خانه > مصاحبه > جنگ در مناطق مرزی و موقعیت پوشالی حکومت محلی کردستان عراق / مصاحبه ایسکرا با عبدل گلپریان

جنگ در مناطق مرزی و موقعیت پوشالی حکومت محلی کردستان عراق / مصاحبه ایسکرا با عبدل گلپریان

سپتامبر 8, 2011

آوات فرخی: مسعود بارزانی درمورد حمله جمهوری اسلامی و ترکیه به کردستان عراق برای چندمین بار اظهار نگرانی کرده و گفته است که بخاطر پژاک و پ کا کا و حملات دولتهای ترکیه و ایران، کردستان عراق دچار مشکل شده است. می گوید ما نمی خواهیم طرف دعوای هیچکدام باشیم. دوباره بر مذاکره تاکید کرده و ضمن آن می گوید از پژاک و پ کا کا هم نمی پذیریم. شما صحبت های مسعود بارزانی را چگونه ارزیابی می کنید؟

عبدل گلپریان: اظهارات تاکنونی مسعود بارزانی و کلا حکومت محلی کردستان عراق بی ربطی آنان را نسبت به مردم کردستان عراق نشان میدهد. مسعود بارزانی تاکنون با اظهار نظرهای سطحی و آبکی اش خواسته است که خود و حکومتش را در قبال جنگ در مناطق تحت سیطره خود بی طرف نشان دهد. اظهارات هر از چند گاهی از سوی او در قبال این درگیریها، امری فرمال، برای خالی نبودن عریضه و ترس از خشم و نفرت مردم کردستان عراق نسبت به بی تفاوتی سران این حکومت است. دلایل ناموجه زیادی را تا کنون بیان کرده است. مثلا می گوید حملات ترکیه به مناطق مرزی بدون کسب اجازه از آمریکا ممکن نیست.  می خواهد بگوید حملات دولت ترکیه به مناطق مرزی مجوز دولت آمریکا را با خود دارد و از ناتوانی خود در برابر آن صحبت می کند.  گویا چون نیروهای آمریکایی در عراق هم مستقر هستند و دولت ترکیه هم با موافقت دولت آمریکا به این حملات دست زده در نتیجه آنها یعنی حکومت محلی کردستان عراق توان دخالتگری در این مسئله را ندارد.
درست هم می گوید. یک حکومت کارتنی، بی خاصیت و هیچ کاره، باید هم اینگونه  مواضعی داشته باشد.
اینها در واقع پهلوان پنبه هایی هستند که زورشان فقط به مردم بیدفاع شهرهای کردستان عراق می رسد. برای سرکوب مردم تمام توان و امکانات خود را بکار می گیرند، به اعتراضات برحق مردم حمله می کنند، بگیر و ببند راه می اندازند، سر هر کوچه و چهار راهی توسط نیروهای امنیتی و برای خفه کردن اعتراضات مردم، آنجاها را قرق می کنند. تنها هنرشان سرکوب مردم است اما در مقابل حملات دو دولت به مناطق مرزی و کشته شدن مردم و آواره شدن آنان کوچکترین واکنش جدی ای تا کنون از خود نشان نداده اند. یا در جای دیگری گفته بود که قدرت نظامی ما در حدی نیست که بتوانیم با نیروهای سپاه و ارتش جمهوری اسلامی و ترکیه وارد جنگ شویم.
همین دو اظهار نظر باندازه کافی گویای تناقضاتی است که مسعود بارزانی در توجیه نقش توخالی بودن حکومت خود و دولت عراق تا کنون بیان کرده است. اگر توان نظامی هم می داشتند لابد بخاطر حضور نیروهای آمریکا در عراق باز هم نمی بایست از خود واکنشی نشان می دادند. بی عرضگی آنها و عدم موضع سیاسی جدی و محکم، بادکنکی بودن این حکومت را بخوبی نشان می دهد. جالب اینجاست که در دو هفته اخیر حکومت مرکزی عراق در واکنش به ایجاد سکوی نفتی رژیم اسلامی در خلیج، به تهدید نظامی متوصل شد و اقدام به پرتاب موشک به این ناحیه کرد اما وقتی پای جان و مال مردم در میان باشد کک شان هم نمی گزد که چگونه مردم روستاهای اطراف قلادزه لت وپار می شوند، برایشان مهم نیست که بیش از هزار نفر آواره در مناطق مرزی بین ایران و عراق و بین ترکیه و عراق بدون هیچگونه کمکی از سوی حکومت محلی در شرایط سخت و دشواری گیر افتاده اند. بنا به خبرهای رسیده تاکنون حکومت مرکزی و حکومت محلی کردستان عراق کوچکترین کمکی به مردم آواره در مناطق مرزی نکرده اند. تنها کمکی که دریافت کرده اند از سوی مردم و نهادهای غیر دولتی و صلیب سرخ بوده است.

