خانه > مصاحبه > در مورد کمک و همکاري سپاه قدس با پ.ک.ک / مصاحبه ایسکرا با محمد آسنگران

در مورد کمک و همکاري سپاه قدس با پ.ک.ک / مصاحبه ایسکرا با محمد آسنگران

اکتبر 27, 2011

ایسکرا: در یک روزنامه عربی زبان به اسم "صباح الجدید" این خبر منتشر شده است که سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به پ ک ک کمک اقتصادی و نظامی و اطلاعاتی می کند. همین روزنامه به این مسئله اشاره می کند که کمکهای رژیم اسلامی به پ ک ک به موضع دولت ترکیه در قبال دولت سوریه مربوط می شود. این در حالی است که تا چند ماه پیش جمهوری اسلامی و دولت ترکیه علیه پژاک و پ ک ک متحد شده و دست به حمله نظامی علیه آنان در مناطق مرزی زده بودند. طبق اين گزارش ايرج مسجدي جانشين فرمانده سپاه قدس مجري اين طرح بوده است. شما چند و چون اين موضوع را چگونه ارزيابي ميکنيد؟

 

محمد آسنگران: اين خبر هنوز به طور رسمي تاييد نشده است. اما با توجه به تغيير معادلات منطقه و اختلاف سياست جمهوري اسلامي و دولت ترکيه در مورد دولت سوريه و بشار اسد به عنوان تنها دولت متحد جمهوري اسلامي٬ به واقعيت بسيار نزديک است. توافق پ.ک.ک و پژاک با سپاه پاسداران که هر دو طرف اين معامله  هم آنرا رسما اعلام کرده اند خود تابعي از همين تغيير معادلات است.

 

توافق اوليه جمهوري اسلامي و ترکيه براي حمله به مناطق محل استقرار پژاک و پ.ک.ک بر پايه سياست اين دو دولت عليه اپوزيسيون همديگر بود و هدف جمهوري اسلامي اين بود که اين مناطق را به محل استقرار جريانات اسلامي تبديل کند. با توجه به منفعت دولت ترکيه براي تضعيف پ.ک.ک آنها مدتي هماهنگ عمل کردند. ولي در همين مدت جمهوري اسلامي انتظار داشت که با اين اقدام که کمکي به دولت ترکيه هم بود ترکيه را وادار کند دست از مخالفت با بشار اسد و حمايت از اپوزيسيون این دولت بردارد. دولت ترکيه به اين خواست جمهوري اسلامي تن نداد. زيرا سياستهاي پايدارتر و استراتژيک ترکيه که عضو ناتو و يکي از متحدين غرب به حساب مي آيد منافع بورژوازي ترکيه را بهتر از توافق با يک رقيب منطقه اي خود يعني جمهوري اسلامي تامين ميکرد.

 

اکنون جمهوري اسلامي براي مدت نامعلومي به اين سياست روي آورده است که مخفيانه و غير رسمي پ.ک.ک و پژاک را کمک کند تا به دولت ترکيه فشار بياورند. گويا سردار ايرج مسجدي جانشين فرمانده سپاه قدس در يک سفر به کردستان عراق و به دنبال ملاقات با مقامات دولت محلي کردستان عراق موفق شده است که پ.ک.ک و پژاک را در جهت سياست جمهوري اسلامي بکار گيرد و با آنها ملاقات کرده و قول پنج ميليون دلار پول و انبوهي سلاح و مهمات به آنها داده است. اين اقدامات سپاه قدس به شرطي عملي ميشود که پ.ک.ک با جمهوري اسلامي همکاري کند و در عين حال عليه دولت ترکيه فعاليت نظامي خود را تشديد نمايد.

