اولاف پالمه سنتر و« دمکراسی و حقوق بشربسته و محرمانه» در استکهلم سوئد!

در این مرکز پالمه هیچ اتفاق مهم و خارق العاده ای نیفتاده است. زیرا اتفاق اصلی در جامعه ایران افتاده است. جمهوری اسلامی در حال اضمحلال است. صحنه سیاسی ایران یکبار دیگر برای ابراز وجود وسیع جنبشها و احزاب طبقات مختلف باز میشود.

 این تحولات با زبان بی زبانی مبارزات و اعتراضات و اعتصابهای مکرر طبقه کارگر، با تلاشهای جنبش آزادیخواهانه در کردستان و با جنبش برابری طلبی زنان، جنبش دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بیش از سه دهه است که بیان گشته است.

ناسیونالیسم بورژوایی طرفدار غرب و مرتجعین ملی و مذهبی که با حمایت دول اروپایی که تاریخشان تنها تاریخ استثمار و بردگی است، علیرغم تنوع و تلون وسیع نیروها و محافل سیاسی ای که با پرچمهای ایدئولوژیک گوناگون به این کمپ تعلق دارند. علیرغم خصومت و ضدیت تاریخی جریانات درون این کمپ با یکدیگر و حتی رویارویهای خونین شان با هم سرفصل مشترک اجتماعی ـ طبقاتی و فرهنگی گروههای درون این جنبش بسیار زیاد است. این جنبش بورژوازی ایران است برای شرکت تمام و کمال در سرمایه داری جهانی و دگرگون شده امروز. این جنبشی است که هژمونی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی غرب را نه فقط میپذیرد، بلکه هویت خود میداند. خود را نماینده این قطب جهانی در ایران اعلام میکند.

 از نظر اقتصادی این یک جریان عمقیا محفظه کار و مدافع بازار آزاد است. از نظر سیاسی کوچکترین توهمی به ایجاد یک سازش طبقاتی بر مبنای تعدیل ثروت در جامعه ندارد و شدیدا آنتی کمونیست و ضد کارگر است، اما دقیقا بر طبق الگوی ایدئولوژیکی حاکم بر غرب امروز ابدا روشنگر و مدرنیست نیست، بلکه کاملا خواهان بقای باورها و افکار و نهادهای سنتی بعنوان نیروهای کمکی در حفظ اقتدار بورژوایی در برابر طبقه کارگر و سوسیالیسم و کمونیسم کارگری این دوره است. در سطح جهانی این جریانات متحد و مدافع علنی، رسمی و پر شور آمریکا و سیاست خارجی آن است. خصوصیت اصلی این جریانات پرو غربی و پرو آمریکایی بودن، دفاع از بازار آزاد و ضدیت با کمونیسم است.

در این کنفرانس به یکدیگر لبخند خواهند زد، و چنین خواهند گفت : خانمها، آقایان، موقعیت را در یابید، خود را ابقا نمائید!
خانمها و آقایان برگذار کننده و شما خانمها و آقایان دعوت شده به این کنفرانس؛ جملگی شما نیروهای راست و نیروهای سیاهی هستید، در واقع تروریستهای واقعی شما هستید؛ شما که به انگیزهای اقتصادی و سیاسی دولتهای سرمایه داری، بنام « دمکراسی، حقوق بشر، دیالوگ» دم میزنید تا راههای سودمند بستن قرار دادهای آیندۀ خود و دولتهای متبوعتان را هموار کنید. شما قصد آلترناتیو  سازی برای آینده مردم و جامعه ایران را دارید. شما تنها مبتکر فرهنگ مدرن سرکوب و کشتار هستید، چنانکه تاریخ سرمایه داری تا به امروز این را اثبات نموده است. تلاش شما تنها بیان ترس شما از جنبشی است که هر لحظه امکان آنرا میدهید. شما فقط میتوانید هر گونه صدای آزادیخواهی را در گلو خفه کنید.

این کنفرانس و هزاران کنفرانس دیگر از این دست، هیچ معنایی جز چاره جویی از ترس در جهت مقابله با جنبش حق طلبانه مردم و جنبش طبقاتی کارگران و زحمتکشان در ایران ندارد، ترسی که برای سرمایه داری ایران و جهان با بستن شیر نفت از سوی کارگران هنوز بخاطر دارند، «کارگر نفت ما، رهبر سر سخت ما» جنبشی که در سال 1357 برابر با (1979) سایه خدا را از میان برداشت و اکنون حاکمیت خود خدا و شکل اسلامی سرمایه دار ایران در تیر رس آن قرار دارد.

باری هنوز و همچنان شبحی در گشت و گذار است، شبحی که سرمایه داری جهان بخوبی از آن آگاه است، شبح کمونیسم، شبح جنبش طبقاتی کارگران، که تمامی جهان پول و کالا را وامیدارد در تمامی لحظات از آن پیشگیری نماید، مدنیت افشا شدۀ سرمایه داری را قدیست ببخشد و تمامی نیروهای جبون اجتماعی و تمامی نیروهای ناسیونالیسم بورژوایی طرفدار غرب ، قوم پرست و روشنفکران واخورده را به گرد هم فرابخواند، تا در قدسیت هئیبت اپوزسیون دست ساخته امروزی بار دیگر خاک به چشم مردم ایران بپاشند. چنین سیاستهایی جز توهم پراکنی سود دیگری برای جامعه ندارد، گرد و خاک پاشیدن به چشم مردم است. به زیر کشیدن جمهوری اسلامی رژیم بدوی خشن سرمایه داری و اسلام سیاسی را فقط با یک انقلاب اجتماعی امکان پذیر است.

 اما علیرغم تمامی این سیاست گریها و علیرغم تمامی واسطه گری این روشنفکران حقیر، جامعه ایران برای اعادۀ حقوق خود ، اعم از لغو حکومت مذهبی جمهوری اسلامی و جدایی دین از دولت، لغو مذهب رسمی، برای لغو اعدام، بدست آوردن کلیه حقوق فردی و اجتماعی، آزادی اتحادیه های کارگری و اعتصاب، آزدادی بدون قید و شرط، برابری کامل زنان و مردان در تمام شئونات زندگی، لغو حجاب اجباری، آزادی احزاب و کلیه نهادهای اجتماعی، هر گونه نابرابری اقتصادی، جنسی، ملی را ملغی سازد و  همه ساکنان ایران بدون در نظر گرفتن جنسیت، ملیت و عقیده بعنوان شهروندان متساوی الحقوق برسمیت بشاسد. بی وقفه در راستای لغو کار مزدی و مالکیت خصوصی گامهای جدی و اساسی بردارد.
 اما نباید تا آن روز دست روی دست گذاشت. همچنین برای به محکامکه کشاندن تمامی جنایتکارانی که در طول حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی بنوعی همکار آن بوده اند، با تمامی توان به مبارزه خود ادامه خواهد داد، و از حرکت باز نخواهد ایستاد و شما را با حامی انتان به زباله دان  خواهد سپرد.
به امید اینکه حرکات هر چند در مقیاس کوچک نوید بخش و مبنای حرکتهای وسیع در مقیاس میلیونها انسان رنجدیده، برای به زیر کشیدن نظامهای حاکم و تامین حاکمیت زیر دستان و برقراری سوسیالیزم باشد.
توفیق محمدی
فوریه 2012