مواضع و اظهار نظر سران حکومت محلی کردستان عراق نشان می دهد که از ابتدای حملات به مناطق مرزی، حکومت محلی کردستان عراق در جریان این مسئله قرار داشته است. مواضع بی پایه و اساس مسعود بارزانی تنها برای فریب اذهان عمومی است. اما همین حکومت محلی کردستان در جریان اعتراضات چهار پنج ماه گذشته مردم علیه حاکمیت، با تمام توان و با استفاده از نیروی نظامی و سرکوبگرشان، این اعتراضات را بخاک و خون کشیدند. حتی اعتراضات مردم شهرهای کردستان نسبت به توپ باران سپاه و ارتش جمهوری اسلامی و دولت ترکیه را نیز با نیروی سرکوبگر خود پاسخ دادند. ممانعت از اعتراض مردم نسبت به این حملات، اراجیف ناموجه و غیرمسئولانه مسعود بارزانی و بی ربط بودن این حکومت در قبال امنیت و معظلات مردم کردستان عراق، بیش از پیش ماهیت این حکومت را برملا می کند. حکومت محلی احزاب ناسیونالیست کرد تا کنون در همراهی و برای ایجاد فضای جنگی و میلیتاریزم موجود در منطقه از سوی رژیم اسلامی و دولت ترکیه عملا همکاری کرده اند. اینکه بارزانی می گوید ما نمی خواهیم طرف دعوای هیچکدام باشیم پوچ تر از آن است که کسی این سخنان را جدی بگیرد. حکومت محلی کردستان عملا در پادویی برای رژیم اسلامی و دولت ترکیه نقش ایفا می کند. اگر راست می گویند و کاری از دستشان ساخته نیست کنار بروند تا مردم خود نسبت به اوضاع دهشتناکی که بر آنها حاکم شده تصمیم بگیرند. این حکومت در طول بیست سال حاکمیتش بر مردم کردستان بجز فقر، سرکوب، فساد مالی و اخیرا هم بی تفاوتی و بی لیاقتی در مقابل این اوضاع جنگی و با اظهارات مسخره، چیز دیگری به ارمغان نیاورده است. با توجه به روند اوضاع کنونی و نکاتی که اشاره شد، مسعود بارزانی و حکومتش فعلا همین مواضع را نمایندگی می کنند. آنان تابع اوضاع سیاسی منطقه هستند اوضاعی که از بالا رقم زده می شود و به اصطلاح به نرخ روز نان می خورند چون عملا کاره ای نیستند. کارتنی و پوشالی بودن این حکومت چنین نقشی را به آن داده است. خاصیت و مقبولیت این حکومت همین است که تا بحال از خود بروز داده است. خودشان اعتراف می کنند که افسارشان در دست آمریکا است، هیچوقت کاره ای نبودند تنها شاهکار و هنراین حکومت سرکوب مردم معترض، همسویی با جنایات رژیم اسلامی و دولت ترکیه و چاپیدن هستی و دسترنج مردم کردستان عراق است.

آوات فرخی: یعنی نظر شما این است که اگر حکومت محلی توا
ن نظامی داشت می بایستی وارد جنگ با دولت های ایران و ترکیه میشد؟.