 

همزمان با اين ملاقات در کردستان عراق وزير امور خارجه جمهوري اسلامي و ترکيه هر دو طي يک ملاقات رسمي توافق کردند که عليه اپوزيسيون همديگر و مشخصا عليه پ.ک.ک متحد عمل کنند. اما اين سياست دوگانه جمهوري اسلامي موقتا به نفع توافق غير رسمي آنها با پ.ک.ک پيش رفته است و رسما اعلام کرده اند که پ.ک.ک و پژاک تسليم خواسته هاي آنها شده و قرار است همه کساني که جمهوري اسلامي آنها را تروريست ميخواند و در مناطق پ.ک.ک حضور پيدا ميکنند به جمهوري اسلامي تحويل داده شوند و خودشان هم عليه جمهوري اسلامي فعاليت نکنند. پ.ک.ک و پژاک هم اين خواسته هاي جمهوري اسلامي را پذيرفته اند. از آن هنگام تا کنون آتش بسي غير رسمي ميان جمهوري اسلامي و پ.ک.ک برقرار شده و جنگ پ.ک.ک با دولت ترکيه شدت گرفته است.

 

با توجه به موارد بالا هدف جمهوري اسلامي اعمال فشار عليه دولت ترکيه است نه کمک به پ.ک.ک. ناگفته نماند که دولت محلي کردستان عراق هم مايل است که سياست جمهوري اسلامي را تقويت کند. زيرا اختلاف دولت ترکيه و جمهوري اسلامي را به نفع خود ميبيند. اما سياست همه جريانات ناسيوناليست کرد از جمله پ.ک.ک و پژاک هميشه اين بوده است که در شکاف دولتهاي منطقه زندگي کنند. به همين دليل تاريخا اين جريانات ناسيوناليست کرد بوده اند که بازنده اين معاملات هستند. هر آن اين دولتها منافعشان در جهت قرباني کردن اين احزاب بوده است آنها را قرباني کرده اند. سرنوشت دولت خودمختار کرد در دوران قاضي محمد در سال ۱٣۲۴ و ملا مصطفي بارزاني  در سال ۱۹۷۵ تنها دو نمونه از اين معاملات و بعدا سازش دولتها با همديگر و شکست و ناکامي ناسيوناليسم کرد بوده است. احتمالا اين بار هم سياست جمهوري اسلامي تا توافق ديگري با ترکيه و معامله کردن و فروش پ.ک.ک و پژاک ادامه خواهد داشت. بنابراين سياست کنوني جمهوري اسلامي نميتواند سياستي پايدار باشد. اختلاف و توافق دولتهاي منطقه هميشه تابعي از منافع آنها در هر دوره بوده است.  

 

ایسکرا: شما در صحبتهایتان به اختلاف مابین جمهوری اسلامی و ترکیه اشاره کرديد. با توجه به اين اختلافات ظاهرا جمهوری اسلامی تلاش می کند از پ ک ک بعنوان اهرم فشاری برعلیه ترکیه استفاده کند. پس توافقات جمهوری اسلامی با پژاک را چگونه توضیح میدهید؟

 

محمد آسنگران: پژاک هيچ وقت نيرويي جدا از پ.ک.ک نبوده است من سال ۱٣۸۴ مفصل نوشتم که از کي و چرا پژاک درست شد و اين گروه چگونه و به چه دليل به عنوان شاخه کردستان ايران پ.ک.ک عمل ميکند. اين بار هم توافق پ.ک.ک با جمهوري اسلامي اثبات ميکند که پژاک به عنوان يک گروه قومپرست کرد شاخه اي از پ.ک.ک است و سياست جداگانه اي ندارد. در واقع ميتوان گفت پژاک بخشي از پ.ک.ک است که به اين اسم فعاليت ميکند نه سازماني جداگانه. همچنانکه سپاه قدس بخشي از جمهوري اسلامي است نه نيرويي جدا و مستقل از جمهوري اسلامي.

