رازهای پنهان !
شکوفه های بهار باصطلاح عربی ، به گل معطر نه نشست . با دخالت های دول غربی و ابزار سرکوبشان "ناتو" این دوران گذار ، دارد خرامان خرامان ، خزان پاییزی را تجربه میکند . ارتجاع و اسلام سیاسی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا آرزو دارند روند جریانات بالنده و مترقی اجتماعی را که بر فضای سیاسی و اجتماعی این کشورها مسلط است ،بهکانال های باب طبع سیستم های اورو، دلار و پاوند بر گردانند . تنش های اجتماعی ، اعتراضات توده ای و نافرمانی های مدنی سال 2011 میلادی محتوی و خصلت های کاملاانقلابی دارند و در راستای تثبیت عدالت اجتماعی ، برابری زن و مرد ، دمکراسی و آزادی تشکل یافته اند .
نا فرمانی های مدنی، دیکتاتورها و حکومت های توتالیتر را زیر ضربات سنگین قرار داده و هر روزه ستمدیدگان بهای انرا با خون می پردازند . این جریانات شیوه و سبک کار و تاکتیک های را بر گزیده که با شکوفایی و تکامل تکنیک هم خوانی و تطابق کامل داشته و با بافت شهرنشینی همسوئی کامل دارند .
نافرمانی های مدنی و اعتراضات توده ای چون سیلاب بهاری، خاور میانه و شمال آفریقا را در برگرفته ،که با ابتکار و شرکت طیف ها، قشرها و طبقات اجتماعی صورت میگیرد .حالت دفاعی طبقه کارگر مطلقا نتوانست تحولی را بوجود آورد .اعتراضات عدالتخواهانه در قرن بیست و یک، پیامی را به همراه دارد که تراوشات فکری اندیشمندان و فرهیختگان مارکسیزم تا اینجا توانسته گام بر دارد و رسالت و سفر تاریخی خویش را به پیماید . " سرمایه داری اقتصاد نیست بلکه قدرت سیاسی است ." در تحولات اجتماعی امروزه کم و کاستی های ایدئولوژی های بنیادی بیشتر عیان و محرز است .برای انسان های آگاه که پرواز فکریشان از" دیوارهای حزبی "بلند تر است، مسجل شده که طیف ها ، لایهها و طبقات اجتماعی با نافرمانی های مدنی وجنبش های دموکراتیک میتوانند انقلابات شکوهمند را بنفع کل جامعه و دمکراسی بثمر برسانند. که سقوط دیکتاتورهای رنگارنگ در لیبی، مصرو تونس نمونههای تاریخی و بارز بوده و گویای این واقعیت هستند . ودقیق ترین شناسنامه دولت ها ، دموکراسی است .
در نشیب و فراز های قرن بیست و یک ، سر انجام خیزش های میلیونی با سیمای سه رهبر : صدام حسین، عصامه بن لادن و معمر قدافی برجسته شد و زمینه برای ثبت دیکومینت هاو نوشتن تاریخ مستند مهیا گردید . اگر چه نویسندگان سطور تاریخ می باید از میان نیرو های رادیکال و سیکولار ظاهر شوند ، ولی تجارب تلخ نشان داده که چنین نیست و در بیشتر موارد دشمنان دموکراسی و عدالت به این کار همت گماردهاند. در غیاب بدیلی با نفوذ گسترده اجتماعی ، آخوند های ایران توانستند حتی مسیر انقلاب را بنفع نظام توتالیتر تغییرداده و منحرف کنند و نمونه های گویاتری را میتوان بطور واضح و کم و بیش شفاف در انقلاب های لیبی، تونس و مصر دید .