عبدل گلپریان: قطعا اگر حکومت عراق یا حکومت محلی مشروعیتی داشت و بر روی پاهای خود استوار بود  و ذره ای احساس مسئوایت در خود می دید، لابد واکنشی جدی و مسئولانه در قبال امنیت شهروندان از خود نشان می داد و حداقل بعنوان حفاظت از جان و مال آنان کاری میکرد. همان کاری که هر دولتی که ادعای دولت بودن دارد از خود نشان می دهد. اما نکته من این نیست که اگر هم این حکومت اراده ای از خود می داشت می بایست آتش جنگ را شعله ورتر می ساخت. منتها حداقل انتظاری که هر ناظر خارجی و یا خود مردم کردستان عراق از این حکومت داشته و دارند این است که رسما و بطور جدی به نهادهای جهانی شکایت کند، نماینده های حکومت اسلامی و دولت ترکیه را از عراق یا کردستان عراق اخراج و سفارتخانه ها و کنسولگری هایشان را می بستند. راه دیگر بسیج افکار عمومی و بین المللی و بسیج توده های میلیونی مردم می بود اما این قبا به تن حاکمان ناسیونالیست کرد زیادی گشاد است. انتظاری بیهوده است اگر تصور کنیم که آنها می توانند در این قامت ظاهر شوند. با توان و بی توان نظامی، خاصیت این حکومت همین است. چنین دارودسته های توخالی ای هیچگاه احساس مسئولیت در قبال مردم را نمی فهمند. اینها شهامت و جربزه این را ندارند که در مقابل این تهاجمات بخود تکانی بدهند. اما توان نظامی دارند که اعتراضات مردم را سرکوب کنند. مسئله اصلا بر سر قدرت نمایی نظامی در برابر جمهوری اسلامی و دولت ترکیه نیست بلکه بر سر بی ربطی حکومتی است که اسم خود را حکومت گذاشته، بیست سال است جامعه ای را به فلاکت کشانیده است، در قبال حملات نظامی رژیم اسلامی و دولت ترکیه به جان و امنیت مردم، کوچکترین  واکنشی نمی تواند از خود نشان دهد و چنین اختیاری هم ندارد.

تا قبل از توپ باران رژیم اسلامی و حملات دولت ترکیه به مناطق مرزی، همین حکومت جوانان و مردم معترض را نه در مرزها بلکه در میادین شهرها به گلوله می بست و فضای شهرها را نظامی کرد. مواضع سطحی و آبکی مسعود بارزانی دقیقا از این زاویه قابل بررسی است نه داشتن یا نداشتن قدرت نظامی در مقابله با رژیم اسلامی و دولت ترکیه. حکومت محلی کردستان خود بخشی از این پروژه و سهیم در این ماجرا است که با خلق شدن فضای جنگی در منطقه بخشا از این فضا تا حدودی خشنود است اما تمایل چندانی به ادامه آن ندارد و فکر می کند تا همینجا جنگ کافی است، اما فاقد هر گونه نقشی در تغیر وضع موجود است. با چنین نقش بی خاصیتی، معلوم نیست که این حزب و دیگر جریانات و باندهای عشیره ای و کانگستر در حاکمیت بر مردم کردستان عراق  چکار می کنند.

آوات فرخی: با توجه به توضیحات شما آیا امکان این را می بینید که مسعود بارزانی بخاطر دولت ترکیه و جمهوری اسلامی به پژاک و پ کا کا فشار بیاورد که نتیجه آن به جنگ بین آنها منجر شود؟ او در سخنان اخیرش گفته است ما نمی خواهیم با زور وارد این ماجرا شویم، نمی خواهیم جنگ مابین کردها بوجود بیاید چون جنگ کرد با کرد حرام است!