 

ایسکرا:  آيا به نظر شما قیام و اعتراضات چند ماه اخیر مردم سوریه علیه حکومت بشار اسد در این توافقات و اختلافات دولت ترکيه و ايران نقشي داشته است؟ سیاست اتخاذ شده رژیم اسلامی در کمک به پ ک ک آیا قادر خواهد بود که موضع دولت ترکیه در قبال دولت سوریه را تغيير دهد؟

 

محمد آسنگران: طبعا اگر سوريه با اين انقلاب مردم مواجه نميشد دولتهاي منطقه مثل سالهاي قبل هر کدام منافع خود را در همان چهار چوب اوليه تعقيب ميکردند. اما پديده انقلاب در کشورهاي عربي و از جمله در سوريه بسياري از معادلات قبلي را تغيير داده است.

 

سياست دولتهاي منطقه نسبت به پ.ک.ک هميشه در حال تغيير بوده است. همين فردا ممکن است جمهوري اسلامي و دولت ترکيه به توافقات ديگري برسند و پ.ک.ک را قرباني کنند. همچنانکه قبلا دولت سوريه اين کار را کرد. براي مثال تا سال ۱۹۹۹ پ.ک. ک مقرات اصلي خود را در سوريه مستقر کرده بود و مقر اوجلان رسما در آن کشور بود. اما با فشار ترکيه و توافق سوريه اوجلان در اين سال از آنجا اخراج شد. بعد از اخراج از سوريه نيروهاي امنيتي ترکيه اوجلان را در يک هواپيما دستگير و به ترکيه بازگرداندند. از آن هنگام به دليل فشار دولت ترکيه به جمهوری اسلامی روابط پ.ک.ک با جمهوري اسلامي هم دچار مشکل شد و به مرور مقراتش از شهرهاي غربي کشور ايران برچيده شد و بعد از اين تغيير سياست بود که پژاک براي فشار به جمهوري اسلامي سرهم بندي گرديد. بنابراين ميتوان گفت اخراج اوجلان و برچيدن مقرات پ.ک.ک از سوريه و ايران نتيجه توافقاتي بود که سه کشور سوريه، ترکيه و جمهوري اسلامي با هم کرده بودند.

 

اتفاقات امروز و توافق سپاه پاسداران و پ.ک.ک تکرار همان سيکل قبلي است. احتمالا سوريه هم به منظور فشار به ترکيه کمکهايش به پ.ک.ک را از سر ميگيرد. با توجه به اين تحولات توافقات و اختلافات ترکيه و جمهوري اسلامي و سوريه نه تابعي از فشار و يا دوستي با پ.ک.ک بلکه تابع منافع ديرپاتر اين دولتها است. پ.ک.ک فقط به عنوان يک وسيله و کارت بازي ميتواند هر از چندگاهي در دست يکي از اين دولتها عليه طرف مقابل به کار گرفته ميشود.

  

ايسکرا: آيا حمله اخير دولت ترکيه به پ.ک.ک و وارد شدن به خاک کردستان عراق جوابي به جمهوري اسلامي است يا حکومت کردستان عراق؟

 

محمد آسنگران: حکومت محلي کردستان عراق عليرغم اختلافات معيني که با مالکي و حکومت بغداد دارد سياستش تابعي از سياست دولت بغداد است. دولت بغداد و مشخصا مالکي يکي از شرکاي سياسي و منطقه اي جمهوري اسلامي است و تنها کشوري است که هماهنگ با جمهوري اسلامي مستقيم و غير مستقيم از بشار اسد دفاع کرده است و سياست حکومت محلي کردستان عراق هم فعلا بيش از آنکه با ترکيه هماهنگ باشد تابعي از سياست جمهوري اسلامي و دولت بغداد است. به همين دليل دولت ترکيه براي فشار آوردن به آنها با وارد شدن به شمال عراق، هم احزاب حاکم در کردستان عراق را تحقير ميکند و هم ميخواهد از اين راه آنها را از همکاري نزديک با جمهوري اسلامي دور کند و به پ.ک.ک بفهماند که توافق با جمهوري اسلامي نميتواند فشار را از روي آنها بردارد.  

 

ایسکرا: با توجه به نکاتی که اشاره کردید صحبت شما خطاب به کارگران و مردم کردستان چیست؟.

