بودن دارد؟ یا خود بودن تعبیرش کتک و زندان، کشتن و سنگسار یا روبرو شدن با آتش جهنم و قهر خداست؟
حجاب

دین اسلام نگه دارنده فرهنگ حجاب و عفاف است. حجاب  یعنی پوشش، پرده، مانع، روپوش، بازدارندگی، روبند، امّا حجاب  برای زن یعنی تن دادن به بردگی در زندانی تنگ برای عبودیت و اطاعت، حجاب یعنی آشکار ترین و بر جسته ترین شکل و شیوۀ اسارت زن. رهبران اسلامی  به صلیب کشیدن آزادی و اندیشه های زن را به زبان حجاب و عفاف ترجمه کرده اند!                        عفاف : یعنی حالت نفسانی یا درونی که از چیرگی شهوت بر افراد جلو گیری می کند. به عبارتی واضح تر و بهتر یعنی ختنه و مثله کردنِ زنان!

نکته ای که بسیار اساسی و قابل توجه است  روابطۀ  ژرف و تنگاتنگ دو واژۀ  اسلام و حجاب  است که به هیچ شیوۀ ممکن  از همدیگر قابل تفکیک نبوده و نیستند. جدا سازی هر یک از این دو واژه  باعثِ گسست مبانی و اصول دیگری می شود. چنانچه  اگر از حکومت اسلامی ایران  این سمبل بردگی زن  را بگیرید دیگر نظام اسلامی موجودیتی ندارد چون در اسلام پیکر زن و نقاط بر جسته او  که رهبران اسلام از آن می ترسند باید پوشیده شود تا مردان خدا را به وسوسه نیاندازند. در این رابطه  به چند نکته از دیدگاههای بنیان گذاران اسلام توجه کنید.

حجاب از دیدگاه علی بن ابی طالب " پوشیدن لباس ضخیم بر شما واجب است، زیرا کسی که لباسش نازک و بدن نما باشد، دینش نیز ضعیف و نازک است".
جایی دیگر ضمن فرمایشات! به فرزندش  حسن می فرماید "در مورد حجاب بانوان سختگیر باش، چرا که رعایت حجاب به طور جدی و محکم زنان را سالم تر و پاکیزه تر حفظ خواهد کرد".
امام صادق  " به یکی از خواهران محمدبن عمیر فرمود وقتی که به دیدار برادرت رفتی لباسهای رنگا رنگ و تحریک آمیز بر تن مکن"!

پيغمبر مسلمانان محمد ميگويد" برای زن جایز نیست مچ پایش را برای مرد نا محرم آشکار سازد و اگر
مرتکب چنین عملی شد اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت می کند، دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ می شود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت می کنند. چهارم: عذاب درد ناکی برای او در روز فیامت آماده شده است. هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد زینتش را برای غیر از شوهرش آشکار نمی کند و هیچ موی سر و مچ پای خود را نمایان نمی سازد و هر زنی که این کار ها را برای غیر شوهرش انجام دهد دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خویش خشم گین کرده است". سخنان پيغمبر به نقل از وبلاک آقای  مجید م   است .

رسول خدا ( ص) از حضرت جبرئیل سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند.؟ 
جبرئیل فرمود بله. ( یکی از آنجاهایی که فرشتگان می خندند) زمانی است که زن بی حجاب و بد حجابی می میرد، و بستگان او را در قبر می گذارند و روی آنرا با خشت و خاک می پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می خندند و می گویند تا وقتی که جوان بود و با دید نش هر کسی را تحریک می کرد و به گناه می انداخت ( پدرش و برادرش و شوهرش و …. از خود غیرت نشان ندادند) و اورا نپوشاندند. ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می پوشانند. بر گرفته از وبلاک آقای محمد نظام آبادی.

حال به کلام خدا در این باره توجه فرمائید
آیه های 32 ـ 33ـ 59ـ در سوره احزاب  32ـ  ای زنان پیغمبر پرهیز کاری ورزید همانندِ هیچ یک از زنان نیستید ( بلکه برترید) پس نرم سخن مگوئید مبادا آنکه بیمار دل است٬ به طمع افتد و ( نیز) سخن به شایستگی گویید.
33ـ و در خانه هایتان آرام گیرید و چون خو�
�ش آرایی دورۀ جاهلیت نخستین خویش آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستادۀ او فرمانبرداری کنید، جز این نیست که خداوند می خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند.
59ـ ای پیغمبر به همسرانت و دخترانت و زنان مومن بگو چادرهایشان را بر خویش نیک بپوشند،این (کار) برای اینکه به پاکدامنی شناخته شوند و آزار نبینند نزدیکتر است و خداوند آمرزنده ای بخشاینده است.
با تأکید به نکاتی که در بالا بدان اشاره رفت، بنظر من رژیم اسلامی ایران نماینده  راستین اسلام و آنچه که رهبران اسلام گفته اند و در کتاب خدا آمده است مو بمو دارد به اجرا در می آورد.

 جامعه ایران حجاب نمی پذیرد.

می بینیم که "حقوق زنان"  در جامعه اسلام زدۀ ایران تنها  و تنها به پوشش اجباری و حجاب محدود نشده و نخواهد شد بلکه زن ستیزی و اذیت و آزارسیستماتیک  زنان در این سیستم هر روزه و هر ساعته طبق قوانین شریعه در اشکال مختلف به جرم زن بودن، به جرمِ حضور داشتن و اعتراض کردن، بجرمِ دوست داشتن، به جرمِ قبول نکردن،  به جرمِ آزادیخواهی، يک امر روزمره و دائمي است. هدف از اجباری کردن حجاب٬ به تمکين واداشتن زنان است٬ همان هدفی است که با شکنجه و آزار و اذيت زنان زندانی سیاسی٬ بدنبال اجراي آن هستند٬  درهم شکستن عزم و اراده زندانيان سياسي و وادار کردن آنها به اطاعت از جلادان.

 اما جامعۀ ایران حجاب نمی پذیرد.  زنان و دختران ایرانی این را به اثبات رسانده اند و هر روزه و هر ساعته علیه این بردگی مبارزه می کنند.  مبارزه ای به بلندی تاریخ  32 سالۀ این جنبش انقلابی و آزادیخواهی، از اسید پاشی   گله های حزب الله با شعار یا روسری یا توسری در انقلاب  57 تا بلایی که امروزه به غیر انسانی تیرین شیوه به سر ترانۀ موسوی  و فرشتۀ علیزاده دانشجوی دانشگاه الزهرا و صدها زن  مبارز و انقلابی دیگرآوردند! از آن زمان تا کنون ( 57) حجاب شلاق این حکومت است و زنان هم در مقابل این سمبل بردگی ایستاده و آنی کوتاه نیامده اند و هم اکنون این حکومت زیر موج ضربات  میلیونها زن  ضد حجاب  قرار دارد و ابعاد نارضایتی و اعتراض و زیر پا گذاشتن قوانین و شئونات اسلامی چنان وسیع  و چنان شتابی گرفته  است که  دعوای جناحهای رژیم اسلامی  را بالاتر و حاد تر کرده است و حکومتِ این قداره بندان مجبور به اذعان شکست  طرحهایش است. اینها روانشناسی جامعه را می شناسند و می دانند که طوفانِ انقلابِ زنانه درراه است و در آینده نزدیک با چه تعرض  گستردۀ  توده ای  مواجه می شوند و میدانند که  جامعه عصیان زده ایران با چه شدت و حِدتی در حال دفع اسلام و مظاهر اسلامی از خود است.
زنده باد جنبش آزادی زن. جمعه 19 آگوست 2011.      ادامه دارد