خانه > مصلح ریبوار > باش تا صبح دولتش بدمد

باش تا صبح دولتش بدمد

اکتبر 16, 2011

جنبش 99% "اشغال وال ستریت" را، دیگر نمیتوان رنگ ناسیونالیستی زد. اگر "بهار عربی" اصطلاحی بود که خیزش مردمی سال را رنگ ناسیونالیسم عربی بزنند؛  اگر عنوان جعلی تر "بیداری اسلامی" را بخشی از بورژوازی منطقه علم کرد تا رنگ ناسیونالیسم جهان سومی  به جنبش بزند؛ این جنبش را، که وسیعا خودرا جهانی و انترناسیونالیستی نشان داده است؛ جنبشی را که شعارهایی نظیر "جنگ طبقاتی" را در لندن و "بوق برای انقلاب" را در کلن و دیگر شعارهای رادیکال در مادرید و رم و آتن و برلین و تل اویو و هنگ کنگ و توکیو استرالیا و نیو زیلند و آلاسکا و سانفرانسیسکو و فلوریدا و واشنگنتن و نیویورک را سرمیدهد، به این آسانی ها نمیتوان ازما گرفت.

این جنبش ماست؛ و حالا بهتر معلوم میشود که جنبشی که بهارعربیش مینامیدند، یا اسم نچسپ تر بیداری اسلامی را خواستند به آن حقنه کنند؛ ونیز جنبش کارگران یونان، فرانسه وهمچنین شورشهای لندن و کلاٌ اعتراضاتیکه دست به ریشه میبرند، همه وهمه، طلیعه های این جنبش انترناسیونالیستی وطبقاتی بوده اند که به قول ظریفی: حتی اوبامای حراف را، به لکنت انداخته است! آری: این جنبشی است که آمده است که بماند!

اگر ناسیونالیسم جهان سومی در لباس اسلامیسم و قبل از آن جنبشهای سوکارنو و مصدق و یا ناسیوالیسم عربی در قالب ناصریسم و بعثیسم و غیره، اساسا علیه بیداری کمونیستی کارگر، برای چند دهه، عربده کش میدان بودند، حال دربرابر واقعیت وقیح بحران سرمایه داری رنگ میبازند و ما شاهد (و پیشقراولان) یک طلیعه ی نوین یک جنبش کارگری نوین، کمونیستی و جهانی میشویم. البته، این فستیوال جهانی مستلزم تلاش پیگیرتر کمونیستها و پیشروان جنبش کارگری است؛ تا این جنبش را، که با همه ی عظمتش، هنوز آسیب پذیر و شکننده است، به آگاهی و تشکل کارگری محلی و انترناسیونال مسلح نمایند تا این جنبش میلیاردی شکست ناپذیر شود.

چپ و راست میشنویم و میبینم که این جنبش خودرا جنبش %99 مینامند. 99% از 7 میلیارد جمعیت جهان، چندان کمتر از خود 7 میلیارد نیست! اکثریت عظیمی از این 7 میلیارد را هم طبقه ی کارگر تشکیل میدهند. کارگران (به معنی انسانهایی که بدون کارکردن نمیتوانند زندگی کنند) نباید از پنج- شش میلیارد کمتر باشند: میلیاردها انسان شریف و زحمتکش که میتوانند چرخ سرنوشت خود و جهان را به دست بگیرند! طبقه ی کارگر، هیچوقت از چنین برتری برخوردار نبوده است! چیزی که هنوزبه کار عظیمی نیازمند است، اینستکه این نیرو را هدفمند و موثر، در راستای کمونیسم و سوسیالیسم، وبرای رهایی قطعی انسان از استثمار و ستم مجهز کنیم! آری: وظیفه ی آگاهی و تشکل کمونیستی و انترناسیونالیستی بخشیدن به این جنبش، دست کمونیستها را میبوسد.

غیرممکن به نظر نمیرسد که همین موج عظیم مبارزه به نتایج غیر منتظره یی بینجامد و ما شاهد وآورنده ی سعادت بشر باشیم؛ اما در هرحال این یک جنبش برگشت ناپذیراست. برگشت ناپذیر به این معنی که دیگر جهان نمیتواند جولانگاه عربده جویانی چون بوش و بلیر و تاچر و برلسکونی باشد؛ نمیتواند اوباما را، که اوهم دیگر آشکارا به صف چاقوکشان ناتو- مدار پیوسته، مسیح زمانه بداند؛ واز جمله ظرفیت آنرا دارد که نقشه های ناتو برای حمله ی به مردم دیگر کشورها، ازجمله ایران را نقش برآب کند!

این جنبش، همین حالا هم، سطح روشنی از آگاهی انترناسیونالیستی و کمونیستی را از خود نشان میدهد: شعارهایی نظیر جنگ طبقاتی یا "اشغال وال ستریت نه فلسطین" یا "بوق برای انقلاب" یا عکسهای مارکس و لنین وچه گوارا، نشان از این پتانسیل دارد. همین جنبش میتواند عناصر کارگری و صمیمی چپ سنتی را از سرگشتگی درآورد و این ظرفیت را دارد که همه ی توده های ستمدیده و خواهان تغیرات رادیکال را، توده های اسلام زده و از جمله کارگران و همه ی مردم ایران را، وبالاخره چنانکه خودرا نامیده است، 99% جهان را متحد نماید؛ و چه نیرویی میتواند جلودار چنین بهمن نیرومندی شود؟!

چنین بهمنی، میتواند بهاری کارگری و کمونیستی به ارمغان بیآورد که به قول اوژن پوتیه، شاعر سرود انترناسیونال، بشریت را آزاد خواهد کرد.

باش تا صبح دولتش بدمد         کین هنوز از نتایج سحر است.

مصلح ریبوار

 jm.rebwar@gmail.com

دسته‌ها:مصلح ریبوار