1- صدام حسین :
سیمای خشن و درنده بین النهرین است که در حزب سوسیالیست بعث به اوج قدرت رسید . مخالفانش را یکی پس از دیگری بطور فیزیکی حذف کرد . با شاه ایران در مورد جنبش نیرومند کردستان جنوبی که 75 هزار پارتیزان در اختیار داشت ، باوساطت حواری بومدین در الجزایرآشتی کرد . جنبش کردستان را با صلاحدید های کیسنجر، شاه دیکتاتور، نیکسون وخصوصا" تسلیم طلبی رهبری جنبش کردستان " بشکست کشاند و ضربهی مهلکی بر سرنوشت و پیروزی ملت کرد وارد ساخت . سپس آمریکا و سایر ابر قدرت ها کماکان، اشغال کردستان را با پشتیبانی از دیکتاتورهای رنگارنگ تایید کردند . صدام با همدستی فاشیزم اسلامی ایران و احزاب خوش باور کردستان جنوبی ، خالق ژنوساید ههڵهبجه شدند . وجدان بشریت هرگز نمیتواند سیمای عمر خاور و کودک معصومش را فراموش کند که در بغلش بود و با گاز خردل جان باختند . صدام در پرواز های فکریش بسان هیتلر ، فرانکو و استالین عمل کرد و خالق تراژدی های وحشتناک بشری بود . سر انجام با دنیای غرب ، در تناقض افتاد و مکارانه ناسیونالیزم و شوینیزم عربی را بخدمت گرفت . کشتار های جمعی و جنگ های خونین را اول در کردستان و سپس در کویت و ایران براه انداخت . این تک روی و اعتنا نکردن برای ابر قدرت ها ، که دنبال منافع دراز مدت و نفت خام بودند خوش آیند نبود . صدام با سیستم دلار که در راس آن امریکا قرار دارد در افتاد. حکومت بعث سقوط کرد و دیکتاتورخود را در لانه های زیرزمینی و تاریک تکریت یافت و سر انجام اسیر گشت . او در محاکمات علنی با لباس کلاسیک عربی و کتاب آسمانی در دست ظاهر میشد. بدین وسیله و مستقیما توده های ناآگاه عرب را سازمان میداد و حزب بعث که تار ومار شده بود و بخش اعظم این حزب در جوار بشار اسد ، زندگی میکرد مورد خطاب قرار میگرفت . بعث که رمقی نداشت خود را دوباره سازمان داد و اینک در تمام کشتار ها و عملیات تروریستی در عراق نقش فعال دارد . آمریکا به صدام فرصتی نداد تا بطور اشکار و بدون سانسور از خود دفاع کند و سپس به سزای جنایاتش برسد و اعدام گردد . مدتی نگذست او را حلق آویز کردند اما این دیکتاتور رازها ، معما ها ی ناشناخته و بی اندازهمسایل مخفی را با خود به زیر خاک برد . اگر او در دادگاهی منصفانه محاکمه میشد چه بسا حداقل پرده از جنایات ابر قدرت ها بر میداشت و افکار عمومی جهان را از سیستم های جناتیکارانه آنها آگاه میساخت .البته در رویداد ها ی سریع خاورمیانه سهم و دخالت های دولت های چین و شوروی در جهت تخریب و سد کردن انقلابات عظیم اجتماعی و کمک به دیکتاتور های جهان و دسترسی به نفت خام، کمتر از سیستم های دولار، اورو و پاوند نبوده و نیست .
2-عصامه بن لادن :
از تبار خانواده ای ثروتمند و غنی درعربستان است . در اوج رفاه و آگاهانهسخت ترین شرایط را با جان و دل تحمل کرد
رهبری شجاع بود .ایده های پان عربیسم مملو از شوینیزم را با خود داشت که متکی بر بنیاد گرایی اسلامی بود . اساس تراوشات فکریش با نوآوری های علمی و تاریخ در تضاد بود .سبک کارش توده ای و بر بنیاد گرائی تکیه داشت . شدیدا متد ها و تاکتیک های خونین را به پیروانش توصیه میکرد و کشتار جمعی کودکان، زنان ،پیران و مردم بیدفاع را در خدمت اهدافش قرار داده بود . با مخالفان شیعی کج دار و مریز عمل میکرد . در جوارنیروهای امنیی پاکستان و در منطقهای نظامی زندگی میکرد . مردمک چشم ارتش پاکستان بود و از او حفاظت میکردند .بن لادن در شرایطی قرار گرفت که نتوانست از نوآوری های قرن و تکامل تکنیک بهره بگیرد و در این رهگذر خود قربانی تکنیک سرسام آور و مدرن گردید . او میدانست که تکنیک امروزه بشری توسط صاحبان ماهوارهها دایما کنترل میشوند .تنها کانال ارتباطی او با پیروانش از طریق مریدانش و بطور شفاهی و گاها کتبی با حرکتی لاک پشتی تامین میشد . بن لادن با سازمان سیا در افتاد و مورد نفرت قرار گرفت . او سالیانی در خدمت آمریکا و بر علیه حضور " ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سوپر سوسیالیستی ؟؟ " در کشور افغانستان مبارزه کرده بود .هیچ کوهستان و غاری در کوهستا نهای افغانستان و پاکستان از حملات هواپیما های بدون سر نشین آمریکا در امان نبود و تمام این مخفی گا ها بمنظور حذف فیزیکی بن لادن بمباران شدند . صد ها نفر از مردم بیدفاع افغانی و پاکستانی در این بمبارانها در شعله های بمب، مانند جزغاله کباب شدند و دود پیکرشان بمشام عالیجنابان روسی و چینی و هندی هم رسید و طبق معمول بخاطر منافع اقتصادیشان سکوت کرده وعلیرغم اینکه هیچگونه حرمتی برای جان انسا های بیدفاع قایل نشدهاند ، سکوت هم کردهاند . مشابه همین جنایات ، حکومت فاشیست ترکیه بجای حل مسالمت آمیز سرنوشت 20 میلیون کرد ، با بمب های مخرب ، آتش زا و شیمیائی به کوهستان قندیل حمله کرده و بیش از 43 پارتیزان شریف، آزادیخواه وانقلابی حزب کارگران کردستان را قطعه قطعه کرده و پیکرشان را سوزانده است .