 

محمد آسنگران: مردم کردستان بايد اين تحولات را با دقت زير نظر داشته باشند و ببينند که جريانات ناسيوناليست کرد چگونه هر از چند گاهي عامل اين يا آن دولت منطقه ميشوند. مردم بايد اين حقيقت را ببينند که جرياني مثل پ.ک.ک و پژاک نه در دفاع از خواست و منافع مردم که عليه آن عمل ميکنند. دوستي با جمهوري اسلامي و همکاري با رژيم اسلامي نهايت ارتجاعي بودن و ضديت با مردم کردستان را عيان ميکند. پ.ک.ک رسما اعلام کرده است که با جمهوري اسلامي به توافق رسيده و فعاليتي نه تنها عليه اين رژيم انجام نميدهد بلکه به خواست جمهوري اسلامي قرار است مخالفيني که تحت کنترل او باشند را به اين رژيم جنکايتکار تحويل دهد. اين توافقات و اقدامات پ.ک.ک و پژاک عليه مخالفين جمهوري اسلامي اولين بار نيست که در تاريخ جنبش ناسيوناليستهاي کرد اتفاق ميافتد. در سالهاي ۱٣۴۶-۴۷ همين سياست بوسيله ملا مصطفي بارزاني عليه کساني مثل شريف زاده و ملا آواره اتفاق افتاد و آنها را کشتند و به رژيم شاه تحويل دادند. زيرا بارزاني آن هنگام با ساواک و رژيم شاه توافق کرده بود که عليه مخالفين شاه اقدام کند و براي خوش خدمتي آنها را کشت و جنازه آنها را به ساواک تحويل داد.

 

پيشينه اين احزاب هميشه اين بوده است. مردم کردستان به ياد دارند که نيروهاي ملا مصطفي بارزاني تا قبل از انقلاب سال ۱٣۵۷ اگر متحد و مزدور رژيم شاه بودند بلافاصله بعد از انقلاب به مزدور جمهوري اسلامي تبديل شدند. جنگ قياده موقت در سالهاي ۱٣۵۸-۵۹عليه کومله و بعضا حزب دمکرات در مناطق مريوان و "ته رگه وه ر- مه رگه وه ر" در شمال کردستان ايران نمونه ديگري از اين نوع سياست است که امروز پ.ک.ک در پيش گرفته است.

 

زندگي در شکاف دولتها سياست هميشگي همه جريانات ناسيوناليستي کرد بوده است. همه آنها از اين سياست و فرهنگ پيروي کرده و هميشه عامل اين يا آن دولت عليه منافع مردم کردستان بوده اند. اين آن چيزي است که مردم بايد بدانند. اين جريانات غير قابل اعتماد هستند. مردم بايد به نيروي خود اتکا کنند. ما هميشه اين حقيقت را تاکيد و تکرار کرده ايم.

 

توافقات اخير سپاه پاسد
ران و پ.ک.ک هم فقط يک پرده و يک ورق از فيلم و کتاب جنايات و ارتجاع محضي است که اين جريانات حامل و حامي آن هستند. قهرمانان جنبش ناسيوناليستي کرد از سمکو در دوران انقلاب مشروطيت و عليه مشروطه خواهان گرفته تا قاضي محمد که بوسيله ارتش استالين در پايان دوران جنگ جهاني دوم سرهم بندي شد و ملا مصطفي بارزاني که شاه ايران را ولي نعمت خود ميخواند و جلال طالباني که تا همين امروز هم به فاحشه سياسي معروف است و امروز پ.ک.ک و بقيه جريانات ريز و درشت اين جنبش با اين سياست و فرهنگ پا به حيات گذاشته اند و به آن ادامه ميدهند. زندگي سياسي همه اينها انگلي است و هر دولتي که بخواهد آنها را در خدمت سياست خود بکار گيرد آنها حاضر به يراق هستند. اين حقيقتي است که بايد مرتب تکرار کرد و مردم کردستان بايد آنرا بدانند. *

دسته‌ها:مصاحبه