خانه > جلال برخوردار > پیرامون اختلافات درونی حزب حکمتیست

پیرامون اختلافات درونی حزب حکمتیست

دسامبر 21, 2011

دیگ جوشان اختلافات درونی حزب حکمتیست و بالاخره با یک تاخیر به نقطه انفجار امیزی رسید و به طور یقین به مکانی بدون  بازگشت رسیده است. این تحول و اختلافات و بر خلاف تبلیغات و ازیتسیون نه نتیجه سیر مرتد و به راست چرخیدن کسی و جریانی بلکه و در پایه ای ترین سطح  انعکاسی از فشار تحولات و تغییرات عظیم خارج از حزب حکمتیست است که همچون توپ اتشینی تمام وجوه حزب را به نقطه برگشت ناپذری سوق داده است. کسی در حزب حکمتیست به راست و چپ نه تنها نه چرخیده بلکه افتخار امیز ترین دوران حزب حکمتیست همین دوران 3- 4 ساله بوده است. واقعیت این است حزب حکمتیسم به نقطه و توافقات نه تنها کنگره دوم بلکه و حتی شش ماه پیش باز نخواهد گشت و این امر را هر دو جناح حزب باید بفهمند. تحولات عظیم و نفس گیر خارج از حزب حکمتیست حزب را در مقابل یک دو راهی قرار داده است و نتیجتنا این فشار اجتماعی حزب را به دو شاخه تقسیم کرده.

            تک بنی بودن حزب حکمتیست: سیاست و فلسفه وجودی تک بنی بودن حزب مربوط به 20 سال پیش یعنی دوران سقوط دیوار برلین است که منصور حکمت کماکان همچون سیاستهای دیگر کمونیسم کارگری معمار ان بود. این دوران شکل گیری و ظهور ملی گرایی- قوم گرایی- تثوریهای نسبیت فرهنگی و البته عروج توهمات رابطه کار و سرمایه بود که با ان تمامی جبهه عدالت خواهی و برابری طلبی از صحنه سیاست حذف شد. تک بنی بودن حزب و جنبش کمونیسم کارگری سپر دفاعی کمونیسم در مقابل موج تحزب گریزی این دوران و امروزه و پس از بیست سال و براحتی می توان دید که در غیاب چنین سیاستی چه سناریوی سیاهی درست می شد. این تک بنی بودن حزب و علیرغم انشعابات و امدن و رفتنها ما را و با کمترین ضرر از ان دوران تاریک رد و عبور داد. ما از معدود جریاناتی هستیم که و تقریبنا و متشکل مانده ایم و تقریبنا استثناثی در جبهه عدالت خواهی و برابری طلبی نه تنها در سطح ایران بلکه در سطح بین المللی هستیم ( اگر کسی و جریانی در این مورد متوهم است  باید از کمونیستها و ازادی خواه و برابری طلب مصری – تونسی و فرانسوی سوال کند) و این یکی از شیرین ترین هدایاثی است که می توان به هر ادم ازادی خواه و برابری طلبی داد. در ان سالهای تاریک پس از جنگ سرد کمبودی از ادم ازادی خواه و برابری طلب نبود اما متشکل و متحزب ماندن کمونیسم کارگری امری استثناثی و غیر متعارف بود و اعتبار و افتخاری چنین متشکل و تحزب یافته ای ماندن کماکان جز افتخارات منصور حکمت است

اما تمام سیاستها – استراتزیها و تاکتیکها ظهور و افولی دارند و روز و دورانی باید اتخاذ و روز و دورانی به بایگانی سپرده شوند. تک بنی بودن حزب حکمتیست دیگر نه ممکن است نه عملی و نه به صلاح و باید ان را به بایگانی و تاریخ سپرد. بازگشت به اقتصاد سیاسی که نتیجه بحران اقتصادی نفس گیر کنونیست یعنی باز گشت جبهه عدالت خواهی و برابری طلبی و نتیجتنا ظهور و شکل گیری افقها و پلاتفرمهای سیاسی از مختصات این دوران است و این دقیقنا اتفاقیست که در حزب حکمتیست دارد می افتد. واقعیت این است که افقها و پلاتفرمهای سیاسی و جدیدی در حزب حکمتیست شکل گرفته که باید به ان امکان بروز و شکل گیری داد و این امر در یک حزب یک بنی غیر ممکن است.

این که حزب حکمتیست به این روح ازادی خواهانه و جستجوگرایانه حکمت جواب مثبت خواهد داد یا نه نه در صلاحیت دفتر داثر – دفتر سیاسی – کمیته مرکزی و نه حتی  پلنوم حزب است بلکه و تمامنا در صلاحیت کنگره سراسری اعضای حزب است. این تنها راه و مسیر زنده و شاداب نگه داشتن حزب حکمتیست است و در غیر این صورت و در بهترین و خوش بینانه ترین حالت یک اپورتونیست سیاسی و محفلیزیم  فضای سیاسی حزب را نه تنها شکل خواهد داد بلکه تلاش برای قلع و قمع کردن جریانات مخالف به جرثی از کارکرد سیاسی تشکیلاتی تبدیل خواهد شد و این اتفاقیست که حداقل و درچند ماه گذشته افتاده.

این شرایط و دوران نوین حزب حکمتیست را همچون از احزاب و جنبشهای اجتماعی دیگر را در مقابل انتخابات و تبین های متفاوتی قرار داده است. دنیای اینده البته ناشناخته- مبهم و خارج از حوزه تجارب نه تنها ما یعنی حزب حکمتیست بلکه بخش اعظم جنبشها و احزاب سیاسی دیگر است و شاید پرهیز و نگرانی از وارد شدن به این دنیای ناشناخته و مبهم بخشی از منشاه  بحران در حزب حکمتیست باشد.

کنگره – چه کنگره فوق العاده و چه کنگره عادی و نه پلنوم سراسری – تنها مکان و مکانیزمیست که می تواند خطوط سیاسی – اکثریت و اقلیت حزب حکمتیست را نه تنها روشن کند بلکه پایه گذاری یک حزب نوین و البته دو بونی و یا حتی جداثی متمدنانه را تضمین و سازمان دهد. ارایش و سازگاری جریانات درونی حزب حکمتیست و به این شیوه دیگر ممکن نیست و باید خیلی متمدنانه و انسانی ان را حل کرد و این تنها در شرایط و مکانیست که اعضای حزب و بری از فضای کنونی در کنگره تصمیم خواهند گرفت. این کنگره می تواند و باید به مکانی برای ساختن یک حزب جدید و دو بنی و با مسافهای بی کران و ناشناخته امروزی تبدیل شود و یا یک جداثی متمدنانه را تضمین و ممکن سازد.  

زنده باد حکمتیسم

زنده باد ازادی برابری

جلال برخوردار                                دسامبر 21 2011  

دسته‌ها:جلال برخوردار