عبدل گلپریان: همین دو موضعی که شما درسئوالتان از مسعود بارزانی عنوان کرده اید بخوبی گویا است که کار مسعود بارزانی و حکومتش کماکان اظهار گلایه های پوچ و فریبکارانه است. در شرایط سیاسی فعلی آنها نمی توانند با پژاک و پ کا کا وارد جنگ شوند. ممکن است بهشان پیشنهاد و توصیه کنند و به نوعی در چهارچوب هم مسلکی مشترکشان بعنوان جریانات هم کیش، آنان را تحت فشار اخلاقی قرار دهند اما هیچ گونه تضمین عملی و اجرایی حتی برای چنین فشار اخلاقی هم وجود ندارد. وقتی می گوید نمی خواهیم با زور وارد این ماجرا شویم از این رو می گوید. اینها حتی بعنوان یک حرکت سمبلیک هم که شده قابلیت یک پاسخ جدی به این حملات را هم نداشتند. چنین حکومتی را باید کنار زد.
معادلات سیاسی در منطقه و بسیاری فاکتورهای متعدد دیگر وجود دارد که چنین نقش بی خاصیتی را به حکومت محلی مسعود بارزانی داده است.   در مقطع کنونی همینکه نوار مرزی کردستان عراق با ترکیه و ایران فعلا به پادگانهای نظامی تبدیل شده است تا حدودی آرزوی آنان را برآورده کرده است چرا که فکر می کنند که بر بستر چنین فضایی می توانند اعتراضات اجتماعی مردم را مهار کنند. از سویی جدال و دندان تیز کردن جریانات ناسیونالیست کرد در رقابتهای حزبی بر سر قدرت علیه همدیگر که منافع گروهی، عشیره ای و همچنین برای چاپیدن، دزدی و خانه خرابی مردم ایجاب کند حاضرند پوست همدیگر را بکنند. تاریخ جنگهای اتحادیه میهنی جلال طالبانی و حزب دمکرات مسعود بارزانی که اکنون مشترکا در حکومت هستند مملو ازکشتار از یکدیگر، فلاکت و خانه خرابی برای مردم بوده است. ناسیونالیسم کرد همیشه ظرفیتهای مخرب و ویرانگر را در طول تاریخ موجودیتش از خود نشان داده و به ثبت رسانیده است. از سوی دیگرادعاهای ناسیونالیسم کرد و تعریف هویتی در افق و اهداف مشترک آنان از اینجا مایه میگیرد که هر سازمان و نیرویی که برای کرد و کردستان می جنگد پاره تن آنان است و این مسئله از نظر افق، اهداف و هویت مشترک بین احزاب و نیروهای ناسیونالیست  دستشان را می بندد. تنها تفاوتی که بین حکومت محلی کردستان عراق با پژاک و پ کا کا وجود دارد این است که در سال 90 و 91 به یمن حمله آمریکا به عراق قرعه به اسم ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق درآمد و آنان را به حکومت رسانید منتها ناسیونالیسم کرد در کردستان ایران و در ترکی
ه از این موقعیت برخوردار نیستند. ناسیونالیسم کرد در کردستان ایران  بدلیل نفوذ و قدرت چپ در جامعه، شانسی برای تبدیل کردن کردستان ایران شبیه به جهنمی که ناسونالیسم کرد در کردستان عراق احیا کرده است ندارد.
ناسیونالیسم شبیه ویروس خفته ای است که اگر بیدار شود فاجعه می آفریند در نتیجه در شرایط و اوضاع سیاسی فعلی و در معادلات منطقه ای ترجیح می دهند سکوت و مماشات کنند چون در حال حاضراین به نفعشان است. تقابل احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد و رویارویی نظامی آنان با همدیگر، مستلزم شرایط سیاسی و نظامی معینی است که در بازار رقابت و برای کسب قدرت یکی بر دیگری، قطعا وارد عمل خواهند شد و خونبارترین فاجعه ها را هم به مردم تحمیل می کنند. اما در حال حاضر چنین موقعیتی برایشان فراهم نیست. در شرایط فعلی اتخاذ سکوت و بی تفاوتی و همچنین ایفای نقش پادو در روند جنگ فعلی با موقعیتشان خوانایی دارد. مسعود بارزانی بخاطر موقعیتی که امروز خود و حزبش در آن قرار دارد، بخاطر اینکه در حکومت است و فاکتورهای دیگری که پیشتر اشاره کردم،  قادر به وارد شدن در جنگ با پژاک و پ کا کا نیست. اما اگر در اپوزیسیون می بود و مثلا اتحادیه میهنی به تنهایی در قدرت قرار داشت یا بلعکس، از هیچ گونه جنایتی علیه همدیگر فرو گزار نمی کردند.  این دو حزب قبلا و بارها امتحان خود را از این نظر پس داده اند و کارنامه سیاه و ننگینی زیر بغلشان قرار دارد.  بارزانی به سبک آیت الله های میلیاردر فتوا صادر می کند و می گوید جنگ کرد با کرد حرام است. اما همین حکومت به فرمان همین مسعود بارزانی، بی مهابا در جنگ و کشتار کارگر، زن و جوان کردی که خواهان داشتن یک زندگی انسانی است دستش تا آرنج  بخون این مردم آغشته است و جنگ با مردم زحمتکش کردستان برایش امری حلال است. 20 سال تمام است که شغلشان زدن مردم زحمتکش کردستان است. این فتواها و توجیهات مذهبی گونه، عوامفریبی دیگری است که از آیت الله های رژیم اسلامی به ارث برده است.

