خانه > محمد امین کمانگر > بجای پول عشق و محبت را تولید کنید!

بجای پول عشق و محبت را تولید کنید!

اکتبر 25, 2011

شنبه روزی دیگر از این مصاف جهانی بود و مردمانی به خیابانها آمدند که به این دنیا در این شکل و شمایل اعتراض دارند و می خواهند این چهرۀ کثیف را عوض نمایند تا در دنیای سالم تر و آزادتر زندگی کنند و روئیاهای دلشان ببار بنشیند.

حول موضوع بانک و سود بانک این اعتراضات معنی گرفت و از این کانال کلِ نظامِ موجود را افشا، نقد و محکوم می کنند.

از ساعت یازده صبح روز شنبه  22 اکتبر مردم از مناظق مختلف فرانکفورت واردِ میدان مرکزی شهر شدند و به  دور ماشین  بزرگی حلقه  زدند  که  اطراف آن از نوشته های بسیار زیبا و پر معنی  پوشیده شده است  و چندین دختر و پسر در آن بعنوان مجری برنامه های این روز را اعلام می نمایند. بر روی پلاکارت بزرگی که سراسر طرف چپ ماشین را در بر گرفته است  چنین نوشته شده نه به پول، بجای پول عشق و محبت را تولید کنید. از ساعت 12 سخنرانان در مورد اوضاع  امروز جهان سخنرانی کردند.  و بعد  در خیابانهای شهر راه افتادند و عملاٌ مارش علیه سرمایه شروع شد. این هفته بر خلاف هفتۀ گذشته مسیر بسیار طولانی تر بود علاوه بر خیابانهای که بانکها  در آن قرار گرفته  این مارش به چند خیابان دیگر اصلی شهر  کشیده شد. جمعیت امروز را بین پنج تا شش هزار نفر اعلام کردند و امیدوارند که هفته آینده بیش از این شرکت کنند. در مسیر تظاهرات انواع و اقسام پلاکارتها  دیده می شدند که هر کدام خواسته ای از خواستهای انسانها را مطرح و نمایندگی می کردند. از پلاکاتهای بزرگ بر روی چوبهای بلند تا تکه پارچه ای بر روی پشت جوانان، یا برروی کوله پشتیها،  تا تکه کارتن  کوچکی که با  بی سلیقه ترین شیوه پاره شده بوده تا تکه کاغذی بر دست سیمای خاصی به این تظاهرات داده بود  و هیچ دوربینی به آنها  توجهی نداشت  اما پر معنا  ترین نقاشیها  و نوشته ها را  در سینه های خود جای داده دبودند. مثلا  دو قلب در کنار هم، نقاشی دو دست سیاه و سفید  قفل در هم، کشیدن سگ و گربه و موش در کنار هم ونقاشی انسانی  شاخدار در مقابلشان با زبانی دراز.   یا اینکه با ماژیک نوشته بودند  بانک و سود بانک بشر را به سیاهی نشانده، در ردیفی سه  مادر جوان با سه واگن بچه در کنار هم راه می رفتند  و بچه ها هم چند و چندین ماهه بودند و روی واگن وسطی چنین نوشته بودند." حرکتی کوچک برای آیندۀ بزرگ، هم من هم تو هم او"  کسی که اگر کمی دقت می کرد  صدها شکل از این  دست نوشته ها را می دید که چگونه هر انسانی  افکار خود را با ساده ترین شکل در معرض دید همگان قرار داده و چگونه  و با این حرکت ساده  بیزاری خود از این دنیا را نشان می دهد. در چنین اعتراضهایی مهم فقط صف طولانی تظاهراتها، یا توجه به سخنِ سخنرانان نیست. باید این امر مهم  را نیز در نظر گرفت  که توده شرکت کننده در این اعتراضها چگونه خود را نشان می دهند  چگونه و چه شعاری در دست دارند. به این مسائل ریز باید  دقت  کرد، جمع بندی کرد،  تا انسان بتواند عمق اعتراض جمع را ببیند. درعین حال  همه برای تغیر وضع موجود در این مارش انسانی شرکت کرده بودند.

شعارها از اتحاد مردم جهان باهم علیه وضع موجود داده می شد و سخن رانان مثل هفته گذشته از فقر و بیکاری و بی خان و مانی اکثریت عظیمِ مردم  جهان صحبت می کردند. جوانی  اسپانیایی  به زبان آلمانی در مورد مصرو لیبی و کلاٌ انقلابات آن منطقه  سخنرانی  بسیار زیبایی کرد  و در عین حال  تأسف آمیز ترین آمار را از فقر بیکاری و بی خان و مانی  مردم اسپانیا داد که  هر چند معنای  این واژه ها ی  تلخ برای اکثریت این انسانها آشنا بودند اما همه را متأثر کرد. بعد از آن مجری بر نامه اعلام  کرد که همه دست در دست هم  نهیم،  بعد چند هزار نفر دست در دست هم نهادند یا بازوها را باهم حلقه کردند و او چنین گفت"اگر کسی در جهان گرسنه باشد ما همه گرسنه ایم، اگر بی خان مان باشد ما همه چنین هستیم، که چنین است و هستیم!"  بعد از آن صدای شعار مردم جهان متحد شوید بانکها و خیابانهای اطراف را بلرزه در آورد. ناگفته نماند این سخنرانی  در برابر بانک مرکزی اروپا ایراد شد که تعداد زیادی در مقابل آن اعتصاب کرده اند و این اعتراض و اعتصاب وارد دومین هفته خود شد ه است که گزارش مربوط به آن را بعداٌ به عرض خواهم رساند.

 

 تا شنبه آینده و گزارش آینده موفق باشید.

 زنده باد انسانیتِ انسانها!

 محمدامین کمانگر  یکشنبه 23 اکتبر 2011