خانه > محمد امین کمانگر > فرانکفورت ١۵ اکتبر، خانمی شرکت من در این تظاهرات بخاطرآیندۀ نا معلوم بچه ام است

فرانکفورت ١۵ اکتبر، خانمی شرکت من در این تظاهرات بخاطرآیندۀ نا معلوم بچه ام است

اکتبر 16, 2011

دورۀ جدید و پر شتابی در جهان شروع شده  و عصر دیگری آغاز گشته است. عصری که دارد  عمیقاً می اندیشد و موقعیت بشر را معنا میدهد. امروز در شهر فرانکفورت  مثل صدها شهر دیگر در جهان مخالفین جامعه موجود که از دردِ بزرگِ فقر می نالند به خیابانها آمدند تا دنیای دیگری و دنیای بهتری را بنیان نهند .

از ساعت 12 ظهر امروز  تظاهر کنند گان به طرف بانکهای این شهر راه افتادند و مقصد اصلی این راه پیمایی تجمع در مقابل  بانک مرکزی اروپا  بود. در مسیر این راه پیمایی  شعارها علیه بانکها، علیه نابرابری جامعه و اینکه جامعه از کثافت بورژوازی اشباح شده ، مردم خانه نمانید بیائید بیرون، این روز روز تغییر است ، این دنیا نباید چنین بماند که هست. همبستگی جهانی، همبستگی جهانی و دهها  شعار دیگر که علیه نابرابری در جهان موجود  داده می شد. در صفِ تظاهرات جمعی با قابلمه و قاشق و چند نفری هم هر کدام  صندوق کوچکی در دست داشتند و گاهی  با قاشق  به قابلمه می کوبیدند و گهی به صندوق.  شعارشان چنین بود که در جهان صندوق ها پر  امّا قابلمه ها خالی هستند ( بانکها پر از پول، شکمِ مردم خالی )  و خانمی 33 ساله با کودکی 8 ماهه در این تظاهرات چنین گفت، من امروز در این تظاهرات شرکت کرده ام تا ببینم آینده  و سر نوشت این کودک من در این دنیا چه خواهد شد.

 جمعیت  عظیم مردم  به جلوِ اولین بانک که رسیدند شعارها مثل بمب صدا می  داد فریادها و سوت کشیدنها، دست تکان دادن جوانان با مشتهای کره کرده روبه این بانک، چنین شعار می دادند  میلیاردها ایورو اینجا خوابیده است اکثریت  مردم  شبها گرسنه می خوابند.   تظاهرات روبه جلو ادامه داشت و صدها روزنامه نگار و رادیو و چندین کانال تلویزیونی فیلم عکس می گرفتد در طول این مسیر ماهم باعکس مارکس  و نوشته ای  که مارکس بر گشته است  شرکت کردیم که توجه بسیاری را بخود جلب می کرد.  مارش و موج عظیم حرکت مردم و کوبیدنِ  انواع دهل  و دمبکها  در بین بانکهای سر به فلک کشیدۀ  این خیابانها جنب و جوش خاصی  را به تظاهر کنندگان می داد.

تا به جلو بانک مرکزی اروپا رسیدند آنجا برای چند دقیقه کسی صدای کسی را نمی شنید، کسی به کسی گوش نمی داد، بلند گوها خفه شده بودند.  آنچه آنی  قدرت گرفت  وحاکمیت می کرد  سوت کشیدن و صدای جوانان و هورا کشیدن بود. بقول یکی از جوانان که از شهری دیگر نزدیک فرانکفورت آمده بود گفت قرار ما این بود  که جهان در این لحظه چنین باشد.

رو به روی این بانک تجموع  نمودند و دهها نفر سخنرانی کردند و اعتراض خود را علیه اوضاع اسفبار جهان اعلام داشتند.  اینجا با زکر جمله ای  از خانمی که  یکی از سخنرانان تظاهرات امروز بود گذارش را پایان خواهم برد و گذارشات مفصلتر آن همراه عکس وفیلم تقدیم  حضورتان خواهد شد.  این حرکتهای اولیۀ ماست سرمایه انسانیت را از انسانها گرفته است  ما باید انسانیت را به  انسانها  باز گردانیم .

    زنده باد انسانیت.    محمدامین کمانگر                    15 اکتبر 2011