خانه > سوران > وکيل ناشى … توضيح کوتاهى در مورد نوشته رفيق حامد خاکى

وکيل ناشى … توضيح کوتاهى در مورد نوشته رفيق حامد خاکى

دسامبر 25, 2011

قبل از اينکه اين چند کلمه که قولش را داده بودم  را بنويسم ذکر يک نکته ضروري است . بالاخره بعد از آرام شدن اوضاع و بيرون آمدن از فضاي احساسي روزهاي اوليه بحثهايي که درشبکه محافل زيرزميني در جريان است کم کم دارد شکل نوشته و علنيت پيدا ميکند . به همين علت اکنون بعد از چند مطلب از طرفين دعوا  ميتوان کمي عميقتر به اختلافات درون حزب حکمتيست نگريست و در مورد اين رويدادها به قضاوت نشست .

نوشته رفيق حامد خاکي يکي از آن معدود نوشته هايي است که بحثهايي که درشبکه محافل زير زميني و شبکه هاي اجتماعي در جريان است را از زير زمين به سطح زمين مي آورد و درستي و نادرستي اين بحثها را در معرض انتخاب عموم قرار ميدهد . شخصا عليرغم موافقت يا مخالفت با اين نوشته از صراحت کلام رفيق حامد خاکي لذت بردم .

در مورد اين نوشته دونکته به نظرم رسيد که خلاصه وار به آن ميپردازم

رفيق حامد خاکي در جريان اين رويدادها در کنار يکي از جناحهاي اين حزب ايستاده است و به همين خاطر چون از منافع يک جناح به کل قضايا مينگرد  موضع مسئولانه احزاب کردستان عراق و کردستان براي حفط حزب و انسجام دروني حزب را نامسئولانه و با ارفاق کدخدامنشانه مينامد .

اگر خوب به ياد داشته باشيم در انشعاب قبلي حزب کمونيست کارگري عراق به نفع جريان حکمتيست موضع گرفت و اين دوستان دليل اين موضع گيري را در نوشته هاي خود توضيح داده اند .من هر چه گشتم در دفاع از حزب و حزبيت و موضع نامسئولانه حزب کمونيست کارگري عراق در آن موقع  نه از رفيق حامد و نه از کل طيف مخالف موضع گيري کنوني احزاب عراق مطلبي نديدم . به همين علت برايم سوال بود که چرا اينبار بايد يقه اين احزاب را گرفت؟

خواننده مطالب حامد و کل طيف کنوني مخالف موضع گيري احزاب عراق حق دارند بپرسند چرا فقط اينبار مواضع اين دو حزب نامسئولانه است؟ حق دارند بپرسند چرا جو بي اعتمادي نسبت به موضع اين دو حزب را داريد دامن ميزنيد؟ حق دارند بپرسند که اين چه منافعي است که اين چنين تلاش دارد پلهاي دوستي و نزديکي با اين دو حزب را خراب کند و تصوير خيل و عشيره و کدخدا را از آنها به جامعه بدهد؟ اين چه منافعي است که به آساني اعتبار و اتوريته اين احزاب را به زير ميکشد و بي اعتبار ميکند؟

براي رسيدن به جواب اين سوالها بر خلاف نوشته رفيق حامد که با جملات دفاع از حزب و حزبيت تزئين شده است بايد سفرمان را به طرف اعماق و دنياي شبکه محافل زير زميني ادامه دهيم . اينجاست وقتي به محافل و گروههاي زير زميني ميرسيم ميبينيم از حزب و حزبيت خبري نيست و تنها قانون معتبر در اين دنياي زير زميني قانون محافل و گروههاست .اين قانون را ميتوان خلاصه وار و با قرض گرفتن جمله تاريخي جورج بوش پسر اين چنين تعريف کرد : يا با ما هستيد يا بر عليه ما.

حالا اين قانون و وضع کنوني پيش آمده را با مواضع دو حزب عراق مقايسه کنيد تا بفهميد که رفيق حامد کجا ايستاده است. بر مبناي اين قانون دو حزب عراق به نفع جناحها يا گروهها يا محفلي  ( هر کدام که دوست داريد ) که رفيق حامد در کنارشان ايستاده است موضع نگرفته اند و به همين دليل و خيلي ساده و بدون مسئوليت هر بد و بيراه سياسي به دوستان عراق نسبت داده ميشود و تلاشهاي شبانه روزي ايندوستان براي حل بحران موجود در حزب را زير سوال ميبرند.

در دنياي محافل اين چنين موضع گيريها قدمت تاريخي به اندازه شاهنامه فردوسي دارد و پديده جديدي نيست. من مطمئن هستم اگر فايل صوتي منصور حکمت را که شب گذشته در آزادي بيان باز چاپ کرديم اگر اسم ريبوار احمد را بر خود ميداشت حتما همين دوستان لقب کدخدا را براي سخنران بر ميگزيدند . پس بايد اذعان کرد که برخوردرفيق حامد نمونه تيپيک برخورد محافل و گروههاي زيرزميني  است نه احزاب سياسي.