آوات فرخی: پژاک آتش بس یک طرفه ای را که اعلام کرده بود، آنرابهم زده است. جمهوری اسلامی هم قصد کوتاه آمدن ندارد و از زبان سران سپاه اعلام کرده است که باید پژاک از منطقه خارج شود و بعدا برای گفتگو میشود تصمیم گرفت. با توجه به این روند، آینده این وضعیت چه خواهد شد؟.

عبدل گلپریان: از نقطه نظر نظامی اعلام آتش بس از سوی پژاک می تواند دلایل متعددی داشته باشد. رژیم اسلامی هم قطعا خود را در موقعیت دشواری در این جنگ احساس می کند اما جمهوری اسلامی همچنان قصد دارد به این حملات ادامه دهد چرا که آغاز گر حمله بوده است و اگر به پذیرش آتش بس تن دهد، معنایی جز قبول شکست نخواهد داشت. از موقعیت آرایش جنگی طرفهای درگیر که بگذریم مسئله مهم سرنوشت مردم ساکن در نوار مرزی شرق و شمال کردستان عراق است که مابین چهار طرف درگیر در این جنگ گیر افتاده اند. این جنگ جنگی نیست که بر اثر تصادف و بصورت اتفاقی روی داده باشد بلکه جنگی است که توسط رژیم جمهوری اسلامی بصورتی هدفمند از پیش طراحی و برنامه ریزی شده براه افتاده است. دولت ترکیه و حکومت محلی کردستان عراق هم از آن بی اطلاع نبوده اند. این احتمال هم می تواند وجود داشته باشد که جمهوری اسلامی و دولت ترکیه برای تامین اهداف خود بخشهایی از کردستان عراق را بتصرف خود درآورند در چنین حالتی حکومت پوشالی کردستان عراق هم نمی تواند هیچ کاری بکند.بخشی از تلاش آنان ایجاد فضای نظامی در منطقه و بخاطر هراسشان از اعتراضات اجتماعی و توده ای مردم است اما رسیدن به این هدف تمام تصویر را توضیح نمی دهد. از این رو حکومت اسلامی می کوشد که با برتری در این جنگ، جناحهای مرتجع وابسته به خود را در حکومت محلی کردستان عراق تقویت کند و باندها و دسته جات تروریست اسلامی را در قندیل مستقر نماید. دولت ترکیه هم بعد از پایان جنگ بی گمان می خواهد یک پ کا کای ضعیف تر را در مقابل خود داشته باشد.
اما تا جائیگه به مردم کردستان عراق مربوط است باید هرچه بیشتر ماهیت احزاب حاکم بر کردستان عراق را بیش از پیش رسوا و افشا کنند. حکومتی که هیچگونه قدرت و توانی در برقراری امنیت شهروندان را نداشته باشد باید کنار زده شود. بی عرضگی در مقابل تهاجمات رژیم اسلامی و دولت ترکیه، نداشتن موضع سیاسی جدی در قبال اوضاع موجود و بی کفایتی و بی لیاقتی این حکومت، آنان را در زمره دسته جات باند سیاهی و کانگستر هایی قرار داده است که مردم مبارز و آزادیخواه شهرهای کردستان عراق آنان را در همین ظرفیت شناخته و بشدت از این حکومت و سران آن بیزارند.
***

دسته‌ها:مصاحبه