خانه > افسانه وحدت > دست مذهب از زندگی کودکان کوتاه

دست مذهب از زندگی کودکان کوتاه

اکتبر 12, 2011

نهاد کودکان مقدمند از بدو تاسیس تاکنون بر اهمیت بی‌ مذهبی‌ کودکان تاکید دائمی داشته و تحمیل مذهب به کودک را جزو خشونت علیه کودک و دست اندازی به حریم کودک تلقی کرده وخواهان جامعه‌ای است که در آن این تحمیل را چه از طرف دولت و آموزش و پرورش و چه توسط پدر و مادر جرم به حساب بیاورد. تعدادی از اعضای ما، بینندگان تلویزیون و خوانندگان نشریات ما علت این تاکید را سؤال میکنند. امیدوارم بتوانم تا حدی جوابگو باشم.

کودک مذهب ندارد. اگر بزرگسالان ایدهای مذهبی خود را به کودک تحمیل نکنند و عقاید خود را در این زمینه به کودک منتقل نکنند٬  خود کودک درجهان کودکیش دنبال کشف این اعتقادات نیست. اینطور نیست که بگوید حالا بروم نماز بخوانم یا روزه بگیرم، یا روسری سرم کنم. این‌ها تحمیلات بزرگتر‌ها به کودک است. مذهب را همیشه یا با تنبیه، یا تشویق یا با ترساندن از آتش جهنم و سقوط از  پل صلات و عزرائیل و شیطان و غیره به کودک تحمیل کرده اند. حجاب انتخاب هیچ کودکی نیست، کودک مذهب را به ارث میبرد، مجبورش میکنند فرائض دینی بجا بیاورد، روزه بگیرد، افراد را به محرم و نامحرم تقسیم کند. از ۹ سالگی با یک جشن تکلیف زن اعلامش کنند. از اینها جدی تر تجاوز شرعی و قانونی به جسم کودکان دختر که از نظر شرعی به سنّ شرعی برای تمتع مردان رسیده اند است. تازه این هم کافی‌ نیست، اینکه بزرگسالی به خودش اجازه بدهد که قطعه‌ای از بدن کودک را ببرد و به اصطلاح ختنه یا مثله کند عین بی‌ حرمتی به  جسم کودک بعنوان انسانی‌ که باید تمامی حقوق انسانیش را محترم شمرد است.
 به این ترتیب است که شخصیت و هویت کودک مورد هجوم قرار میگیرد، دنیای زیبای کودکیش تغییر میکند، خلاقیت و فکر آزاد از او گرفته میشود. این ‌ کودک را از حقوق اجتماعی و مدنیش محروم کردن است و بایستی‌ جرم تلقی شود.
همانطور که میگوییم کسی‌ حق آزار و اذیت کودک را ندارد! هیچکس حق استفاده جنسی‌ از کودک را نباید داشته باشد، هیچکس حق استفاده از کار حرفه ای کودکان را نباید داشته باشد، هیچکس حق محروم کردن کودک از امکانات اجتماعی و جلوگیری از تحصیل و آموزش آن را نباید داشته باشد. به همین شکل هم باید بگوییم هیچکس حق شستشوی مغزی و دست درازی به حریم فکری و آزادی کودکان، از طریق مذهب را هم نباید داشته باشد! اینها جرایمی است که جمهوری اسلامی روز مره مرتکب میشود . این‌ها جرایمی است که قانونان در ایران بیش از سه دهه است صورت گرفته است.
مذهب دستور هر نوع کودک آزاری را شرعا صادر میکند٬ به عنوان مثال بر اساس قوانین جزایی اسلامی قصاص، کودکان در ایران اعدام میشوند.

اگر مذهب امر خصوصی انسانها بود، اگر در قدرت سیاسی نبود، اگر دست از سر کودکان و آموزش و پرورش بر می‌داشت مسلما مردم به فکر دفاع از خود درمقابل تهاجم مذهب به زندگیشان بر نمی آمدند. در ایران٬ حکومتی بر سر کار است که میخواهد مردم را برنگ خودش درآورد، روش خودش یعنی‌ ارزش‌های قرون وسطایی از گور در آمده را با اسلحه و زندان و غیرو به مردم تحمیل کند. اگر کودکی شئون مذهبی‌ را به جا نیاورد سعی‌ میکنند پدر و مادرش راهم به جانش بیاندازند.

 بیش از سه دهه است که بجای محیط علمی٬ محیط جهل و خرافات در مدارس را حاکم کرده اند، به جای آموزش علم و دانش از دانش آموزان شمارش صلوات میخواهند. بجای محیطی‌ مطلوب و شاد، مکانی غمزده و بشدت خسته کننده ایجاد کرده اند. طبق اخبار حکومتی دختران زیادی دچار افسردگی هستند. این وضیعتی است که حکومت اسلامی کودک ستیز برای کودکان ایجاد کرده است و این تاثیرمذهب است بر زندگی کودک.
با وجودی که آیت الله‌ها و ملاهای و ریز و درشت این حکومت به تربیت اسلامی کودکان مشغولند، رابطه آزادانه و طبیعی دختر و پسر را ممنوع کردند، عاشق شدن را جرم تلقی کردند و هر آنچه جالب و انسانیست از کودک سلب کردند، ولی‌ میبینیم همین نسل علیه این حکومت هنگامه به پا کرد و اگر سرکوب شدید و شکنجه‌های وحشیانه و تجاوز درون زندانها میگذاشت بساط این حکومت را با چپاولش و مذهب ش زیر و رو میکردند.
ما در نهاد کودکان مقدمند پدر و مادر را صاحب کودک نمیدانیم. این را حق کودک میدانیم که صرف نظر از باور‌ها و اعتقادات مذهبی‌ والدینش از یک آموزش و پرورش سکولار و غیر مذهبی‌ برخوردار باشد. کودکان اعضای با ارزش جامعه هستند و ما جامعه و دولت را موظف به دفاع و حفاظت از حقوق آنها میدانیم. و به دلائل ذکر شده، ما مبارزه برای حقوق کودکان در ایران را جدا از مبارزه برای خلاصی کودک از شر مذهب نمیدانیم.

دسته‌ها:افسانه وحدت