و اما بار ديگر بايد گفت احزاب عراق به حق و مسئولانه دنياي شبکه محافل زير زميني براي تصفيه حسابهاي گروهي را ديدند و به جاي قرار گرفتن در کنار اين محافل و از زاويه جنبشي در کنار حزب ايستادند .اين موضع مسئولانه اعتبار اين دو حزب را در ميان جنبش کمونيزم کارگري بالا برده است و اين دوستان به حق و در شکلي علني در مقابل شبکه محافل زير زميني در کنار حزب و حزبيت ايستاده اند.

در آخر اين نوشته اشاره به توصيه ايي در پاراگراف آخر نوشته رفيق حامد نيز خالي از لطف نيست . در اين پاراگراف رفيق حامد مانند يک وکيل ناشي به موکلش توصيه هايي ميکند که باعث اين ميشود که موکلش به جاي آزادي به حکم ابد محکوم شود .چطور؟

رفيق حامد در پاراگراف آخر مطلبش چنين مينويسند :

این دوستان با شرکت در پروژه حزب مدرسى و قبول سیاستهاى راست آن  در این چند ساله هر روز بیشتر از قبل از کمونیسم ٬  سیاست و واقعییات فاصله گرفته اند. به هر درجه بتوانند این سیاستها و این خط مشى را از خود بزدایند٬ به همان درجه به سیاستهاى کمونیستى نزدیک مى شوند٬ با یا بدون جمع کودتاچى٬ داخل یا بیرون حزب حکمتیست هر چه سریع تر و هر چه شفافتر این دوستان به نقد سیاستهاى این هفت ساله بپردازند به همان درجه بیشتر جدى گرفته خواهند شد. در قالب فعلى کسى کل این جریان را جدى نمى گیرد با اینکه سرمایه انسانى اى از کمونیستها را در خود دارد.

 

همگان ميدانند براي رهبري يک حزب فقط يک صلاحيت کافي نيست . در احزاب سياسي و در کنگره ها انسانهايي که ميخواهند در صندلي رهبري بنشينند بايد اعضا و کادرهاي حزب مربوطه را قانع کنند که به برنامه وسياستها و مواضع تاکنوني حزب پايبندند وميخواهند تا کنگره بعد حزب را بر اين مبنا هدايت کنند . با قبول کردن مواضع وسياستهاي تاکنوني افرادي که ميخواهند رهبر شوند صلاحيت سياسي ميگيرند و براي تکميل شدن پروسه در يک انتخابات صلاحيت حقوقي را نيز کسب ميکنند
.

خلاصه وار عرض کنم رهبران احزاب و سازمانها بايد و حتما داراي دو صلاحيت سياسي و حقوقي  باشند وگرنه رهبري آنها زير سوال ميرود.

با اين توضيح به توصيه رفيق حامد به موکلش برگرديم . ايشان در تکميل پرونده موکلش ميفرمايند : به نقد سیاستهاى این هفت ساله بپردازند به همان درجه بیشتر جدى گرفته خواهند شد (در پارگراف بالا).

با اين توصيه رفيق حامد ميخواهد صلاحيت سياسي موکلش نسبت به سياستهاي تاکنوني حزب را از آنها بگيرد . ايشان متوجه نيست که در انظار جامعه اگر اين دوستان توصيه ايشان رابپزيرند از خود صلب صلاحيت سياسي کرده اند و رهبريشان در حزب مربوطه زير سوال ميرود چون نميتوان فقط با صلاحيت حقوقي در مقام رهبري يک حزب باقي ماند .

اگر موکل رفيق حامد اين توصيه را بپذيرد حکم خود را امضا کرده است و صلاحيت رهبري حزب را از داست ميدهد . ماجراي توصيه رفيق حامد به همين سادگي است.

مشکل کنوني و اساسي رهبري حزب حکمتيست همين توضيح بالاست که عرض کردم . در اين رهبري رهبريي که هم صلاحيت سياسي داشته باشد و هم حقوقي وجود ندارد. عده ايي فقط صلاحيت حقوقي دارند و عده ايي فقط صلاحيت سياسي . حل اين مشکل در يک پلنوم با توجه به اينکه هر کدام از طرفين داراي دوصلاحيت لازم نيستند امکانپذير نيست و اين کنگره است که بايد به يک رهبري داراي هر دو صلاحيت و براي هدايت حزب راي بدهد. در غير اينصورت جنگ شبکه محافل زير زميني همچنان ادامه خواهد داشت.

دسته‌ها:سوران