عصامه را با ماهواره های سرگردان ، ردیابی کردند و محل سکونتش کشف گردید .ارتش پاکستان، شیادانه اظهار بی اطلاعی کرد. بدون شک بعضی از مقامات ارتش پاکستان سخاوتمندانه در این ردیابی ،آمریکا را کمک کردند .عصامه اسیر گردید و ارتش آمریکا او را برگبار بست و جانش را از دست داد .عصامه یک دنیا اطلاعات پنهان، راز های نهفته، معماهای کشف نشده در سینه داشت و اگر در دادگاهی منصفانه محاکمه میشد ، چه بسا مطالب زیادی را فاش میکرد. جسد او را حتی بخانوادهاش تحویل ندادند .
3- معمر قذافی :
در اوایل محبوب توده ها بود . او رهبری شجاع و نترس بود . این دیکتاتوردر نهایت شهامت از جنبش های آزادیبخش ایرلند ، کردستان، ظفار، باسک، فلسطین و جنبش پولیزاریو (مراکش )پشتیبانی و دفاع کرد .قذافی در لیبی تسهیلات و رفورم های جالبی در مقایسه با سایر دیکتاتورها، برای شهر وندانش فراهم و پیاده کرده بود . الکتریسیته و شبکهآب مشروب رایگان ، مسکن مجانی ،آموزش مجانی و درمان و بهداشت مجانی از کارهای تاریخی او هستند . او تا آخرین لحظه حیاتش با ناتو جنگید و سر انجام خود و پسرش اسیر و تسلیم شدند .اما بدستور ناتو بطور شنیع ووحشتناکی به رگبار بسته شدند و جان باختند . اعدام فوری آنها با پیکر خون آلود ،بیانگر بربریت و توحش محض بود که وجدان انسان های شریف و هومانیست را شدیدا بدرد آورد. زیرا اگر قذافی بعد از اسارت ،دادگاهی میگردید ، حتما در دادگاه پرده از جنایات آمریکا، انگلیس ، فرانسه و ناتو بر میداشت. قذافی نیز انبوهی از رازهای نهفته، معماها و صدها بند و بست ابر قدرت ها ، را با خود به صحراها و شن زارهای لیبی برد .
*****
دوران گذار مرحله حساسی بین سقوط دوران کهن و بنیاد نهادن دوران تازه است ، در این پروسه و در اکثر موارد توده های میلیونی در دام دشمنان کارگران و تهیدستان می افتند . نبود بدیلی با پایگاه گستردهی اجتماعی ، احزاب و جریان های ارتجاعی را بقدرت میرساند . نبود این آلترناتیو در دوران گذار ،پیشروان و انسان های صادق و انقلابی را به آستانه پاسیفیزم میکشاند واگر زندانی و اعدام نگردند ،و خیلی شانس بیاورند در حاشیه قرار میگیرند . اما انگل ها و زالوها ودشمنان دموکراسی بقدرت میرسند و مسیر انقلاب را بکلی عوض کرده و هژمونی و قدرت سیاسی را قاپیده و قبضه میکنند . بامید روزی تودههای مردم از این دوران حساس که در مصر،لیبی، یمن، تونس ، سوریه ، ایران، بحرین، عربستان و اردن … گذشته و یامیگذرد تجارب ارزشمندی کسب کرده و بیش از این فریب دشمنان آزادی و دمکراسی را نخورند . بشریت در عذابی است که تصورش ممکن نیست. مدیریت و رهبری ظالمانه ابر قدرت ها و دیکتاتورها ،یکی از دردناک ترین پدیده های جهان و عامل اصلی این عذاب است . آیا بشریت سزاوار چنین عذاب و سرنوشت اسفباری است؟؟
09 11 2011
برای آگاهی بیشتر:
1- Blood Money : Ari Ben-Menashe
Published in the United States, Washington D. C
Persian Translation by: Dr, Masud Ansari 3 199
2- Katzenstein, Peter, The Culture of National Security norms and Identity in World Politics , New York Chichester : Columbia University Press, 1996.
1-کاستلز، مانوئل. عصر اطلاعات.ترجمه حسن چاوشیان – ج2 ، تهران نشر نی 1380
2- مشیر زاده ، حمیرا . تحول در نظریه های روابط بین الملل ،تهران 1382